آیین شب چله (شب یلدا) در وفس

شب چله، شب زایش خورشید و آغاز سال نو میترایی

دیر زمانی است كه مردمان ایرانی و بسیاری از جوامع دیگر، در آغاز فصل زمستان مراسمی را برپا می‌دارند كه در میان اقوام گوناگون، نام‌ها و انگیزه‌های متفاوتی دارد. در ایران و سرزمین‌های هم‌فرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام می‌برند كه همزمان با شب انقلاب زمستانی است. به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق كامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سال‌ها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد یكم دی‌ماه است.

ایرانیان قدیم شادی و نشاط را از موهبتهای خدایی و غم و اندوه و تیرهدلی را از پدیدههای اهریمنی میدانستند. مراسم نوروز، جشن مهرگان، جشن سده، چهارشنبهسوری و شب یلدا و سنتهای  دیگر در واقع بیانگر این حقیقت است كه ایرانیان پس از رهایی از بیدادگری و ستم به شكرانه بازیافتن آزادی، جشن برپا میساختند و پیروزی نیكی بر بدی و روشنایی بر تاریكی و داد بر ستم را گرامی میداشتند.

«شب یلدا» نیز یكی از این موارد است. در دوران كهن، شب مظهر تاریكی و تباهی و وحشت بوده و اغلب سعی میكردند كه شب هنگام با افروختن آتش و افزودن نور، خانه روشن باشد تا پلیدی و تباهی در آن راه نیابد. شب یلدا طولانی ترین شبها است، یعنی تسلط تاریكی بر زمین از تسلط نور خورشید و روشنایی میكاهد و چون فردای این شب، روشنایی بر ظلمت غالب و روز طولانی میشود، ایرانیان تولد دوباره خورشید را كه مظهر روشنایی است جشن میگیرند.

در ایران كهن هر یك از سی روز ماه، نامی ویژه دارد كه نام فرشتگان است. نام دوازده ماه سال نیز در میان آنهاست. در هر ماه روزی را كه نام روز با نام ماه یكی باشد، جشن میگرفتند. دی ماه، در ایران كهن، چهار جشن، وجود داشت. نخستین روز دی ماه و روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم، سه روزی كه نام ماه و نام روز یكی بود و هر سه روز را در گذشته جشن می گرفتند. امروز از این چهار جشن تنها شب نخستین روز دی ماه، یا شب یلدا را جشن می گیرند، یعنی «آخرین شب پاییز»، «نخستین شب زمستان»، «پایان قوس»، «آغاز جدی» و «درازترین شب سال».

یلدا از نظر معنی معادل با كلمه نوئل از ریشه ناتالیس رومی به معنی تولد است و نوئل از ریشه یلدا است.

واژه یلدا سریانی و به معنی ولادت است، ولادت خورشید(مهر و میترا)؛ و رومیان آن را«ناتالیس انویكتوس» یعنی روز «تولد مهر شكست ناپذیر» می نامند.

 

اجداد ما این شب را تا به صبح به جشن و پایكوبی به گرد آتش می‌پرداختند؛ بر خوانی الوان از میوه‌هایی چون هندوانه، خربزه، انار، سیب، خرمالو و به می‌نشستند. این میوها هریك بار معنایی نمادین با خود دارد، هندوانه كه قاچ‌های مدور می‌خورد چون خورشید، یادآور گرمای تابستان و فرونشاندن عطش است.

انار صندوقچه دانه‌های مروارید سرخ، كه خود نماد تناسل نسل و زایش است و شب چَرِه‌هایی كه با شكستن آن شادی را با خود به همراه می‌آورد و دمی همه را از حرف زدن باز می‌دارد.

پایان فصل خزان و فرارسیدن سرما و دگرگونی رنگ زمین از زردی خزان به سفیدی عشق و محبت را ایرانیان از دیرباز در شبی بلند و مهربان گرامی می‌دارند. جای جای ایران زمین به عنوان سرزمینی كهن با كوله‌باری مملو از آیین‌های هزاران ساله، «یلدا» بلندترین شب سال را به گونه‌ای خاص و برگرفته از آیین‌ها و سنت‌های بومی منطقه به صبح می‌رسانند.

آیین‌های شب یلدا گرچه در گذر ایام دستخوش تغییراتی شده اما همچنان در سنت‌های مناطق مختلف كشور مورد توجه قرار دارد. هرچند كه زندگی ماشینی و گرفتاری‌های روزمره، موجب ایجاد فاصله میان مردم ایران با سنت‌ها و آیین‌های گذشته شده، اما هنوز هم جلوه‌ها و نمادهایی از سنت‌های ویژه‌ی ایران باستان در ایامی مانند شب یلدا و نوروز به چشم می‌خورد. نكته زیبا و به یادماندنی بلندترین شب سال در این است كه همه ایرانیان اعم از فارس، ترك، كرد، لر، بلوچ و عرب، شب یلدا را شب جشن، شادی، دور هم‌نشینی، مهرورزی، دوستی و صداقت می‌دانند. آنچه در این میان و برگزاری آیین‌های ویژه شب یلدا جالب است شباهت‌های جشن كریسمس به یلدا است؛ مورخان می‌گویند این جشن گرچه متعلق به مسیحیان است اما در اصل از ایران باستان و آیین «مهر(میترائیسم)» گرفته شده و به همین دلیل، با دی و شب یلدای ایرانی همزادی و اشتراكات فراوان دارد.

 

وجه تسمیه «چله»

نیاكان ما، در 5000 سال پیش، به گاه‌شماری خورشیدی دست پیدا كردند و با تفكر و تامل دریافتند كه اولین شب زمستان بلندترین شب سال است. آنها گاه شماری خود را بر اساس چهل روز به چهل روز تقسیم كردند. در فرهنگ ایرانیان و نیاكان ما عدد چهل مانند عدد شش و دوازده قداست خاصی دارد. واژه‌های «چله نشستن»، «چل چلی» و در طبرستان واژه‌های «پیرا چله،‌ گرما چله» نشانه اهمیت این عدد در میان فرهنگ ایرانی است. آنها در اصل ماه را به چهل روز تقسیم كردند و نه ماه داشتند. اما پس از مدتی این روزها به سی روز تغییر پیدا كرد و ماه سی روزه شد.

نزد ایرانیان، زمستان به دو چله کوچک و بزرگ تقسیم می شود. چله بزرگ از اول دیماه تا 10 بهمن ماه را در بر می گیرد و از 10 بهمن به بعد را چله کوچک می گویند. یلدا، شب نخست چله بزرگ است.

یلدا به معنی تولد است و ایرانیان تولد نور(و یا به عبارتی پیروزی نور بر تاریکی) را گرامی می دارند و در شب یلدا به استقبال روشنایی می روند.

 

شب چله (شب یلدا) در وفس

مراسم شب یلدا یا شب چله همچون تمام نقاط ایران در وفس نیز برگزار می شود و با توجه به برگزاری 5000 ساله ی این مراسم در ایران، عمر برگزاری این مراسم در وفس نیز به درازای زمان سکونت وفسی ها در وفس است.

وفسی ها طبق گویش خود به شب چله(چهله یا چهلی)، «شُوو ِ چِلّی» می گویند(وجه تسمیه نام شب چله در بالا ذکر شده است).

به طور کلی آداب و رسوم برگزاری این شب در وفس همانند سایر نقاط ایران می باشد و فقط تفاوت هایی در نوع شیرینی های مورد استفاده وجود دارد.

 

شرح مختصر شب چله در وفس

در این شب، جوانترها به خانه ی بزرگترهای فامیل رفته و دور هم جمع می شوند. همگی در اطراف یک کرسی گرم می نشینند و علاوه بر خوردن تنقلات گوناگون، درباره مسائل و موضوعات مختلف صحبت می کنند. بیشتر حرف ها پیرامون اتفاقات روزانه و روزگار است (به وفسی، تَعْریفِ روزگاری [اَ] رْکَرِندِ) و همچنین افرادی که سنشان بیشتر است، یا خاطراتی از گذشته نقل می کنند و یا از داستان ها، اشعار و ضرب المثل (به وفسی، تَمثال) هایی که در ذهن دارند، بیان می نمایند.

معمولا مراسم این شب از ساعت 8، 9 شب آغاز می شود و حداکثر تا ساعت 1 شب ادامه دارد و به ندرت پیش می آید که افرادی تا صبح و به قصد دیدار طلوع خورشید بیدار بمانند.

تنقلاتی که در شب چله در وفس تناول می شود معمولا شامل چای، میوه(سیب و ...، هندوانه در صورتی که موجود باشد)، شیرینی(شیرینی های محلی وفس با نام باسْتُقْ، تارخانَ و جُوزْقَندْ)، برگه(به وفسی، بَلْگَ)، آلوبخارا، سنجد(به وفسی، شینْجییَ)، هسته ی شور قیسی(به وفسی، تَنْدَ شور)، نخودچی(به وفسی، ناخودچی)، کشمش(به وفسی، کیشمیش)، تخمه و انواع دیگر آجیل می باشد.

زن های خانه دار وفسی، معمولا از اوایل فصل پاییز و زمان برداشت محصولات، به فکر تهیه تنقلات شب چله (و همینطور سایر روزها و اعیاد سال) هستند. بعضی از زن ها، مقداری سیب سالم را در جای خنک و خشک به قصد استفاده در شب چله، نگهداری می نمایند؛ همچنین خوشه های بزرگ انگور عسگری را به دیوار و سقف اتاق یا انباری آویزان می کنند تا در طی 2 الی 3 ماه، خشک شود و به صورت کشمش در شب چله مورد استفاده قرار گیرد.

 

شیرینی های شب چله وفس

به طور کلی وفسی ها شیرینی های متنوعی را در تمام ایام سال خصوصا فصل پاییز تهیه می کنند. عمده ترین این شیرینی ها که مواد اولیه و روش های تهیه ی متفاوتی دارند، عبارتند از: دوشا(شیره ی انگور)، باسْتُقْ، تارْخانَ، جُوزْقَندْ، کاچی.

گل سر سبد شیرینی های مورد استعمال شب چله در وفس، شیرینی های باسْتُقْ و تارخانَ هستند. در ادامه نحوه ی تهیه ی این شیرینی ها شرح داده می شود:

باسْتُقْ

مواد اصلی این شیرینی مغز گردو(به وفسی، ویز ِ مَغزْ)  و شیره ی انگور(به وفسی، دوشا) می باشد. بعد از جمع آوری گردو از باغات در اوایل پاییز، زن های خانه دار قسمتی از آن را مغز می کنند(یعنی از پوسته خارج می کنند) تا برای ساختن غذا و شیرینی های مختلف از جمله باسْتُق از آن استفاده نمایند.

مراحل تهیه ی شیرینی باستق

1) در ابتدا مغز گردوها را از وسط، دو نیم می کنند.

2) در مرحله دوم، باید نیمه های مغز گردو را در دسته های چندتایی(10 الی 100 تایی)، به یکدیگر متصل کنیم. برای این کار از مقداری نخ مقاوم و یک سوزن کوچک معمولی که هر دو باید کاملا تمیز باشد، استفاده می نماییم. سوزن را نخ کرده، از میان نیمه های مغز گردو(یا قطعات و تکه های کوچک و بزرگ) می گذرانیم و به این وسیله دسته هایی چندتایی از گردو درست می کنیم که همانند مهره های یک گردنبند به یکدیگر متصل شده اند.

3) تکه چوب های سه شاخه ی کوچکی (همانند چوب تیرکمان) تهیه می کنیم(در مرتبه ی اول، چوب های سه شاخه را با جستجو در باغات و شکستن شاخه های درختان به دست می آورند). دو سر گردنبندهای گردو را به دو سر چوب های سه شاخه می بندیم. این کار را برای تمام گردنبندهای گردو تکرار می کنیم.

4) مخلوط جوشانده ای از آرد، نشاسته و شیره ی انگور تهیه می نماییم(جزئیاتش را بعدا می گویم).

5) شاخه ی سوم چوب های سه شاخه که گردنبند گردو به دو شاخه ی آن متصل است را در دست می گیریم و آن را در مخلوط داغ و تازه ی تهیه شده در مرحله 4، وارد می کنیم و کمی آن را درون مخلوط حرکت می دهیم به طوری که تمام گردوها در درون مخلوط قرار گیرد.

6) پس از چند دقیقه، چوب سه شاخه و گردوهای متصل به آن را از مخلوط خارج می کنیم و آن را به طنابی که قبلا در میان اتاق بسته ایم، متصل و آویزان می نماییم. این کار را برای تمام چوب های سه شاخه تکرار می کنیم.

7) یک سفره، سینی یا مجمعه را در زیر هر کدام از دسته های آویزان قرار می دهیم تا چکه های مخلوط موجود بر روی گردنبند گردو، درون آن ها بچکد.

دسته های گردو باید تا حدود 4 روز در همان حالت باقی بماند تا کاملا خشک شود.

8) بعد از خشک شدن مخلوط های روی گردنبند گردو، چوب های سه شاخه و گردوهای متصل به آن را از طناب جدا کرده و همه ی آن ها را در درون خمره ای قرار می دهیم. تعداد و اندازه ی خمره(ها) بستگی به تعداد چوب های سه شاخه و دسته های گردو دارد.

 

در نهایت بعد از قرار دادن دسته های گردو آغشته به مخلوط، شیرینی های تارخانَ (طرز تهیه ی این شیرینی در انتها توضیح داده شده است) و مقداری سنجد در درون خمره(ها)،  درب آن ها با گِل بسته می شود. شیرینی ها درون خمره شکرک زده و بسیار خوشمزه می شوند.

خمره(ها) تا ایام نزدیک شب چله به همان صورت باقی می ماند( حدودا 2 الی 3 ماه). با فرا رسیدن شب چله، درب خمره(ها) باز می شود و در مراسم این شب از شیرینی ها استفاده می شود.

 

بچه ها، چند روز قبل از شب چله و قبل از باز شدن درب خمره(ها)، با خواندن یک بیت شعر از مادر خود می خواهند که درب خمره(ها) را باز کند:

 

شُوو ِ  چِلّی وُ سَرْ آوْو ِ                   بَرْ باسْتُق ِ طاقْ آوْو ِ

 

یعنی: شب چله به سر رسید             درب (خمره) باستق باز شد.

 

تارخانَ

شیرینی تارخانَ در حقیقت همان مخلوط جوشانده ی آرد، نشاسته و شیره ی انگور است که بعد از اینکه دسته های گردو را از درون مخلوط خارج کردند، اضافه ی مخلوط را در یک سینی یا مجمعه بزرگ می ریزند و با چاقو آن را به تکه هایی مستطیل شکل می برند. مخلوط بعد از چند روز خشک و سفت می شود. تکه های بریده شده ی تارخانَ را به همراه دسته های گردو در درون خمره قرار می دهند.

 

عِیدانَ

از آداب و رسوم وفس این است که اگر در فاصله ی عقد تا عروسی یک زوج جوان، جشن های سنتی و مذهبی همچون عید نوروز، شب چله، عید قربان و ماه رمضان، پیش آید؛ خانواده ی داماد موظف( در عرف) است چیزهایی به عنوان عیدی به خانواده ی عروس و خصوصا خود عروس، بدهد.

چِلّی یانَ

یکی دو روز قبل از شب چله، از طرف خانواده ی داماد به خانواده ی عروس، «چِلّی یانَ» داده می شود. عیدی چِلّی یانَ که در فارسی به آن «چله یانه»، «چله دانه» و «شب چله ای» می گویند علاوه بر وفس در بعضی مناطق ایران رواج دارد.

« چِلّی یانَ» در وفس معمولا شامل شکلات، شیرینی های محلی وفس(باستُق و تارخانَ)، میوه، آجیل، لباس، مقداری پارچه و ... است. این اقلام را ابتدا در بشقاب هایی می گذارند و سپس بشقاب ها را درون سینی یا مجمعه بزرگی قرار می دهند. روی مجمعه(ها) با پارچه های مخملی قرمز رنگ پوشیده می شود و توسط یک یا چند زن که از خانواده ی داماد و یا اقوام او هستند، به خانواده ی عروس تحویل داده می شود.

در وفس،علاوه بر مورد اخیر، در زمان دیگری نیز « چِلّی یانَ» داده می شود و آن زمانی است که عروس تازه به خانه ی شوهرش رفته باشد. اما این بار « چِلّی یانَ» از طرف خانواده ی عروس و خصوصا مادر عروس فقط به عروس و داماد داده می شود. « چِلّی یانَ» مادر عروس نیز شامل همان اجناس و اقلام « چِلّی یانَ» خانواده ی داماد و البته با حجم کمتری است.

معمولا دادن « چِلّی یانَ» از طرف مادر عروس به عروس تا چندین سال (بسته به شرایط) ادامه پیدا می کند.

 

در تهیه قسمتی از این پست از «منوگرافی روستای وفس» تالیف آقای حاجیلو، استفاده شده است.

 

برای مطالعات بیشتر پیرامون شب چله به صفحات زیر مراجعه کنید:

جشن شب يلدا، جشن بزرگداشت علم است

آیین شب یلدا در شهرهای مختلف ایران

شب چله، شب زايش خورشيد

شب يلدا يا شب چله

شب یلدا در ویکی پدیا

نتایج انتخابات سومین دوره شورای روستای وفس

شمارش آراء صندوق های رای گیری مستقر در وفس بلافاصله بعد از پایان رای گیری در ساعت 7 غروب روز جمعه آغاز شد و بعد از چند ساعت نتایج به شرح زیر اعلام گردید:

به طور کلی در وفس، در حدود 700 نفر حق شرکت در انتخابات را داشتند که از این تعداد در حدود 500 نفر در انتخابات شرکت کردند. اسامی و تعداد آراء برگزیدگان عبارتست از:

 

اعضای اصلی

نفر اول: آقای عباس رضا دارابی (معروف به عباس رضا خان دارابی)؛ تعداد آراء: 470 رای

 

نفر دوم: آقای هادی دارابی(معروف به هادی خان دارابی)؛ تعداد آراء: 345 رای

 

نفر سوم: آقای محمد حسن حیدری؛ تعداد آراء: 270 رای

 

نفر چهارم: آقای رضا امینی فر؛ تعداد آراء: 220 رای

 

نفر پنجم: آقای هدایت الله سجادی؛ تعداد آراء: 135 رای

 

اعضای علی البدل

نفر اول: آقای علی اسلامی نسب؛ تعداد آراء: 90 رای

 

 

توجه: شورای فعلی روستای وفس تا تاریخ دوم اردیبهشت سال ۱۳۸۶ به فعالیت خود ادامه می دهد و از روز سوم اردیبهشت سال ۱۳۸۶، شورای جدید کار خود را آغاز خواهد کرد و دهیار جدید نیز در همان هفته های اول مشخص خواهد شد.

صندوق های رای گیری وفس

طبق گفته ی دهیار وفس، در سومین دوره انتخابات شورای روستا و چهارمین دوره انتخابات خبرگان رهبری، دو صندوق رای گیری برای وفس در نظر گرفته شده است. به طور کلی در تمام انتخابات هایی که بعد از انقلاب در ایران انجام شده، دو صندوق رای گیری در روستای وفس مستقر بوده است.

 

صندوق اول

مشخصات: صندوق شماره ی یک شهرستان کمیجان

مکان استقرار: محل سابق مدرسه ی ابتدایی ولایت فقیه وفس که در حال حاضر نام آن به «مرکز یادگیری شهدای وفس» تغییر یافته و در آن آموزش های مختلفی به دختران و زنان داده می شود.

آدرس در وفس: کوچه ی «خانَشّا» (مابین محله ی های باغچمیران و رو)

 

صندوق دوم

مشخصات: صندوق شماره ی دو شهرستان کمیجان

مکان استقرار: مدرسه ابتدایی شهید احمدی(رودکی سابق). این مدرسه چند سال قبل تعطیل شد و از ساختمان آن به عنوان «پایگاه بسیج وفس» استفاده می شود.

آدرس در وفس: محله ی خیبر

 

 

کمبود نفت

متاسفانه به دلیل انجام نشدن هماهنگی های لازم، این روزها مردم وفس با کمبود نفت مواجه هستند. در هنگام ورود محموله نفت به وفس، صف های طویلی در مقابل شعبه توزیع نفت(در محله ی دونَ)، تشکیل می شود که در نهایت به خیلی ها نفت نمی رسد. این مسئله باعث ناراحتی مردم شده و تمایل آن ها را برای شرکت در انتخابات کاهش داده است. مسئول توزیع نفت وفس، آقای نظرلو، در مقابل این مشکل حرفی برای گفتن ندارد.

نفت وفس از اراک تامین و به وسیله تانکرهای نفت کش به روستا حمل می شود.

  

 سومین دوره انتخابات شورای روستای وفس

تونل های برفی

دیروز(سه شنبه) به یکی از اقوام در وفس زنگ زدم و از اوضاع آب و هوا و بارش برف پرسیدم، می گفت: امروز 3 مرتبه برف را از پشت بام پارو کردم!

 

تونل های برفی

برگردیم به 10 سال قبل، زمانی که جاده وفس خاکی بود، گردنه ی وفس خاکی بود و هنوز آسفالت نشده بود، آن زمان هایی که بعد از یک بارش سنگین، جاده ی وفس بسته می شد و تا چند روز ارتباط وفس با اطراف قطع می شد و ....

یا اصلا برگردیم به 30، 40 سال قبل، زمانی که نه تنها جاده آسفالت نبود، بلکه برق و مخابرات درست و حسابی هم وجود نداشت، زمانی که برف های شدید در وفس می بارید و ارتباط وفس با اطراف بیش از یک ماه یا حتی یک فصل قطع می شد. اون زمان ها بارش برف در وفس چنان زیاد بود که تا حدود 2 الی 3 متر برف در کوچه ها انباشته می شد و این وضع 3 الی 5 ماه تمام ادامه داشت. مسیر تردد روستایی ها از پشت بام خانه ها بود و در جاهایی نیز تونل هایی در برف کنده می شد و از داخل این تونل ها عبور و مرور انجام می شد. عبور از داخل تونل های برفی!. تونل هایی با ارتفاع و عرض کم و تاریک و حتما بسیار سرد و یخ.

 

مطمئنا هر چه به سال های دورتر برویم، هم هوا بسیار سردتر می شود و هم مقدار بارش بسیار بیشتر. در حال حاضر، بعضی شب های وفس دمای 10 الی 15 درجه زیر صفر دارند و این یعنی انجماد!. همه چیز یخ میزند، آب، درخت، چوب، خشت، سنگ، .... و آدم. به هر چیزی که دست بزنی، انگشتانت به آن می چسبد!. این دما، همان دمای یخچال فریزر است و حتی سردتر. اگر دمای این روزها، 10 درجه زیر صفر است؛ پس دمای 100 سال قبل و یا 200 سال قبل چند بوده است؟! حتما 20 درجه زیر صفر! آن زمان ها نه برق بود و نه تلفن، نه ماشین و نه موتور، نه نفت بود و نه روغن های مخصوص سوخت و حتی کبریت هم برای روشن کردن آتش وجود نداشت و از سنگ چخماق برای روشن کردن آتش استفاده می شد. پس آن زمان ها،  وفسی ها چگونه در وفس زندگی می کردند؟ واقعا چگونه؟ آیا ییلاق قشلاق می کردند؟ به کجا؟ ییلاقشان کجا بوده؟

ارتفاع شمال وفس (همان دشت انجمن) در حدود 1600 متر است و در مقایسه با مناطق جنوبی(کوهستان) با ارتفاع حدود 2300 متر، کمی گرمتر می باشد. آیا وفسی ها در زمستان به آنجا می رفتند؟ دشت انجمن با مناطق مسکونی فعلی وفس در حدود 12 کیلومتر فاصله دارد. دشت انجمن از لحاظ وجود خانه و تاسیسات برای زندگی در آن، تا به حال بررسی علمی نشده است و فقط با مشاهدات سطحی می توان حدس هایی زد؛ در کتاب وفس در گذر زمان، صفحه ی 18، آمده است:" به دلیل خرابه ها و آثار ویرانی بازمانده از دوره های بسیار دور در دشت انجمن که آثار آبادانی و شهری داشته و امروز جز ویرانه ای بیش نیست و تنها سند ما در این ادعا، تپه ای ویرانه است که در دامن دشت واقع شده و دره ای که به « دَرَ آر ِ [یا آخْر ِ]» معروف است یعنی «دره ی آسیاب» و آسیاب مخروبه و سنگ آسیاب آن هنوز باقی است."

با توجه به واقعه «کشتار وفس» که در حدود 300 سال قبل صورت گرفته و خاطرات سینه به سینه که عمرشان به حدود 150 الی 200 سال می رسد، اگر کوچ فصلی هم در وفس انجام می شده، مربوط به 4 قرن قبل بوده است. پیرامون زندگی در دشت انجمن، حرف های جالب و تقریبا یکسانی توسط پیرمردان و پیرزنان وفسی بیان می شود:«وفسی ها قبلا در محوطه ی وسیع دشت انجمن زندگی می کردند، ولی به دلیل زلزله ای که رخ می دهد، کل خانه ها ویران می گردد و وفسی ها به منطقه فعلی کوچ کرده و خانه های خود را در این قسمت، ایجاد می کنند. وفسی ها ابتدا یک قلعه ی بسیار بزرگ(توضیح در انتها)  درست کردند و سپس خانه های نسبتا کوچک و فشرده ی خود را در آن بنا کردند...». بحث «دشت انجمن» را پایان دهیم و به سراغ «تونل های زیرزمینی وفس» برویم.

در پستی که قبلا پیرامون این تونل ها نوشتم، یکی از فرض هایی که مطرح شد همین بحث بارش سنگین برف بود." در نتیجه ی بارش سنگین برف و مسدود شدن کوچه ها و بام ها، از این تونل ها برای عبور و مرور و حتی زندگی استفاده می شده است". اگر فعلا به جنبه ی امنیتی این تونل ها کاری نداشته باشیم، می توانیم یکی از دلایل حفر آن ها را سرمای زیاد هوا در نظر بگیریم. این فرض جدی تر می شود اگر این نکته را نیز بدانیم که، این تونل ها فقط تونل هایی با عرض کم و برای عبور و مرور نبوده اند و بنا بر مشاهدات دو نفر از دوستان معلم بنده در وفس، در مسیر این تونل ها، محوطه های وسیعتری نیز ایجاد شده است که مانند اتاق می باشد و هر دو این دوستان می گفتند که وسایلی همچون کوزه و پارچه های پوسیده را در این اتاق های زیرزمینی یافته اند!.

رد یا قبول هر کدام از این فرضیات، احتیاج به تحقیقات میدانی و کتابخانه ای بیشتری دارد که امیدوارم در آینده صورت گیرد.

 

در انتها، پیرامون خانه های مسکونی وفس نیز چند نکته را بگویم: بر اساس پرس و جو های محلی که انجام داده ام، حداقل تا حدود 200 سال قبل، تمام یا اکثر خانه های وفس در یک قلعه ی بسیار بزرگ قرار داشته است، آن قلعه 12 برج و 4 در اصلی داشته که به مرور زمان و با گسترش امنیت، دیوارها و برج های قلعه خراب شده و خانه ها به بیرون از قلعه نیز گسترش یافته اند و شاید حتی بعضی محله های فعلی وفس نیز در آن زمان ساخته شده باشد. در حال حاضر از آن قلعه، فقط سه برج و نام هایی همچون «برقلعه»، « سر قلعه»، «کوه قلعه»، «دروازه» و ... به یادگار مانده است.

خانه های قدیمی وفس، دیوارهایی قطور با عرض حدود یک متر دارند؛ خانه ها معمولا کوچک هستند و کاملا به یکدیگر فشرده شده اند و کوچه های باریکی را پدید آورده اند. اکثر خانه ها تا حدود 100 سال قبل فقط یک طبقه داشتند و به ندرت از پنجره در دیوارهای خانه استفاده می شد.

بارش برف از امشب تا شب سه‏شنبه

از امشب (شب یک‏شنبه، 19 آذر)، تا شب سه‏شنبه (21 آذر)، در وفس برف می‏بارد.

 

روز

     ویژگی

شب یک‏شنبه

19 آذر

دوشنبه

20 آذر

شب دوشنبه

20 آذر

سه‏شنبه

21 آذر

شب سه‏شنبه

21 آذر

دما (درجه سانتی‏گراد)

10-

2-

13-

3-

12-

سرعت باد(کیلومتربرساعت)

14

24

24

16

9

مقدار بارش(میلی‏متر)

1

1.3

2

2

1.3

مقدار برف(سانتی‏متر)

0.51

1.07

4.24

4.01

2.36

ساعات بارش

8

8

10

9

3

 

آب و هوای روز انتخابات (24 آذر)

روز جمعه، روز انتخابات شورای روستایی، هوای وفس نسبتا متعادل و در حدود 2 تا 3 درجه بالای صفر پیش‏بینی می‏شود. در طی روز جمعه، هیچگونه بارشی نخواهیم داشت.

 

 

مطالب پیشین:

آمار بارش‏های برف سال جاری تا روز 12 آذر

بارش برف طی روزهای 16 و 17 آذر

تصاویر وفس

عکس زیر، نمای کلی وفس را نشان می‏دهد. با کلیک بر روی عکس، اندازه بزرگتر آن را دریافت کنید.(این عکس را در تابستان سال 84 گرفتم).

 

نمای کلی مناطق مسکونی وفس 

 

تصاویر زیر مربوط به اواخر پاییز سال گذشته هستند. در پاییز و اوایل زمستان سال قبل، برف بسیار کمی در وفس بارید که در تصاویر کاملا مشخص است، اما امسال، همانطور که در پست‏های مختلف نوشتم، بارش برف از ماه آبان آغاز شد. تصاویر امسال را می‏توانید در این صفحه ببینید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  

 

تصاویر پیشین:

تصاویر پاییز سال 1384 

تصاویر محرم در وفس

برگزاری نمایشگاه "راهیان مکتب شهادت" در وفس

تصاویر بهار وفس سال ۱۳۸۵

تصاویر مختلف از وفس

تصاویر باغ کاچان

تصاویر مدرسه ابتدایی ولایت فقیه

تصاویر وبلاگ لینکستان وفس

پاییز و برگ‏های پاییزی

مسجد جامع خیبر

کوچه‏های وفس

وفس سفیدپوش شده است

سومین دوره انتخابات شورای روستای وفس

سومین دوره انتخابات شورای روستای وفس، همزمان با کل کشور در روز جمعه، 24 آذر 1385 برگزار خواهد شد. انتخابات از ساعت 9 صبح آغاز و تا ساعت 19 عصر ادامه خواهد داشت. مردم وفس با حضور در پای صندوق‏های رای، تعداد 5 نفر از 6 نفر کاندیداهای شورا را برای عضویت در سومین دوره شورای اسلامی روستای وفس، انتخاب خواهند کرد. این 5 نفر به همراه یک دهیار(که توسط شورا برگزیده می‏شود)، به مدت 4 سال وظیفه مدیریت وفس را به عهده خواهند داشت.

 

اسامی 6 کاندیدای شورای وفس به همراه مختصر توضیحات، در زیر آمده است(متاسفانه فقط تصاویر دو تن از کاندیداها را در اختیار دارم، لطفا اگر کسی از دیگر کاندیداها تصویر دارد و یا اطلاعات بیشتری راجع به آن‏ها دارد برای بنده ارسال نماید):

 

رضا امینی فر1) آقای «رضا امینی فر» (فامیل قبلی ایشان «اُرُسی» بوده است)

روحانی

سن: حدودا 27 سال                                          

سطح تحصیلات: معادل فوق دیپلم

محل زندگی: محله‏ی «خیبر» وفس

 

 

 

2) آقای «علی اسلامی‏نسب» (فامیل قبلی ایشان «اُرُسی» بوده است)

ایشان برادر بزرگ آقای «رضا امینی فر» هستند.

سن: حدودا 37 سال

تحصیلات: دیپلم

محل زندگی: محله‏ی «خیبر» وفس

 

3) آقای «عباس‏رضا دارابی» معروف به «عباس‏رضا خان دارابی»

فرزند مرحوم «محمد آقا خان» و پسر عموی مرحوم «مرتضی خان»، آخرین خان وفس.

سن: حدودا 65 سال

تحصیلات: اطلاع دقیقی ندارم اما فکر می‏کنم زیر دیپلم باشد.

محل زندگی: از سال‏ها قبل، در تهران زندگی می‏کند، اما طبق قانون، در صورت کسب رای برای حضور در شورا، باید در وفس سکونت نماید. خانه‏ی ایشان در وفس، در محله‏ی «مانداران» قرار دارد.

بنابر شنیده‏ها، آقای دارابی، ثروت زیادی دارد. ایشان در دوره‏ی اول شورای وفس، کاندید شدند و توانستند رای مردم وفس را برای حضور در شورا کسب کنند اما افراد مخالف توانستند ایشان را از جمع اعضای شورا حذف کنند.

 

4) آقای «هادی دارابی» معروف به «هادی خان دارابی»

فرزند مرحوم «عسگر خان»

سن: حدودا 40 سال

تحصیلات: دیپلم

محل زندگی: محله‏ی «مانداران» وفس

 

سیدهدایت الله سجادی5) آقای «سیدهدایت الله سجادی»

سن: حدودا 30 سال

تحصیلات: فوق دیپلم

شغل: معلم مدرسه ابتدایی ولایت فقیه وفس

محل زندگی: محله‏ی «سیدان مَلَ» در وفس.

 

 

 

 

6) آقای «محمد حسن حیدری»

فرزند مرحوم «حاجی قیه‏حسن»

سن: حدودا 70 سال

تحصیلات: سواد در حد خواندن و نوشتن

محل زندگی: محله‏ی «دروازه» وفس

 

تبلیغات کاندیداها در وفس

به دلیل آشنایی روستانشینان وفسی با کاندیداها، معمولا در انتخابات شورای روستا، تبلیغات خاصی از سوی کاندیداها صورت نمی‏گیرد، فقط در دوره‏ی اول دو تن از کاندیداها اقدام به چاپ تقویم‏های کوچک تبلیغاتی کردند. تنها روش تبلیغی که در دو دوره‏ی قبلی صورت گرفت و احتمالا در این چند روزه نیز انجام خواهد شد، حضور بعضی کاندیداها در مساجد، بعد از نماز مغرب و عشاء و انجام صحبت کوتاهی پیرامون انتخابات می‏باشد.

 

آب و هوای وفس در روز برگزاری انتخابات(15 دسامبر)

سایت هواشناسی AccuWeather.com، هوای وفس را در روز جمعه و شب جمعه به شرح زیر پیش‏بینی کرده است(با توجه به فاصله‏ی زیاد تا روز جمعه، احتمالا این پیش‏بینی تغییر نماید):

روز جمعه (24 اذر)؛

بالاترین دما: 4 درجه سانتی‏گراد      دمای محسوس: 5 درجه سانتی‏گراد

شرح: آسمان گاهی ابری و گاهی آفتابی است. باد ملایم در جهات مختلف خواهد وزید.

در طول روز بارشی نخواهیم داشت.

 

شب جمعه؛

پایین‏ترین دما: 4 درجه زیر صفر      دمای محسوس: 2 درجه زیر صفر

شرح: آسمان تا قسمتی ابری. باد ملایم خواهد بود.

 

مطالب پیشین:

شورای روستا

سومین دوره شورای روستای وفس

نامزدهای انتخابات!

شوراها و دهیاری‏های وفس، پس از انقلاب اسلامی

کاندیداهای سومین دوره شورای وفس

تایید صلاحیت کاندیداها

انتخابات در استان مرکزی

1) در استان مرکزی پنج هزار و 435 نفر، داوطلب شوراها هستند که از این تعداد 182 نفر زن و مابقی مرد می‏باشند.

2) از بین داوطلبان انتخابات شوراهای استان، 717 داوطلب شهری و چهار هزار و 716 داوطلب روستایی هستند.

3) تعداد داوطلبان زن در مقایسه با دوره قبل 32 درصد رشد نشان می‏دهد.

4) 103 نفر از داوطلبان زن این استان از مناطق روستایی و 79 نفر نیز از داوطلبان مناطق شهری هستند.

5) متوسط سن داوطلبان شوراهای اسلامی در استان مرکزی 5/38 سال است.

6) 47 درصد از داوطلبان شوراها تحصیلات عالیه، 13 درصد از آنان فوق دیپلم و 40 درصد نیز دیپلم دارند.

7) از بین داوطلبان شوراها، 5/33 درصد کارمند، 5/26 درصد فرهنگی، 12 درصد شغل آزاد و 28 درصد مابقی نیز در سایر بخش‏ها مشغول به کارند.

8) از مجموع ثبت‏نام کنندگان شوراهای اسلامی استان، 4/2 درصد رد صلاحیت شدند و 91 نفر نیز انصراف دادند.

 

 

 

9) اسامی نامزدهای انتخابات خبرگان استان مرکزی: احمد دانش‏زاده، احمد محسنی گرکانی، احمد مبلغی، سید احمد میر‏محمدی

10) مردم استان مرکزی از بین نامزدهای انتخابات خبرگان، 2 نفر را به مجلس خبرگان می‏فرستند.

 

11) انتخابات خبرگان و شوراهای اسلامی به صورت همزمان در 10 حوزه اصلی و 8 حوزه انتخابیه فرعی استان مرکزی برگزار می‏شود.

12) تعداد شعب اخذ رای در استان مرکزی، یک هزار و 310 شعبه می‏باشد.

13) از مجموع شعب اخذ رای استان، 376 شعبه شهری و 872 شعبه روستایی می‏باشد.

14) تعداد 62 شعبه اخذ رای خبرگان، مخصوص روستاهایی است که انتخابات شوراهای اسلامی ندارند.

15) یک هزار و 228 شعبه ثابت و 102 شعبه سیار می‏باشد.

 

16) تعداد واجدین شرایط رای دادن در استان مرکزی، 951 هزار نفر است.

17) 48 هزار نفر از واجدین شرایط رای در استان مرکزی، رای اولی هستند.

18) تعداد واجدین شرایط رای استان، نسبت به انتخابات قبل، 95 صدم درصد رشد کرده‏ است.

 

19) تبلیغات انتخابات خبرگان رهبری در استان مرکزی همزمان با سراسر کشور از 9 آذرماه آغاز شد که تا 22 آذر ادامه دارد.

20) تبلیغات شوراهای اسلامی شهر و روستا از روز 16 آذر آغاز گردید.

21) سومین دور انتخابات شورای شهر و چهارمین دور انتخابات خبرگان رهبری با حضور 25 هزار نفر عوامل اجرایی، نظارت و انتظامی در سطح شعبات اخذ رای انجام می‏شود.

22) طبق قوانین انتخابات، استفاده از پیام‏های کوتاه(SMS)، سی‏دی، بنر، بلندگو در محدوده ستاد تبلیغات نامزد انتخابات و حضور کارمندان دولت منهای استفاده از امکانات دولتی در غیر از ساعت اداری، مجاز است.

23) استفاده نامزدها از عناوین جعلی، همچنین حضور ناظران و مجریان انتخابات در تبلیغات انتخاباتی، تشکیل ستاد انتخابات در شهرهایی که یک منطقه شهرداری دارند و یا در روستاها بیشتر از یک ستاد، غیر قانونی است.

 

24) تعداد اعضای شورای اسلامی شهر اراک، 9 نفر، دو شهر ساوه و خمین هر کدام، 7 نفر و سایر شهرهای استان مرکزی، 5 نفر است.

 

25) انتخابات از ساعت 9 صبح، 24 آذرماه تا ساعت 19 عصر، برگزار خواهد شد.

بارش برف در وفس طی 48 ساعت آینده

امروز و فردا در وفس برف می‏آید. همچنین هوای کمیجان، ابری است و در اراک باران خواهد آمد.

تصویر ماهوارهای، اندازه و جهت حرکت ابرها را در آسمان ایران، نشان میدهد.

 

 

 

پیش‏بینی آب و هوای وفس طی ۴۸ ساعت آینده

 

 

وضع هوای روستای وفس

 

روز پنج‏شنبه-- 16 آذر 1385

 

دما

4- درجه

پدیده جوی

 

 

کاملا ابری و سرد به همراه بارش برف

پوشش ابر

ابری

رطوبت

51 درصد

سمت باد

شرقی

سرعت باد

20 کیلومتر بر ساعت

سرعت بادهای ناگهانی

56 کیلومتر بر ساعت

دید افقی

3000 متر

نقطه شبنم

7- درجه

فشار

103 کیلو پاسکال

بیشینه دما

0 درجه

مقدار بارش در طی روز

0.8 میلی‏متر

نوع بارش

برف

مقدار ساعت بارش

4 ساعت

 

 

 

وضع هوای روستای وفس

 

روز جمعه-- 17 آذر 1385

 

دما

4- درجه

پدیده جوی

 

 

سرما و برف

پوشش ابر

ابری

رطوبت

51 درصد

سمت باد

شرقی

سرعت باد

6 کیلومتر بر ساعت

سرعت بادهای ناگهانی

19 کیلومتر بر ساعت

دید افقی

3000 متر

نقطه شبنم

7- درجه

فشار

103 کیلو پاسکال

بیشینه دما

1- درجه

مقدار بارش در طی روز

5/1 میلی‏متر

نوع بارش

برف

مقدار بارش برف

31/2 سانتیمتر

مقدار ساعت بارش

8 ساعت

ملا رمضان‏علی بادینلو

ملارمضان در حال اجرای نمایش تعزیهمرحوم ملا رمضان‏علی بادینلو فرزند ملا نبی‏خان، از بزرگان علمی و فرهنگی وفس در قرن معاصر بوده است. ملارمضان به سال 1286 شمسی در وفس، در خانواده‏ای مذهبی متولد شد. خواندن و نوشتن مقدماتی را از پدر آموخت. از سن شش سالگی به مکتب رفت و حدود شش سال به تحصیل علوم در مکتب‏خانه‏های وفس پرداخت. تحصیل در مکتب، آخرین دوران تحصیل مستمر ملارمضان بود و او بعد از مکتب تا به آخر عمر به طور پراکنده با شرکت در درس اساتید و یا به صورت شخصی، به مطالعه کتب مختلف مذهبی و غیرمذهبی می‏پرداخت. مطالعات شخصی او در ابتدا در خود وفس بود و در سال‏های بعد که به قصد کار به شهرهای همدان و اراک می‏رفت، در همان شهرها با شرکت در کلاس اساتید حوزوی به مطالعات و تحصیل خود ادامه می‏داد. به جز تحصیلات اولیه در مکتب که شامل آموزش قرآن و کتاب‏های سعدی و حافظ و ... بود، اکثر مطالعات ملارمضان در زمینه‏ی قواعد عربی، احکام دینی و تاریخ اسلام بوده است. ایشان، اکثر کتاب‏های حوزوی را به طور شخصی و یا با شرکت در درس اساتید حوزه‏های همدان و اراک مطالعه کرده بود و کتابخانه‏ای از این کتاب‏ها و سایر کتب مذهبی در خانه‏ی خود در وفس تشکیل داده بود و در پایان عمر تعدادی از این کتب را به کتابخانه شیخ عبدالنبی وفسی، اهدا کرد.

ملارمضان، صرف و نحو عربی را به خوبی می‏دانست و در بیان احکام دینی مربوط به مسائل مختلف، تبحر خاصی داشت. او حافظه‏ی بسیار قوی داشت و اشعار مذهبی زیادی به زبان‏های فارسی، عربی و ترکی را از بر بود.

بعد از حضور و استقرار حضرت آیت الله العظمی شیخ عبدالنبی وفسی در وفس، ملارمضان به عنوان شاگرد در کلاس‏های درس ایشان حاضر می‏شد و آیت الله شیخ عبدالنبی بعد از اینکه از میزان علم و آگاهی ملارمضان مطلع شد؛ به او اجازه‏ی بیان احکام دین اسلام را داد و از آن زمان به بعد، رمضان‏علی جوان را شیخ رمضانعلی خطاب می‏کردند.

ملارمضان در طول عمر خود، علاوه بر بیان احکام دین اسلام و روضه‏خوانی، در تعزیه و شبیه‏خوانی هم بسیار فعال بود. او در تعزیه‏ها همانند پدر بزرگوار خود، نقش حضرت ابالفضل العباس(ع) را اجرا می‏کرد و به دلیل عشق و علاقه فراوانش به امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع)، نقش خود را به زیبایی هرچه تمامتر اجرا مینمود.

خاطره‏ای که از ملارمضان نقل می‏شود این است که او در زمان جوانی خود، به دلیل بی‏عدالتی‏هایی که در حق او صورت گرفت به سربازی نرفت و به همین دلیل چند سالی را در فرار به سر می‏برد. او به مناطق اطراف وفس فرار کرده بود و تا آخر حکومت رضاشاه پهلوی در بیرون از وفس زندگی می‏کرد.

ملارمضان در سال 1335 شمسی، برای زیارت بارگاه حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) به نجف و کربلا رفت.

ملا رمضان بالاخره بعد از 93 سال تلاش و کوشش علمی و فرهنگی در تبلیغ دین اسلام و زنده نگه‏داشتن قیام امام حسین(ع)، در سال 1379 شمسی، دارفانی را وداع گفت و در وفس به خاک سپرده شد. روحش شاد و یادش گرامی باد.

 

دو مطلب

 

1) کتاب‏های اهدايی به کتابخانه شیخ عبدالنبی وفسی

ملارمضان‏علی در اواخر عمر شریفش و در سال 1377، تعداد 8 جلد از مهمترین و اصلی‏ترین کتاب‏هایش را به کتابخانه عمومی شیخ عبدالنبی وفسی، اهدا می‏کند. خود او با خطی بسیار زیبا، مطالب زیر را در ابتدا و یا انتهای همه‏ی کتاب‏های اهدائی نوشته است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

با حمد و سپاس خدای متعال و در اجتماع قویٰ و کافه امور معتبره، بالانزار و اقدام به اصول و فروعات اسلامی، خصوصاً اصل عدل و معاد و در مقتضیات ناقص و محدود شناختم، در اقل بیان و ضعف علم و آگاهیم، اعتراف و اسرار می‏نمایم، در حالی که تمامی علم و علوم حتی علوم شرعیه و شعائر اسلامیه‏ای را نیز که اندک مطالعاتی درباره‏اش کرده‏ام برایم مجهول می‏باشد، ابراز نموده؛ اسرار می‏دارم که کتاب، ذخیرۀ ارزشمند حیات و زندگی است و از آنجا که کتاب، آثار فرهنگ پیشینیان است و باید در میراث آیندگان، ثبت و ضبط گردد، لذا بالبیان و الاقرار، در نهایت درجه فقر و عجز، چندین جلد کتاب خریداری نموده‏ام و چندین نیز که میراث پدریم بوده و بنابر مصالحۀ شرعیه به اینجانب تعلق گرفته بود، بجّد و اهتمام تمام تا حال در طاقچۀ خانه‏ام نگهداری نموده‏ام و نیز بحول قوۀ قادر تقدیر، و در حدّ سزا و سزاوار و مطابق ظرفیت و قوای فکری و اندیشه‏ام، بالبهینه تا بحال از آنها استفاده کرده‏ام و اکنون نیز فی الحال و الحضور، در 91 زندگیم چون توشه‏ای تحت عنوان باقیات و صالحات در دسترس نمی‏بینم، توصیه می‏کنم تا اندک کتابهایم را که جزء بهترین ذخیرۀ زندگیم می‏دانم را بعد از من به کتابخانۀ مرحوم استاد اعلم و فقیه اعظم، حضرت مستطاب جامع المعقول و المغفر البلاد و الاسلامیه خصوصاً قریه وفس، حاج شیخ عبدالنبی(ره) هدیه نمایند تا مِن بعد در دسترس اهل علم قرار گرفته و شاید از این رهگذر دعای خیری باعث آمرزش گناهانم گردد. و اخیراً فی الشرح و الایجاز، در حالی که امید صحت و سلامت و مزید عمر و عزت برای مسئولین کتابخانه را دارم، سلامت روح و نفس جمیع کارگزاران و آشنایان را نیز مسالت نموده، سفارش می‏کنم که در نگهداری آن هر چند به نظر بی اهمیت اهتمام نموده، از انتقال آن به سایر قریٰ و بلاد، حتی‏الامکان احراز گردد.

رمضانعلی بادینلو

سنه 1415 هجری قمری

 

تصاویر کتب اهدایی 

 

 

مشخصات کتاب‏های اهدائی

از ظاهر کتاب‏ها و اوراق میانی و مطالبی که در گوشه و کنار صفحات نوشته شده، می‏توان پی برد که این کتاب‏ها بسیار قدیمی هستند(در حدود 200 الی 300 سال) و احتمالا مورد استفاده چند نسل گذشته قرار گرفته است.

در صفحات میانی یکی از کتاب‏ها این مطلب درج شده بود:«این یک جلد کتاب، مال خالی خالص سید محمد قاسم ابن مرحوم سید زین العابدین می‏باشد. نام کسی که از ده روز بالاتر نگاه دارد، بلعنت خدا و نفرین رسول گرفتار شود». این جمله نیز در کتاب دیگری درج شده بود:«این یک جلد کتاب حیاه القلوب اینجانب سیدمحمود سیدعلی سجادی می‏باشد. بتاریخ سه‏شنبه، 7 ربیع الاول 1364 ق. ک ت ب م ح م د». جملات و مطالب کوچک و بلند دیگری در صفحات همه‏ی کتاب‏ها درج شده بود که لازم است همه‏ی اوراق این منابع غنی، خط به خط بررسی شود تا بتوان اطلاعات دیگری از آن‏ها به دست آورد.

 

مشخصات ظاهری کتاب‏ها

از هشت جلد کتاب اهدائی، شش جلد در قطع وزیری و دو جلد در قطع جیبی میباشد.

یکی دو جلد خطی و بقیه چاپی بود.

سه جلد به زبان فارسی و پنج جلد به زبان عربی نگاشته شده است.(یکی از کتاب‏های فارسی، گویا متعلق به سال 1246 ق می‏باشد).

جلد کتاب‏ها چرمی و بعضی اوراق صحافی شده و دوباره به کتاب چسبانده شدهاند.

و کتاب‏ها به شدت بوی وفس می‏دادند!

اسامی سه کتاب را توانستم پیدا کنم: «هذا کتاب الشرایع»(پیرامون ارکان مختلف دین اسلام)، «هذا کتاب البهجة المرضیه المسمی بسیوطی»، «هذا کتاب شرح تصریف».

 

2) کتاب اهدائی حاج محمدعلی نمازیخواه به ملارمضان

در تابستان سال 1384، برای جستجو در کتب اهدائی استاد دهگان به کتابخانه تخصصی پژوهشی میرجعفری، به اراک و محل کتابخانه در پارک امیرکبیر رفته بودم. همانطور که قبلا در چند پست اشاره کردم، کتاب‏ها به هم ریخته بود(در بخش نسخ خطی) و امیدی به یافتن چیزی در مورد وفس نداشتم که ناگهان چشمم به نسخه‏ی قدیمی کتاب «روح ایمان» اثر آیت اله شیخ عبدالنبی وفسی(ره)، افتاد(در میان انبوهی از کتاب‏ها که روی هم تل‏انبار شده بود)؛ ظاهر جلد کتاب و اوراق میانی نشان می‏داد که بسیار مورد استفاده قرار گرفته است؛ وقتی صفحه‏ی اول را باز کردم که ببینم برای چه سالی است، متوجه چند متن شدم که با دست‏خط زیبایی در حواشی صفحه‏ی اول و پشت جلد رویی کتاب، نگاشته شده است. بعد از خواندن این چند متن متوجه شدم که این کتاب، چاپ دوم کتاب روح ایمان (در سال 1378ق) است که توسط مرحوم «حاج محمدعلی نمازیخواه»(روحش شاد و یادش گرامی) و در تاریخ 30/6/1338شمسی، به ملارمضان‏علی هدیه شده است. حاجی نمازیخواه این کتاب را به ملارمضان هدیه و سفارش کرده بود که کتاب نباید از قریه وفس خارج شود؛ ملارمضان نیز با خط زیبایی در پشت جلد کتاب و گویا در اواخر عمر، وصیت کرده بود که این کتاب باید در وفس باقی بماند و هیچ‏کس حق خروج آن را از روستا ندارد. تصویر سه متنی که در حواشی کتاب درج شده بود، در زیر آمده است:

 

 

تقدیم به سرور محترم آقای ملا رمضانعلی فرزند مرحوم آقای نبی خان وفسی

محمدعلی نمازیخواه؛ 30/6/1338

 

 

این یک جلد کتاب به آقای ملارمضان‏علی اهدایی است و غیر قابل فروش می‏باشد ولی ایشان می‏توانند بدوستان و علاقه‏مندان کتاب بدهند که پس از قرائت پس بگیرند. ولی نباید از قریه وفس خارج شود.

 

 

بنابر سفارش مستطاب مؤلف «قدس سرّه» فی الجریان الدم و در تمام دوران زندگی و حیات عام(؟) و به سفارش اهداکننده حاجی نمازیخواه بعد از حیات سفارش می‏کنم اینجانب ملارمضان‏علی بهاالدین‏لوا در حالت مجاز و دارابودن کافۀ امور این یک جلد کتاب وقف کتابخانه شده و هیچ‏گونه حقی نسبت به نقل و انتقال و خروج از روستا را کسی ندارد. چنانچه در آخر این کتاب، آثار و نوع شخصیت بزرگ کسی که باعث افتخار آیندگان است در اینجا نقل شده و آیندگان بشناسند کسی را که با دریائی از علم، پنهان زیست و بدانند آثارش را و از او پند گیرند و چون او در تحصیل علم جهد نمایند.

محتاج دعای خیر، حقیر عاصی مسکین ملارمضانعلی بادینلو

 

بعد از خواندن وصیت و سفارش زیبا و دل‏انگیز ملارمضان و علی‏رغم ناراحتی از خروج این کتاب از وفس، ولی بسیار خوشحال شدم و به خودم و وفس افتخار کردم، از اینکه چنین انسان‏های بزرگی در دهه‏ها و صده‏های گذشته در وفس زندگی کرده‏اند و تمام زندگی آن‏ها در راه علم و آگاهی و خدمت به خلق خدا سپری شده است.

 

مطالب پیشین:

شهید سید عبدالحمید سجادی وفسی(اولین شهید انقلاب مشروطیت ایران)

میرزا محمد حسین همافر عراقی                      حاج ابوالقاسم خاکی

آیت الله شیخ عبدالنبی عراقی وفسی               سید مبین وفسی

سید رفیع رفیعا                                                 ملا میر محمد باقر بن میر فاضل وفسی

میرزا محمد آقا سجادی

 

دکتر علیرضا باریکلو                                            علی باباجانی

مریم سقلاطونی                                               استاد عزیز الله سمیعی

آمار بارش‏های برف امسال

روز گذشته، آقای حمیدرضا میری، مسئول ایستگاه باران‏سنجی وفس، در تماسی با بنده آمار بارش برف در وفس، از اولین تا آخرین بارش را به این نحو اعلام کردند:

 

اولین بارش برف وفس در سال جاری؛ روز دوشنبه، 29 آبان 1385:

بارندگی از شب یکشنبه آغاز شد و تا صبح دوشنبه ادامه داشت.

میزان بارش برف، 21 سانتی‏متر.

آب حاصل از برف، 8/14 میلی‏متر.

 

توضیح: به طور کلی، میزان بارندگی وفس در آبان‏ماه سال جاری، 136 میلی‏متر بود. این مقدار بارش در طول عمر نه ساله‏ی ایستگاه، مقداری بی‏سابقه گزارش شده است.

آمار بارندگی آبان‏ماه در سال‏های گذشته در جدول زیر آمده است (مقادیر بر حسب میلی‏متر):

 

سال

1377

1378

1379

1380

1381

1382

1383

1384

1385

ماه

آبان

--

50/85

7/20

6/36

7/37

6/55

2/51

8/73

136

 

در آذرماه:

 

دومین بارش برف در سال جاری؛ روز جمعه، 3 آذر 1385:

بارندگی از ساعت 9 صبح آغاز و تا ساعت 1 ادامه پیدا کرد.

میزان بارش برف، 2 سانتی‏متر.

آب حاصل از برف، 6/1 میلی‏متر.

 

سومین بارش برف در سال جاری؛ روز پنج‏شنبه، 9 آذر 1385:

بارش در بعد از ظهر روز پنج‏شنبه انجام شد.

میزان بارش برف، 8/1 سانتی‏متر.

آب حاصل از برف، 3/1 میلی‏متر.

 

چهارمین بارش برف در سال جاری؛ روز جمعه، 10 آذر 1385:

بارندگی از شب پنج‏شنبه آغاز شد و تا صبح جمعه ادامه پیدا کرد.

میزان بارش برف، 5/1 سانتی‏متر.

آب حاصل از برف، 9/0 میلی‏متر.

 

پنجمین بارش برف در سال جاری؛ روز یک‏شنبه، 12 آذر 1385:

بارندگی در طی شب شنبه و صبح یک‏شنبه صورت گرفت.

میزان بارش برف، 5/1 سانتی‏متر.

آب حاصل از برف، 6/1 میلی‏متر.

 

پی نوشت

1) با توجه به میزان نزولات جوی در پاییز، به نظر می‏رسد مقدار بارش باران و خصوصا برف در روز‏های آخر پاییز و در فصل زمستان سال جاری بسیار زیاد باشد.

2) خوشبختانه پیش‏بینی آب و هوای وفس توسط سایت هواشناسی بین المللی AccuWeather.com، در اکثر موارد درست و قابل اطمینان می‏باشد و علاقه‏مندان می‏توانند با استناد به این اطلاعات سفر خود به وفس را برنامه ریزی نمایند. خصوصا در ماه محرم، که تعداد بسیاری از همشهریان وفسی برای برگزاری مراسم عزاداری در وفس حضور می‏یابند، اطلاعات هوای وفس بسیار لازم و ضروری است.

3) امروز دوشنبه، 13 آذر، هوای وفس کاملا آفتابی و دمای هوا 5 درجه بالای صفر است.

4) تشکر می‏کنم از آقای حمیدرضا میری، که این اطلاعات بسیار جالب را در اختیار همه‏ی وفسی‏های عالم، قرار می‏دهند.

5) به زودی اطلاعات کاملی پیرامون ایستگاه باران‏سنجی وفس، خواهم نگاشت.

افتتاح دفتر ICT وفس تا پایان سال جاری

طبق گفته‏ی آقای محمد حیدری، مسئول مخابرات وفس، دفتر ict روستایی پست‏بانک، تا پایان سال جاری در وفس مستقر خواهد شد.

از حدود 3 ماه قبل، کار تعمیر و تجهیز دفتر پست و مخابرات وفس به منظور استقرار دفتر پست‏بانک آغاز شد. بعد از تعمیرات اساسی در ساختمان مخابرات، خصوصا قسمت داخلی، نصب تجهیزات جدید شروع شد و در حال حاضر نیز در جریان است. در مرحله‏ی نصب تجهیزات، لازم است هم تجهیزات اداری و هم تجهیزات فنی مورد نیاز، منتقل و مستقر گردد. بنابر گفته‏ی مسئول مخابرات وفس، قسمت عمده‏ی نصب تجهیزات انجام شده و انشاء الله تا پایان سال جاری، دفتر ict وفس، افتتاح خواهد شد.

 

لازم به ذکر است، در دفاتر خدمات روستایی پست‏بانک، انواع خدمات بانکی از جمله:

دریافت وجوه قبوض مصرفی آب، برق، تلفن و گاز(که فعلاً در وفس وجود ندارد)،

افتتاح انواع حساب‏های قرض‌الحسنه، اندوخته و سپرده‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت و کوتاه‏مدت،

صدور و پرداخت حوالجات به تمامی نقاط کشور،

ثبت‏نام اشتراک تلفن، گاز و ثبتنام دانشگاه‏ها و مواردی از این قبیل،

پرداخت حقوق بازنشستگان و مستمری بگیران،

دریافت وجوه دستگاههای دولتی روستاها،

و همچنین پرداخت تسهیلات خرد،

انجام می‏شود.

 

تصاویری از ساختمان و تجهیزات فنی و اداری مخابرات وفس را در زیر می‏بینید.

 

 

 

 

 

 

 

 تصاویر بیشتر

ادامه نوشته

بارش برف و سردی شدید هوا از امشب تا سه روز دیگر

طبق پیش‏بینی سایت هواشناسی کشور و سایت بین‏المللی هواشناسی، از امشب (شب پنج‏شنبه، 9 آذر) تا انتهای روز یک‏شنبه، 12 آذر، هوای وفس ابری و برفی است.

 

اطلاعات جزئی‏تر پیرامون مقدار بارش و دمای هوا عبارتست‏از:

1) امشب، شب پنج‏شنبه (انتهای شب پنج‏شنبه و ابتدای روز جمعه)، 9 آذر

دما در وفس، 10 درجه زیر صفر است (دمایی که احساس می‏شود: 12 درجه زیر صفر). باد با سرعت 10 کیلومتر بر ساعت از جهات شمالی و شرقی، می‏وزد.

بارش برف از ساعت 23 شب آغاز می‏شود و تا ساعت 5 صبح روز جمعه ادامه خواهد داشت. در طی 6 ساعت بارش، در حدود ۲ سانتی‏متر برف انباشته می‏شود.

 

2) فردا، جمعه، 10 آذر

دما در روز، صفر درجه می‏باشد! (دمایی که احساس می‏شود: 9 درجه زیر صفر). سرعت وزش باد 20 کیلومتر بر ساعت و جهت آن شمال و شرق خواهد بود.

در روز جمعه، بارشی نخواهیم داشت.

 

3) شب جمعه

دمای هوا، 9 درجه زیر صفر است و باد با سرعت 12 کیلومتر بر ساعت می‏وزد.

 

4) روز شنبه، 11 آذر

دما، 2 درجه بالای صفر است. باد با سرعت 6 کیلومتر بر ساعت از شرق می‏وزد.

 

5) شب شنبه

دما، 13 درجه زیر صفر است و باد با سرعت 3 کیلومتر بر ساعت از جهات شمالی و شرقی می‏وزد.

بارش برف از اواخر شب شنبه آغاز می‏شود و تا صبح روز یک‏‏شنبه ادامه خواهد داشت. مقدار بارش بسیار زیاد و در حدود ۵ سانتی‏متر خواهد بود.

 

6) روز یک‏شنبه، 12 آذر

بالاترین دما در روز 4 درجه زیر صفر است!!. سرعت وزش باد 12 کیلومتر بر ساعت.

در طی روز مقدار ۳ سانتی‏متر برف می‏بارد.

 

7) شب یک‏شنبه

دما در طی شب، 12 درجه زیر صفر می‏باشد و باد با سرعت 4 کیلومتر بر ثانیه از جهت شمالی می‏وزد.

در طی شب، بارشی نخواهیم داشت.

 

این روزها در وفس

1) آسمان در اکثر اوقات ابری است و میزان رطوبت هوا بین 50 تا 100 درصد در تغییر است.

2) طول روز در وفس، در حدود 9 ساعت است و در نتیجه طول شب، 15 ساعت خواهد بود.

3) اکثر اوقات باد بسیار سرد و سوزناک در حال وزیدن است.

4) در بعضی اوقات بادهای بسیار شدید با سرعت 60 کیلومتر بر ساعت، در وفس وزیده می‏شود که البته مدت زمان آن بسیار کوتاه است.

وفس ِ شصت سال قبل

وَفس

قصبه‏ی آباد و شاداب وفس(به گویش محل وُوْسْ )، 12 فرسخی همدان و 14 فرسخی ساوه و 14 فرسخی اراک، میان دره‏های کوه وفس یا کوه سفید قرار دارد. رشته کوهی که شمال شرقی و شرق و جنوب وفس کشیده شده، « اَیِنَ بٰارْ » و کوه غربی « هُموُزْ » و دنباله‏ی آن « دُبْرینْ » خوانده می‏شود. قصبه‏ی وفس، پیرامون 4500 نفر جمعیت دارد و دارای چندین محله (به وفسی، مَلَ) است بنام خِیْوَرْ - مٰانْدارانْ - نَمَرَّ - مٰانْدِیْ مَزَنْ - مٰانْدِیْ ویلجَ - سِلاکوُ - سِیْدانْ مَلَ - دوُنَ - دارانْ - باغْچِمیرانْ.

 

کشتزارهای پیرامون قصبه، اُوْرِیْنْ - اُوْدَرْ - چٰاکِنٰارْ - اَرّانْ - کُیْبَرْ - اِسْپینْ - کییٰاسَرْ، نامیده می‏شوند.

 

دو دِه کوچک دوردست بنام چهرقان (در محل چالقان یا چراقان) با 1200 نفر جمعیت و فَرْکْ (به وفسی پَرْکَ ) با 380 نفر جمعیت، جزو وفس بشمار می‏آیند.

 

 

(صفحه‏ی 10؛ از سمت راست تصویر، ذ.بهروز از همکاران زبانشناس استاد مقدم، خود استاد مقدم و «استاد محسن وفسی»، پیرمردی که در آن زمان 85 سال داشته است و فعلا هیچ اطلاعاتی پیرامون او در دست نیست.)

 

 

 

 

 

(صفحه‏ی 12؛ مرحوم عباسعلی نادری که در آن زمان 30 سال داشته، کدخدای وفس بوده است.  کدخدا عباسعلی تا سال‏های سال، کدخدای وفس بود.)

 

بلوک وفس

بلوک وفس بر دامنه‏ی شرقی کوه وفس یا کوه سفید کشیده شده و شش ده بزرگ دارد بنام گورْچان (در قباله‏ها گوهرچال) - درویشان - چالمیان - کَسْراصِف(در محل کَسْراسْ) - رَکین - خِنِجین(در محل خِنِئینْ) و نه کشتزار بزرگ یا ده کوچک بنام میدانک - عُودآقاج - چُوگان - فَردقان - قوشه‏خانه - وَسمَق - هَفتیان - مَلِک‏باغی - ضیاءآباد.

 

مرکز بلوک وفس، خنجین است در 15 فرسخی همدان و 11 فرسخی ساوه و 12 فرسخی اراک. بلوک وفس ملک آقای ضیاءالملک فرمند است.

 

 موقعیت وفس و سایر نقاط جمعیتی مهم

      (صفحه‏ی 9 کتاب؛ گویش‏های مورد بحث کتاب، میان سه گوش همدان، ساوه و آشتیان صحبت می‏شود)

 

گویش وفس

وفسی(در محل وُوْسی) گویش قصبه‏ی وفس و سه ده کوچک چهرقان و فرک و گورچان است و روی‏هم‏رفته، پیرامون 6600 به آن حرف می‏زنند. همه‏ی این جمعیت فارسی می‏دانند و حرف می‏زنند و جوان‏هایی که به شهر رفته یا درس خوانده‏اند بسیاری از واژه‏های محلی را فراموش کرده‏اند.

 

ترکی گویانِ بلوکِ وفس، قصبه‏ی وفس را « بُوْوس » و گویش وفس را « تٰاتْ دیلِ » می‏خوانند.

 

منبع: کتاب گویش‏های وفس، تفرش و آشتیان

کتاب گویش‏های وفس، تفرش و آشتیان

اگر بخواهیم نام کسانی را که حق بزرگی بر گردن وفس و وفسی‏ها دارند برشمریم، مطمئنا یکی از آن نام‏ها، نام زنده‏یاد استاد محمد مقدم خواهد بود. استاد مقدم اولین کسی است که تحقیقاتی پیرامون گویش وفسی انجام داده و اثری را در این رابطه منتشر کرده است و باید اعتراف کنم، کتاب تالیفی ایشان بعد از 58 سال، هنوز هم جامع‏ترین اثر تالیف شده به زبان فارسی پیرامون گویش وفسی است.

گویش وفسی، به لطف استاد مقدم، جزو اولین گویش‏های ایرانی است که مطالعاتی بر روی آن صورت گرفته و همین اول بودن، باعث آشنایی هرچه بیشتر دانشجویان و علاقه‏مندان زبان‏شناسی از دهه‏های گذشته با این گویش شده است. من اعتقاد دارم یکی از دلایل اصلی مطالعه و تحقیق بر روی گویش وفسی توسط پروفسور دونالد استیلو، مرحوم استاد محتاط، استاد عزیزالله سمیعی و سایر زبان‏شناسان، وجود همین منبع قوی، دقیق و کامل بوده است.

 

محمد مقدم؛ زبان‏شناس، استاد دانشگاه، نویسنده، روزنامه‏نگار، مترجم و شاعر

 

سمت راست: شعبانعلی اهل کهک تفرش و سمت چپ: استاد مقدماستاد محمد مقدم در سال 1278هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه برای ادامه‏ی تحصیل به آمریكا رفت، ولی تحصیلات را ناتمام گذاشت و به ایران بازگشت. مجدداً در سال 1310 هـ.ش. راهی آمریكا شد و در سال 1317 هـ.ش. دكترای خود را در رشته‏ی زبان‏شناسی از داشگاه پرینستون دریافت كرد. وی از سال 1318 هـ.ش. در دانشگاه تهران به تدریس اوستا و فارسی باستان پرداخت. در سال 1343 هـ.ش. گروه زبان شناسی همگانی و زبان‌های باستانی را در دانشكده‏ی ادبیات و علوم انسانی بنیان گذاشت و تا سال 1347 هـ.ش. مدیریت آن را به عهده داشت. وی همزمان با تدریس در داشگاه با همكاری چند تن از دانشمندان، نشریه «ایران كوده» را منتشر كرد. از مهم‌ترین كوشش‏های او، ابداع و سامان بخشیدن واژه‌های مورد نیاز پارسی به شیوه علمی زبان‏شناسی بود كه این تلاش را از جزوه‏ی كوچك «راهنمای فارسی باستان» آغاز و طی چند دهه ادامه داد. درباره‏ی گویش‏شناسی، كه این واژه را نخستین بار دكتر مقدم و همكارانش به كار بردند، اولین بار بود كه به زبان فارسی بررسی‏هایی بر پایه‏ی علمی صورت مى‏گرفت و چند گویش ایرانی با هم سنجیده و نتیجه‏گیری علمی از آن‏ها مى‏شد.

استاد مقدم، در زمینه‏ی تاریخ و دین و آیین مهر هم، مطالعات و پژوهش‏هایی داشت. وی سرانجام درسال 1375 هـ.ش. و در تهران درگذشت. روحش شاد و یادش گرامی باد.

 

کتاب گویش‏های وفس، تفرش و آشتیان

 

شماره‏ی 11 مجله‏ی ایران کوده

تهران؛ انجمن ایرانویج؛ مجله‏ی ایرانْ کوده

گردآورنده: مَحمد مُغدم(محمد مقدم)؛ استاد زبان اوستا و فارسی باستان در دانشگاه تهران

تهران، چاپخانه بانک ملی ایران

تیرماه 1318 یزدگردی؛ سال 1328 شمسی.

متن کتاب دستنویس است

184 صفحه؛ جلد ساده مقوایی

 

مقدمه کتاب به قلم استاد مقدم:

تیرماه سال گذشته که با چندتن از یاران، مهمان دوست گرامی محمود فرمند بودیم، بیست روز در خنجین و وفس و آشتیان و تفرش بگردش پرداختیم و در ضمن یادداشت‏های پراکنده‏ای درباره‏ی گویش هر محل برداشتیم. اکنون نمونه‏هایی که گردآوری شده برای زمینه‏ی بررسی در دسترس گذاشته می‏شود.

صورت‏هایی که از روستائیان داده شده، کار دوست هنرمند، حسین کاظمی است که در سفر همراه بود.

پذیرایی پر از لطف و مهربانی که در خنجین و در سفر و گردش از ما شد، فراموش نشدنی است. تا سی چهل سال پیش رسم بود که هرگاه به خانه‏ی بزرگی مهمان می‏رسید، آنچه می‏توانستند برای آسایش و شادی او فراهم می‏کردند و هنگام جدائی او را با خلعت و اسب و توشه‏ی سفر به راه می‏انداختند. بهره‏ی ما در خنجین بیش از این‏ها بود.

 

توضیح کوتاه پیرامون کتاب

در پیشگفتار کتاب، صفحه‏ی 9، آمده است:

نمونه‏هایی که در این جزوه داده شده از گویش‏هایی است که میان سه‏گوش همدان - ساوه - آشتیان حرف می‏زنند. این گویش‏ها را می‏توان به چهاردسته بخش کرد:

1) گویش‏های وفس و آشتیان و تفرش و آمُره.

2) گویش چادرنشین‏های زند.

3) گویش غربت‏ها(یا غربتی‏ها).

4) گویش‏های خلج و ترکی.

در ادامه‏ی پیشگفتار، توضیحاتی کلی پیرامون روستای وفس، بلوک وفس، آشتیان، آمره، کهک تفرش، زند، خلج و گویش ترکی، ذکر می‏گردد و پیشگفتار در صفحه‏ی 25، به پایان می‏رسد و بعد از آن جدول واژه‏ها آغاز می‏شود. جدول واژه‏ها از صفحه‏ی 26 آغاز و در صفحه‏ی 109 به پایان می‏رسد. در جدول واژه‏ها، ابتدا لغتی به فارسی نوشته شده و سپس معادل این لغت در گویش‏های (به ترتیب) وفس، آشتیان، کهک، آمره، زند، غربت، خلج و ترکی در مقابل آن و ستون مربوطه درج گردیده است. بعد از جدول واژه‏ها، مطالبی کلی و جزئی در چند صفحه، پیرامون هر یک از گویش‏ها، بیان شده است؛ وفسی(12 صفحه)، آشتیانی(6 صفحه)؛ کهکی(3 صفحه)، زند(1 صفحه). در ادامه، در 5 صفحه، گویش‏های مورد بحث، دسته‏بندی شده است و بعد از آن مطلبی با عنوان «چند راهنمایی برای شناخت ریشه و پیوستگی پاره‏ای از واژه‏ها» در 7 صفحه بیان گردیده است. در ادامه تا آخر کتاب، مطالبی با این عناوین ذکر گردیده است: غربت(10 صفحه)، گویش خلج(5 صفحه)، درباره‏ی گویش ترکی(27 صفحه).

در قسمت پیشگفتار، علاوه بر توضیحات متنی، 12 تصویر از اشخاص مختلف توسط آقای حسین کاظمی کشیده است. از وفسی‏ها، آشتیانی‏ها و کهکی‏ها، هر کدام سه تصویر، دو تصویر از خلج و یک تصویر از زند، است.

 

مطالبی که تا به حال از این کتاب در وبلاگ درج شده است:

صرف فعل های وفسی

 

القاب های خانوادگی و فاميلی در زبان وفسی

 

اسامی جانوران و موارد مربوط به آنها در زبان وفسی

 

جمله‏های وفسی

 

صرف فعل «دیدن» به زبان وفسی

 

 

منبع زندگینامه استاد

وفس سفیدپوش شده است

روزهای چهارشنبه و پنج‏شنبه، اول و دوم آذر در وفس بودم.

 

در نتیجه‏ی بارش برف در روز دوشنبه، خانه‏های خشتی، کوچه‏ها، باغات، کوه‏ها، دره‏ها، گردنه و بیابان‏های وفس، سفیدپوش شده است. این بارش که اولین بارش درست و حسابی امسال بود، بسیار شدید و سنگین بوده و باعث شوکه‏شدن خیلی از روستانشینان وفسی شده است. هیچ‏کس انتظار نداشت که اولین بارش برف، در ماه دوم پاییز و آن‏هم به این شدت و اندازه باشد. خیلی‏ها به من می‏گفتند: شب که خوابیدیم، خبری نبود؛ اما صبح که بلند شدیم، یک عالمه برف ‏دیدیم.

اولین بارش برف وفس در سال 1385شمسی، در روز دوشنبه، 29 آبان بود. بارش از اواخر روز یک‏شنبه، 28 آبان آغاز شد و تا ساعت 8 صبح روز دوشنبه، ادامه داشت و در طی این 10 ساعت، مقدار 30 سانتی‏متر برف بر روی همه چیز وفس نشست و همه جا را سفید کرد. از همان دقایق اول طلوع خورشید روز دوشنبه، ساکنان وفس، پارو به دست به پشت‏بام‏های خود رفتند و برف‏ها را در کوچه‏ها ریختند.

بارش اولین برف در وفس باعث شد:

1) برق در قسمت‏هایی از وفس برای ساعاتی قطع شود.

2) مدارس ابتدایی و راهنمایی وفس تعطیل شوند.

3) گردنه‏ی وفس بسته شود که در نهایت توسط یک دستگاه لودر و در مدت 2 ساعت، برف‏روبی شد.

4) اتوبوس خط قم- وفس، با تاخیر 4 ساعته وارد وفس شود.

5) فصل جمع‏آوری خزان (به زبان وفسی، خَزانْ رووآن) در وفس، به پایان برسد.

6) کار ساخت و تعمیر خانه‏ها متوقف شود.

7) افرادی که از قبل برای پارو کردن برف خانه‏ها، از صاحبان آن‏ها پول گرفته بودند، کار خود را شروع کنند.

8) به دلیل سردی هوا و ورود حیوانات وحشی به محدوده‏ی مسکونی روستا، تعداد زیادی سگ در شب‏ها در کوچه‏ها و باغات اطراف خانه‏ها، پرسه بزنند و سروصدا راه بیاندازند.

9) بعضی از گوسفندانی که در چراگاه ییلاقی انجمن در شمال وفس، نگهداری می‏شدند زودتر از موعد(پایان فصل پاییز) به صاحبان‏شان بازگردانده شوند تا از سرما محفوظ بمانند.

 

و مشاهدات من:

1) در همه‏ی کوچه‏ها و حیاط‏ خانه‏های روباز، برف تپه شده بود که در واقع برف بام‏ها و ایوان خانه‏ها بود که به پایین پارو شده بود.

2) با پاشیدن چیزهایی همچون، علوفه خشک، خاکستر آتش کُرسی، نمک، پِهِن خشک‏شده‏ی دام، بر روی برف‏ها، راه‏هایی برای عبور و مرور در کوچه‏ها ایجاد شده بود.

3) برف روی شیروانی‏ها، بسته به جهت شیروانی و گرمی خانه، یا کاملا آب شده بود و یا در حال ذوب‏شدن بود.

4) وفس خلوتر به نظر می‏رسید.

5) برف در کوچه‏های سنگفرش شده نیز جمع شده بود و عبور و مرور از آن‏ها به همان سبک کوچه‏های خاکی و آسفالتی بود و خیلی تفاوت نمی‏کرد که زیر برفی که روی آن راه می‏روی چه چیزی است.

6) برف‏ها در طی شب، یخ می‏زد و از ظهر شروع به ذوب‏شدن می‏کرد.

7) بر مقدار و شدت آبی که در کانال آبی وفس جریان دارد، افزوده شده بود.

8) هر روز، صبح‏ها تا قبل از طلوع خورشید و بعدازظهر‏ها بعد از غروب خورشید، هوا بسیار سرد و گاهی سوزناک است، اما در هنگام تابش نور آفتاب، هوا تقریبا گرم (در حدود 5 درجه سانتی‏گراد) می‏باشد.

9) تمام باغات سفیدپوش شده بود و برف‏ها به تدریج از روی شاخ و برگ درختان به زمین می‏ریخت.

10) صبح روز چهارشنبه که در حال حرکت به سمت وفس بودیم، سه گرگ نسبتا جوان را در دشت اطراف روستای تکیه(ابتدای گردنهی وفس) مشاهده کردم.

 

جاده کمیجان به وفس- کوه های وفس و گردنه وفس را در تصویر می بینید

 

  

کوچه دروازه به دولی اَمَّد

 

 ادامه مطالب و تصاویر 

ادامه نوشته

مقاله‏ای در زمین‏شناسی وفس

مطلبی که در زیر می‏آید کاملا تخصصی و منبع آن سایت زمین‏شناسی کشور است. خود من که چیز زیادی از این مطلب نفهمیدم ولی چون مربوط به شمال‏شرقی ورقه 100000/1 وفس، (یعنی محل روستای وفس) است، تصمیم گرفتم آن را در وبلاگ بیاورم تا منبعی باشد برای علاقه‏مندان به شناخت زمین وفس.

 

عنوان مقاله:       مکانيسم تشکيل جريان‏هاى آتشفشانى ـ رسوبى ائوسن ميانى منطقه وفس

نوع مقاله:          سنگ‏شناسى آذرين و دگرگون

نام سازمان:        سازمان زمين‏شناسى و اکتشافات معدنى کشور

محل ارائه:          بيست و يکمين گردهمائى علوم زمين‏شناسى سازمان زمين‏شناسى کشور

زمان ارائه:        دوشنبه 18 مهر 1384

نام نويسنده:        کهنسال، رضا؛ ذوالفقارى، صديقه؛ رادفر، جواد.

 

متن کامل:

چکيده

ورقه 1/100000 وفسدر بخش شمال خاورى ورقه يکصد هزارم وفس (شمال باختر شهر اراک) يکى از پديده‏هاى جالب آتشفشانى جلوه‏گر شده است. ائوسن ميانى (لوتسين) منطقه مورد مطالعه از حجم انبوهى مواد رسوبى و سنگ‏هاى آذرآوارى با ترکيب آهک و لاپيلى توف همراه با خاکستر توف تشکيل شده است. پيامد فعاليت‏هاى آتشفشانى، بالا رفتن ميزان يون سيليس کلوئيدى در حوضه است، که بين آنها و ته‏نشست‏هاى آهکى حوضه، جانشينى صورت گرفته است. در مدت زمانى کوتاه، حوضه دستخوش تحولاتى مى‏گردد که نتيجه آن ورود حجم چشمگيرى از جريان‏هاى آذرآوارى به آن است. ترکيـب آنها از ليتــيک کريستال توف شيشه‏اى و ويتريک توف اسيدى در تغيير است. روانه‏هاى ياد شده بر سطح شيب‏دار حوضه رسوبى سرازير شده و بين آنها و رسوبات سخت نشده آهکى ـ سيليسى اختلاط (Mixing) صورت مى‏گيرد.

چينه‏شناسى

منطقه مورد مطالعه در پهنه ساختارى اروميه ـ دختر و در برگيرنده واحدهايى از ائوسن ميانى و بالايى است. بخش عمده‏اى ازائوسن ميانى مربوط به ته‏نشست‏هايى به رنگ زرد مايل به سبز مى‏باشد که ترکيب آنها از مواد آهکى و سنگ‏هاى آذرآوارى تشکيل شده است(واحد E). در واحدى ياد شده به واحد کوچک‏تر به رنگ سبز کم‏رنگ دست مى‏يابيم که ترکيب عمده آن ويتريک توف با ترکيب در حد داسيتى است(واحد E). بررسى‏هاى دقيق صحرايى نشانگر آن است که درون واحد E قطعه‏هايى نيمه گرد به ابعاد 10سانتيمتر تا 10 متر و حتى درمواردى بيشتر با روند شمال خاورى ـ جنوب باخترى ملاحظه مى‏گردد. فواصل اين قطعه‏ها از يکديگر حدود 50ـ40 متر مى‏باشد.شکل ظاهرى آنها و نحوه جايگيرى در واحد توفى زمينه بيانگر حرکت بهمنى (Avalanche) روانه‏هاى آذرآوارى اوليه است.

بررسى‏هاى ديرينه شناسى توسط خانم ف.کشانى (1381) بر روى بخش آهکى ـ سيليسى بيانگر ائوسن ميانى (لوتسين) براى آنها است.

 

Fossils:Globorotalia aff. Lehneri , Porticolasphaera? Sp., Spongia spicules ,Radiolaria , Diatomes.

 

سنگ‏شناسى

ابتدا به بررسى سنگ‏هاى واحد E مى‏پردازيم . قطعه‏هاى يافت شده اين واحد، به گونه مشخص از دو بخش زير، تشکيل شده است:

1)بخش زمينه با ترکيب ويتريک توف با ترکيبى در حد داسيتى

2) قطعه‏هاى با ترکيب چرتى ـ توفيتى

ترکيب سنگ‏شناسى بخش زمينه:

بافت اين بخش پورفيروکلاستيک با زمينه ويتروکلاستيک است. پورفيروکلاستيک‏ها شامل بلورهاى پلاژيوکلاز با ترکيب در حد اليگولاز ـ آنـدزين با آثار شکستگى در آن‏ها و بلورهاى بى‏شکل کوارتز است. زمينه سنگ شامل شـيشه که جهت جريان در آن به خوبى ديده مى‏شود و ميزان شايان توجه‏اى آثار تراشـه شـيشه‏اى (glass shard) در آن مشاهده مى‏گردد. شيشه زمينه در برخى نقاط، تبلور دوباره يافته به سيليس پيدا کرده است. زمينه سنگ در حد وسيعى کلريتى و کربناتى شده است.

ترکيب سنگ‏شناسى بخش چرتى ـ توفيتى :

بخش درونى (چرتى):

در مواردى سطح روى برخى از اين قطعه‏ها شکسته شده و به آسانى مى‏توان دو بخش بيرونى و درونى را تشخيص داد.

شکنندگى بسيار زياد در اين بخش به حدى است که موجب شده شکستگى آن (در اثر ضربه) به صورت صدفى نمايان شود.

اين بخش متشکل از چرت (ژل سيليسى) به همراه فرامينيفرهاى پلاژيک، راديولارها ونيز دياتومه (به نسبت فراوان‏ترى) مى‏باشد. راديولارها و فرامينيفرهاى پلاژيک صرفا دريايى و اقيانوسى هستند. دياتومه‏ها که از تک ياختگان با پوسته سيليسى و در زمره جلبک‏هاى تک ياخته و قهوه‏اى است هم به صورت بنتيک و هم پلاژيک ديده مى‏شوند. نظر به اينکه دياتومه‏ها از اورگانيسم‏هاى کلروفيلى هستند، در محيط کم‏عمق و منطقه نفوذ نور (photic) زيست مى‏کنند. پس به طور تيپيک در نواحى ساحلى و به صورت پلاژيک در نواحى دور از ساحل، ملاحظه مى‏شوند و به صورت پلاژيک و يا بنتيک در اعماق کم آب زندگى مى‏کنند. در محيط تشکيل سنگ مورد نظر، به دليل بالارفتن SiO2 محيط و فاکتورهاى لازم نظير سه نوع ماده غذايى فسفر، نيترات و سيليکات، نقش مهمى در رشد و توليد مثل دياتومه‏ها دارد، به‏طوريکه در اثر کم شدن هر سه ماده غذايى در محيط، رشد و توليد مثل آنها متوقف مى‏گردد. به همين جهت اين موجودات در مناطق Upwelling و ساحلى رشد قابل ملاحظه‏اى دارند. گونه‏هاى پلاژيک به صورت پلانکتون نريتيک (Nerito _ plagic) در نزديک خطوط ساحلى و پلانکتون اقيانوسى (Oceano - plagic) که تمام عمرشان را در اقيانوس‏ها مى‏گذرانند در نظر گرفته شده‏اند. از موارد فوق چنين اسـتنبـاط مى‏گردد که دياتومـه‏ها در اين سنـگ مربوط به نـواحى دور از ساحل وOceano- plagic هستند. از سوى ديگر به دليل بالا بودن اکسيژن آب و مواد غذايى لازم، به خصوص SiO2 محيط جهت رشـد و تولـيد مثل راديولارهـا که مـوجوداتى تک سلولى و پلاژيک و با پوسته سيليسى مى‏باشند مهيا است. از اين رو در اين سنگ مى‏توان هر سه نوع ميکروفسيل ياد شده را در کنار يکديگر ملاحظه نمود. بنظر نمى‏رسد ژل سيليسى منشا بيوشيميايى داشته باشد، به احتمال [زیاد] اين ژل مربوط به فعاليت‏هاى آتشفشانى زير دريايى و اقيانوسى مى‏باشد (خانم ف .کشانى ،1381).

بخش بيرونى(توفيتى):

اين بخش از پورفيروکلاستيک‏هايى در بر گيرنده پلاژيوکلاز با ترکيب اليگوکلاز - آندزين، خرد و شکسته شده به همراه کوارتز شکسته شده که در سيمانى از کربنات کلسيم قرار گرفته‏اند. مقاديرى سيليس (کلسدونى) در فضاهاى خالى سنگ تشکيل شده است. شواهد ميکروسکوپى در بخش چرتى ـ توفيتى به شرح زير است:

زبانه‏هايى که از بخش سيليسى به داخل بخش کربناتى و برعکس نفوذ کرده است و حالت تداخل بين‏انگشتى نشان مى‏دهند، اين موضوع بيانگر تبادل حرارتى و يونى بين مواد رسوبى (کربناتى)آب دريا از يک طرف و يون‏هاى سيليسى معلق کلوئيدى حاصل از فعاليت‏هاى آتشفشانى ائوسن ميانى، از طرف ديگر است.

پرشدگى حفرات نشانگر همزمانى جانشينى يون‏هاى سيليسی.

معلق بودن عناصر توفى در متن کربناتى سنگ.

جهت جريان يافتن توف بر سطح شيب دار که در زير ميکروسکوپ جهت جريان به خوبى نمايان است.

مکانيسم تشکيل جريان‏هاى آتشفشانى ـ رسوبى

در محيط رسوبى ائوسن ميانى واحد رسوبى-آذرآوارى E، در حال تشکيل بوده است و آهک‏هاى نازک لايه همراه با ميان لايه‏هاى توفى سبز رنگ در محيط نيمه خشکى (subareal)، درياى ائوسن را سبب مى‏شدند. در مدت زمانى نه چندان طولانى، اين واحد رسوبى ـ آذرآوارى جاى خود را به واحدى آتشفشانى با ماهيت روانه‏هايى با محتواى آذرآوارى مى‏سپارد (واحد E). خصـيصـه روانه‏اى اين مواد آذرآوارى بر اثر (رشد چشمگير راديولارها ودياتومه ها) غلظت بالا و ترکيب اسيدى آن است. سيليس ياد شده به راحتى با ته‏نشست‏هاى آهکى و متعاقب آن با روانه‏هاى آذرآوارى واکنش انجام داده و جانشين شده است. جريان خميرى موادآذرآوارى واحد E، بر سطح شيب‏دار محيط رسوبى ائوسن ميانى حرکت کرده و به دليل غلظت بالا پس از برخورد با ته‏نشست‏هاى کربناتى ـ سيليسى با آنها مخلوط مى‏شوند. رسوب‏هاى ياد شده از سخت شدگى کمى برخور دارند، لذا روانه عظيم اين موادآذرآوارى بخش‏هايى از آنها را کنده و با آن آميخته مى‏شود. حرارت بالاى آذرآوارى مورد نظر و نرمى ته‏نشست‏هاى محيط رسوبى، موجب شکل‏پذيرى بخش رسوبى و تبادل دما (اثر حرارتى) و مواد بين آن دوشده است. عناصر سازنده بخش آذرآوارى (کانى‏هايى همچون پلاژيوکلاز، کوارتز و غيره) در خميره‏اى از کربنات شناورند (توفيت) و از طرفى زبانه‏هايى از ژل‏هاى سيليسى (چرت) به داخل توفيت و برعکس نفوذ کرده است. شواهد فوق نشانگر اختلاط بين دو بخش اخير است.

 

ABSTRACT

The dynamism and formation of middle Eocene Volcano - Sedimentary deposite of vafs area (Uromieh – Dokhtar)

One of the interesting volcanic phenomenon has been appeared in north- east of 1:100000  sheet of Vafs in Uromieh – Dokhtar volcanic belt.There are two sedimentary units and pyroclastic rocks with line and lapilli tuff composition, alongwith tuff ash which have been deposited in middle Eocone.

The amount of colloide  silica  ion in the basin has been increased as a result of volcanic activities.The colloid ions have been deposited between lime and volcanic tuffs.In a short.

period of time the basin has been involved in transformation in sedimentary  invirement as a   result of huge entrance of pyroclastic flows in the basin .The composition was changing from vitric tuff  to litic cryctal tuff. The mentioned flows flowed on the gradient surface and the mixing was taken place between them and loose lime siliceous sediments.

 

مطالب پیشین:

زمین‏شناسی منطقه وفس

آداب و رسوم وفس: ختنه‏کردن کودکان

یکی از کارهای دلّاک‏ها در وفس، ختنه‏کردن(به زبان وفسی، سُنَت‏کردن) اطفال بود. برای این کار ابتدا شخصی، کودک را محکم در بغل می‏گرفت و دلّاک با گفتن جمله‏ای نظر کودک را به جایی دیگر جلب می‏کرد و سپس به سرعت به کمک ابزارهای بُرنده‏ای که در کیف فلزی‏اش قرار داشت کودک را ختنه می‏کرد و در محل زخم، پنبه‏ای نیم‏سوخته قرار می‏داد و آن را می‏بست. در این هنگام جشن و شادی در خانه آغاز می‏شد، دلّاک لُنگ و یا پارچه‏ای را که قبلاً به صورت دامن دوخته شده بود به کودک می‏پوشانید و پوست جدا شده از نرینگی کودک را به نوک چوب کبریتی زده و بر بالای سر کودک نصب می‏کرد و معمولا کودک را از خوردن آب سرد منع می‏نمود. پوست بالای سر کودک به تدریج سیاه می‏شد و مدت زمان سیاه شدن آن در واقع دوره‏ی بهبود زخم کودک را مشخص می‏ساخت. به علاوه شاید زدن پوست نرینگی بر بالای سر کودک، اعلان رجولیت کودک نیز بوده است. به هر حال با سیاه شدن پوست بالای سر کودک، پنبه‏ی سوخته را از روی زخم کودک بر می‏داشتند.

برخی گویند که پوست سیاه شده‏ی نرینگی را در آش دوغ انداخته و به کودک می‏خوراندند (البته بدون اطلاع وی) که صحت این مطلب محل تردید است.

 

 

یک ضرب‏المثل باحال وفسی

 

دیوِس اِنه زِر تِلّهِ خَریْ یٰا!                                       Dives’ enē’ zer tellē’ xariyā !

ترجمه به فارسی: رویش مثل زیر شکم خَر است.

یعنی مثل زیر شکم الاغ که در اثر بستن ریسمان یا تسمه، قرمز می‏شود ولی هنوز سفت و مقاوم است؛ آن شخص مورد نظر هم با اینکه در اثر شرمساری صورتش قرمز شده ولی با کمال پُر رویی مقاومت می‏کند.

 

 

از مقاله استاد عزیزالله سمیعی