وفس در کتاب "استان شناسی" استان مرکزی
فصل دوم؛ جغرافیای انسانی استان مرکزی:
شهرستان / نام بخش
/نام دهستان /نام شهرها
کمیجان / مرکزی میلاجرد /
اسفندان وفس میلاجرد خسروبیگ/ کمیجان میلاجرد
فصل دوم؛ جغرافیای انسانی استان مرکزی:
شهرستان / نام بخش
/نام دهستان /نام شهرها
کمیجان / مرکزی میلاجرد /
اسفندان وفس میلاجرد خسروبیگ/ کمیجان میلاجرد
بیش از نود درصد خانه های وفس بر روی
دامنه های کوه سرقلعه(مصلی) بنا شده اند. بیشتر آنها بر روی دامنه شمالی و درصدی
هم در دامنه های غربی و شرقی جای گرفته اند. بلندترین نقطه این کوه، 2250 متر
ارتفاع دارد اما خانه ها در ارتفاعی کمتر از 2170 متر، قرار دارند.
دامنه غربی که سرسبزی کمتری دارد، محل عبور جاده کمیجان - وفس است، اما دامنه
شرقی حاصلخیزتر بوده و عمده ی سطح آن، پوشیده از درختان و گیاهان می باشد.
در برنامه ای فرهنگی- ورزشی، به مناسبت هفته بزرگداشت مقام
معلم، تعدادی از فرهنگیان و کارکنان سپاه ناحیه کمیجان اقدام به کوهپیمایی در
دامنه های زیبای کوه وفس نمودند. این برنامه در پنج شنبه، چهاردهمین روز از ماه
بهاری اردیبهشت برگزار گردید.(+)
سابقه برگزاری برنامه های فرهنگی-ورزشی در کوه های وفس و توجه به قابلیت های گردشگری این کوه های زیبا
همایش بزرگ كوهروی عمومی در دامنه کوه وفس (14اردیبهشت86) [گزارش این همایش]
صعود بسيجيان اسفندانی به كوه وفس (28شهریور87)
پیاده روی در کوه وفس (29آذر87)
همایش پیاده روی در کوه های وفس (10آبان89)
فتح قله كوه وفس توسط دانش آموزان كمیجانی (31تیر90)
کوه ها، نقش بی نظیری در زندگی وفسی ها
داشته و دارند. در اینباره قبلن مطالب کوتاهی(+ و +) در وبلاگ نوشته ام، ولی در اینجا می خواهم
به یکی دیگر از کاربری های بسیار مهم کوه ها برای ساکنان وفس اشاره کنم:
"زاغه های طبیعی".
زاغه ها که محل نگهداری گوسفند، بز و گاو است، در وفس به دو گونه "دستْ کند" و "طبیعی" تقسیم می شود. نمونه ای از زاغه های "دستْ کند" که توسط وفسی ها در دل کوه و زمین حفر شده را اینجا گزارش نموده ام، اما زاغه های طبیعی همانطور که از نامشان پیداست به طور طبیعی به وجود آمده اند.
در این روزهای نوروزی، شدیدتر از گذشته،
اخباری از ویژگی های گردشگری استان مرکزی، که اغلب آنها تکراری است، در خبرگزاری
ها و روزنامه ها و سایت ها و وبلاگ ها نوشته می شود. اغلب این اخبار، گوشه ای هم
به وفس زده اند و از گویش اش، ساختار طبیعی اش، ویژه گردشگری بودن اش، کوه هایش،
غارهایش و حتی از غار نداشته "قلعه جوق" اش یاد کرده اند(به دلیل اینکه
سابقا، روستای قلعه جوق و غارش از توابع وفس بوده اند).
کاری به این اخبار ندارم؛ ولی در خبری که تازه تر است و چندجا منتشر شده، از "غارهای زیبا و حیرت انگیز" استان مرکزی که "غار وفس" هم یکی از آنهاست، صحبت شده؛ غارهایی که ساختار آهکی و رسوبی دارند و عمدتا در دوره دوم زمین شناسی شکل گرفته اند. غیر از این دو ویژگی و چیزهایی که در اینجا گفته ام، متاسفانه چیز دیگری از غار (های) وفس نمی دانیم. برای چه اینها را گفتم؟! بلکه یک نفر پیدا شود، غارنورد باشد بهتر، نبود هم قبول، که برود و تحقیق کند و اطلاعات جمع کند و ما را از جهل دربیاورد!
مدیرکل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان مرکزی از تکمیل و ارسال
15 پرونده بناهای تاریخی و 5 پرونده میراث طبیعی این استان به چهارمین همایش ملی
ثبت خبر داد.
«مجتبی رضوانی» با بیان این که 5 پرونده میراث طبیعی تکمیل و برای ثبت به همایش مذکور ارسال شده است، اظهار داشت: دو درخت کهنسال امامزاده سهلبنعلی در شازند، چنار کهنسال ششناو، چنار کهنسال محله تفرش و درخت امامزاده قاسم شاه باروق از جمله آثاری هستند که پرونده آنها برای همایش ملی ثبت فرستاده شده است.
وی در ادامه اظهار داشت: دیگر پروندههای ارسالی، 15 مکان تاریخی را در بر دارند که از بین آنها میتوان از محوطه چرگزلی کمیجان و تپه انجمن در روستای وفس یاد کرد. گفتنی است این همایش 5 از چهارم تا هشتم دی ماه در جزیره قشم برگزار می شود.
وفس، مرکزی، ایران
حرکت از فرمهین در 34/29 درجه شمالی و 49/40 درجه شرقی به سمت وفس در 34/50 درجه شمالی و 49/23 درجه شرقی انجام شد که در آنجا ماسه سنگ، شیل، کنگلومرا، سنگ های رسوبی فسیل دار پیدا کردیم.
دو
منطقه ییلاقی آبرنگ(به وفسی اُورین) و آبدر(به وفسی اُودر) در غرب وفس قرار دارند.
این دو منطقه که توسط یک رشته کوه بلندِ 7 کیلومتری به نام "دِزلی" از وفس جدا شده
اند، همانند وفس و البته در ارتفاعی بالاتر در میان دره ها ایجاد شده اند. متوسط فاصله این مناطق از وفس، 2 کیلومتر است و هرکدام یک رشته قنات، چندین چشمه
و باغات وسیعی دارند.
منطقه ییلاقی وفس از زمانهای قدیم، محل سکونت دائمی بعضی از وفسیها بوده است اما از حدود 30 سال پیش، جمعیت آنها کاهش یافته و در حال حاضر هیچکس در خانه های این مناطق به طور دائمی زندگی نمی کند.
براساس
تحقیقات صورت گرفته در خصوص شناسایی و معرفی گونه های گیاهی در معرض خطر استان
مرکزی، مشخص گردید که 202 گونه گیاهی در معرض خطر متعلق به 30 خانواده و 98 جنس
وجود دارند.
بر اساس این پژوهش در منطقه وفس و کوه های وفس نیز تعداد 6 گونه گیاهی در معرض خطر وجود دارد.
اکثر
آبهای حاصل از نزولات جوی، قناتها و چشمهها که از کوههای مرتفع جنوب، جنوبشرقی
و جنوبغربی وفس به سمت مناطق پستتر شمالی جریان مییابد، بعد از عبور از درههای
گوناگون، نهایتا در درهای به نام "دو دربندان" به هم میرسند و تشکیل رودخانه
بزرگی میدهند که با طی مسیر حدوداً 12 کیلومتری به رودخانهی "قرهچای"
میریزد.
در شمال منطقه وفس، دشت
وسیع و نسبتاً حاصلخیزی وجود دارد که در بین مردم وفس با نام "دشت انجمن" مشهور می
باشد.
رواناب سطحی به آن قسمت از بارندگی اطلاق میگردد که در روی زمین به طرف آبراههها، دریاچهها یا دریاها به جریان میافتد. طراحی کانالها یا سازههایی که بتوانند جریانهای آب سطحی را از خود عبور دهند، مستلزم تعیین حداکثر دبی رواناب، حجم رواناب، حجم آب جاری شده و نیز توزیع زمانی دبی آب است.
عوامل موثر بر رواناب را میتوان به عوامل مربوط به بارندگی و عوامل مربوط به حوضه آبریز تقسیم نمود.
عوامل بارندگی عبارتند از: 1) مدت بارندگی 2) شدت توزیع بارندگی
عوامل حوضه آبریز عبارتند از: 1) اندازه و شکل حوضه 2) جهت حوضه 3) پستی و بلندی 4) وضعیت زمین شناسی 5) پوشش گیاهی سطح حوضه....
متن کامل این گزارش را می توانید از این صفحه دریافت نمائید(به فرمت pdf و حجم 1.28 مگابایت).
مشخصات گزارش به شرح زیر است:
تحقیق: مریم عزیزآبادی فراهانی
استاد راهنما: مهندس مرادی
دانشگاه اراک، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی (مهندسی آب)
بهمن 1387
یادداشت: با تشکر از خانم مهندس عزیزآبادی که نسخه ای از تحقیق خود را برای انتشار در اختیار وبلاگ وفس قرار دادند.
نام : وفس
آوانگاري : vafs
نام انگليسي : Vafs
نوع عارضه : دره
عرض جغرافيايي : 34درجه , 50دقيقه , 18ثانيه
طول جغرافيايي : 49درجه , 30دقيقه , 17ثانيه
نام : وفس
آوانگاري : vafs
نام انگليسي : Vafs
نوع عارضه : كوه
عرض جغرافيايي : 34درجه , 47دقيقه , 20ثانيه
طول جغرافيايي : 49درجه , 20دقيقه , 32ثانيه
دریافت کنید تصویر ورقه 1:100000 وفس
دریافت کنید تصویر ورقه 1:25000 درویشان (شامل قسمتی از محدوده وفس)
دریافت کنید تصویر ورقه 1:25000 چهرقان (شامل قسمتی از محدوده وفس)
دریافت کنید تصویر ورقه 1:25000 خنجین
پهنه سنندج – سیرجان
کرتاسه زیرین
کرتاسه بالایی
پهنه ایران مرکزی
ژوراسیک
ائوسن
سنگ شناسی
ترکیب سنگ شناختی چرتی – توفیتی
بخش درونی(چرتی)
بخش بیرونی(توفیتی)
سازو کار تشکیل جریان های آتشفشانی – رسوبی
الیگوسن
الیگوسن – میوسن
کواترنری
سنگ های آذرین نیمه ژرف و دایک ها
زمین شناسی ساختمانی
الف) بخش شمال خاوری گسله کوت آباد
ب) بخش جنوب باختری گسله کوت آباد
1- گسله های فشاری یا راندگی
گسله معکوس کوت آباد
گسله راندگی چال میان – آق دره
2- گسله های امتداد لغز
بررسی مراحل گوناگون کوهزایی و چین خوردگی
زمین شناسی اقتصادی
اکسید اهن
در 5/2 کیلومتری شمال خاور روستای وفس و در دامنه باختری دره مشرف به آن، معدنی متروکه وجود دارد که نزد اهالی محل مشهور به خاک زرد است. بررسی های صحرایی بیانگر آن است که این اندیس معدنی به ضخامت 2-1 سانتیمتر تا حداکثر 40-30 سانتیمتر از مارن های زرد مایل به قرمزی تشکیل شده که اکسید آهن دارند و به گونه میان لایه ای درون سنگ آهک های واحد OM(l q) جای گرفته اند.به گفته اهالی در گذشته های دور به روش انفجاری سنگ های محل را خرد کرده، سپس قطعه های خاک زرد را جمع آوری و به کارخانه های رنگ سازی حمل می کرده اند. در حال حاضر این معدن غیرفعال است. در دامنه خاوری همین محل و درست در مقابل معدن مورد نظر اندیسی دیگر از این مواد معدنی به گونه دست نخورده نمایان است که به عنوان اندیس معدنی معرفی می شود. نمونه ای از خاک معدن متروکه جهت آزمایش XRD اخذ و نتیجه آن به شرح زیر است.
Calcite + Quartz + goethite + Feldspat + Dolomite + Clay mineral
سنگ ساختمانی
در بخش هایی از واحد OM(l q) از جمله در شمال خاور روستای آمره، جنوب خاور روستای هیزج و پیرامون رزج، سنگ آهک های کرم رنگ جهت سنگ نما بهره برداری می شده اند. به عنوان مثال در 2 محل، سنگ آهک های آمره به روش سیم برش استخراج شده اند. سنگ ها از کیفیت پایینی برخوردارند به گونه ای که علاوه بر داشتن تخلخل، به دلیل گسلیدگی منطقه، بلوک ها سالم جدا نشده و یا اینکه به راحتی خرد می شوند. در ضمن رگ و رگچه هایی از اکسید آهن به درون آن ها تزریق شده است. عوامل یاد شده نقش مهمی در تعطیلی این معادن داشته است.
مطالب مرتبط:
زمین شناسی منطقه وفس
مقالهای در زمینشناسی وفس
كوهستان تفرش و كوه هایی كه تفرش را در خود محصور كرده است، به وسعت 4300 کیلومتر مربع مرکب، قسمتی از كوه های مركزی ایران و شامل کوههای: قزلر دره، هیرگونه ای، گل دره سی، سفید، آق داغ، بیوک گونی، انجیلی، کندونکه، ایستهری، میدان داغ، گچ لردره سی، شاه نمیران، دولاجی، شنگه دره، زمستان دره، قلنجه، خشک دره، نماور، دره بلند، وفس دره سی، آق داغ، الغازیان، بلاغ دره سی، امجک، گون قرمز، آرخا، قره گوزلی دره، نمک، تخت رستم، دوبرادران، مایله، مرق، مرقکان، آق داع، زنگاور، گوجه، کلاه، هندیز، ایندز، سلمستان، میشی زخستک، توفنده و نریاتان است كه در برخی از آنها رگه های آهكی یافت می شود و در آن سنگواره های مختلف را می توان مشاهده كرد.
پیدایش این ارتفاعات مربوط به دوران دوم زمین شناسی است. بلندترین قله تفرش به نام گوجه به ارتفاع 3141 متر در 8 کیلومتری خاور(ضلع شرقی) تفرش قرار دارد كه هرچه به طرف غرب پیش می رویم از ارتفاع آن كاسته می شود. برای صعود به کوه گوجه می توان از راه تفرش، کهک، انجیله و سرآبادان استفاده نمود و پس از رسیدن به سر گردنه به سوی جنوب منحرف شده و به قله صعود نمود.
در برخی از قله ها آثار و بقایای دژهایی كه عمدتاً با ملات ساروج بنا گردیده و زیستگاه و مقر انسانهای اولیه و لشگریان آنان بوده است دیده می شود. از جمله قلعه توس كه محل سكونت طوس نوذر و گندم كوه كه مقر استقرار لشگریان وی بوده است. از قلعه های دیگر قلعه دختر و قلعه بند در شرق تفرش را می توان نام برد.
این کوهستان از خاور محدود است به راه اتومبیل رو ساوه به نیزار، از شمال به رودخانه مزدقانچای از باختر به رودخانه قره چای و از جنوب به شهرستان اراک. راه های اراک، آشتیان، تفرش، نوبران و چند راه فصلی دیگر این کوهستان را قطع می کنند و ارتباط میان شهرها و روستاهای آن را دایر می سازند.
میزان بازندگی سالیانه این کوهستان بین 100 تا 300 میلی متر است و میانگین دمای سالانه آن 10 تا 20 درجه سانتیگراد است و از نظر زمین لرزه جزو مناطق نیم زیان تا پرزیان محسوب می گردد.
توضیح اینکه کوهستان مزدقانچای که به عنوان یک کوهستان جداگانه محسوب گردیده است، در اینجا جزو کوهستان تفرش بشمار آمده است.
در دل كوههای استان مركزی و در حاشیه سلسله جبال زاگرس، غارهای ناشناخته اما بسیار زیبا و اعجاب انگیزی وجود دارد كه چشم هر بینندهای را خیره میكند.
در شمالغربی این استان و به ویژه در منطقه وفس به لحاظ گسترش سازههای آهكی و دولومیتی، غارهای طبیعی بسیاری وجود دارد كه متاسفانه به آنها توجهی نشده و اطلاعات بسیار ناچیزی از آنها موجود است.
در اکثر کتاب ها و مجلات زمین شناسی و در اکثر سایت های الکترونیکی استان، از «غار وفس»
( Vafs Cave to the west of Arak) به عنوان یکی از غارهای برتر استان نام برده شده است. این غار در دامنه کوهی با ارتفاع 1700 متر و در دشت انجمن قرار دارد.
همچنین غارهای سنگی بسیار دیگری در طول 23 کیلومتری وفس قرار دارند که از آنجمله می توان به «غار باغ مراد» و غار موجود در کوه قلعه کهنه و همچنین غار موجود در دامنه ی محله ی خیبر وفس اشاره کرد. غار موجود در دامنه ی محله ی خیبر بسیار وسیع بوده و داخل آن به شعبات متعددی تقسیم می شود. به اعتقاد اهالی انتهای این غار به بیابان «گیزان پین» در دشت انجمن ختم می شود.
روش مطالعه:
بررسیهای اكتشافی سیستماتیك ناحیهای و شناسایی نواحی امیدبخش معدنی كه با استفاده از فناوری نوین تلفیق و مدلسازی لایههای اطلاعاتی زمینشناسی، ژئوشیمی، ژئوفیزیك، دورسنجی و نشانههای معدنی شناخته شده انجام میپذیرد، یك الگوی مطالعاتی استاندارد جهانی است كه امكان دستیابی به نتایجی مطلوب در اكتشافات ناحیهای را میسر میسازد. در این بررسیها با شناخت مدلهای زایشی كانیزایی در هر محدوده میتوان به اطلاعات مفیدی از لایههای اطلاعاتی دست یافت. بطور مثال تبدیل این دادهها به اطلاعات مفیدی مانند سنگ میزبان، منشأ، ساختار و فرآیند كانیسازی در هر محدوده برای شناخت تیپهای مختلف كانیزایی، روشی بسیار مؤثر در دستیابی به نواحی امیدبخش معدنی است.
این بررسیها با گردآوری دادهها شامل زمینشناسی، توپوگرافی، ماهوارهای، ژئوشیمیایی، ژئوفیزیك هوایی و نشانههای معدنی در مرحله اول، یكپارچهسازی و پردازش آنها در مرحله دوم و سپس تلفیق و مدلسازی آنها در مرحله سوم و كنترل زمینی مدل و بهینه نمودن آن در مرحله آخر انجام گرفت.
محدوده مورد مطالعه در استان مركزی واقع است كه با مساحت حدود 6000 كیلومتر مربع بخشهایی از ورقههای 1:100،000 زمین شناسی سلفچگان، فرمهین، تفرش، خنداب، اراك و وفس را شامل میشود. (همانطور که در تصویر زیر میبينید)
بر اساس بررسیهای انجام شده و با توجه به كانیزاییهای شناخته شده در این ناحیه مانند سرب و روی، طلا، باریت، كائولن و ... پردازش و مدلسازی اطلاعات انجام گرفت و بر اساس آن، نواحی محدوده ناحیه امیدبخش برای كنترل زمینی انتخاب گردید.
كلیات:
موقعیت جغرافیایی و سیماشناسی محدوده مورد مطالعه:
جغرافیای طبیعی محدوده مورد مطالعه به مختصات جغرافیایی 30/40 الی 30/50 طول خاوری و 30/ 34 الی 30/35 عرض شمالی در جنوب ساوه و باختر شهرستان قم و خاور همدان واقع شده و در برگیرنده بخشهایی از ورقه 1:100000 زمینشناسی است. از شهرستانهای مهم در این محدوده میتوان آشتیان، تفرش و فرمهین را نام برد. راه آسفالته ساوه - سلفچگان مهمترین محور ارتباطی محدوده مورد مطالعه محسوب میشود كه به شهرستانهای تفرش، آشتیان و فرمهین منتهی میگردد. بخشی از راه آهن قم - اراك از بخش جنوب خاوری محدوده و از كنار روستای باغ یك عبور مینماید. بلندترین نقطه به بلندای 3115 متر در كوه گوجه واقع در تفرش و پست ترین با بلندای 930 متر در بستر رودخانه قره چای در نزدیكی آبادی حیدر آباد واقع در شمال خاوری محدوده مورد مطالعه قرار دارد.
در بخشهای باختری، بطور كلی میانگین درجه برودت در سردترین ماه(بهمن) حدود 1– درجه و میانگین درجه حرارت در گرمترین ماه(مرداد) 28+ درجه سانتیگراد میباشد.
آب منطقه بوسیله آبهای زیرزمینی و آبهای سطحی تامین میشود كه آبهای زیرزمینی شامل چاهكهای عمیق و نیمهعمیق و چشمهها و قناتها است. مهمترین چشمههای موجود در استان عبارتند از چشمه عباس آباد سرند، چشمه پنجهعلی و از رودخانه مهم منطقه میتوان به رودخانه قرهچای، قم رود(اناربار) رود كهریز – تفرش و رود شهراب – ساریقمیش – طغررود كه همگی در نهایت به قرهچای دریاچه نمك میریزند، اشاره نمود.
رودخانههای اصلی پس از سرچشمه گرفتن از ارتفاعات به سوی دریاچه نمك واقع در شهر قم جریان پیدا میكنند. رودخانه تفرش از كوههای پیرامون تفرش سرچشمه گرفته و پس از طی مسافتی به رودخانه قرهچای پیوسته و پس از عبور از بخشهای شمال باختری محدوده، آبریز پشت سد ساوه را تشكیل میدهد. این رودخانه پس از ادامه مسیر به سمت شرق، ضمن عبور از دشت جنوب ساوه به سمت دریاچه نمك جریان مییابد.
شاخههای رودخانه قرهچای دشتهای حاصلخیز جنوب ساوه را مشروب میسازند، رودخانه مروارید و دستجرد و چهررود به یكدیگر پیوسته و بنام طغررود به قرهچای میپیوند و رودخانه سلماس نیز در بخش جنوب خاور محدوده از كوه مشیر و فشك سرچشمه گرفته و سرانجام به قمرود میپیوندد. رودخانهها اغلب فصلی هستند. تعداد كمی از آنها از جمله قرهچای دائمی میباشند. آب مورد استفاده كشاورزی و آشامیدنی از رودخانههای آبدار، قنات، چاه و چشمهها تامین میشود.
منبع: پایگاه ملی دادههای علوم زمین کشور
بقایای موجودات زنده که در لایههای زمین ماندهاند سنگواره(فسیل) نامیده میشوند؛ در فرآیندی که میلیونها سال به طول میانجامد سنگواره مانند یک کپی از حیوان یا گیاه مرده شکل میگیرد، این فرایند آهسته به این معنی است که سنگوارههایی که امروزه کشف میشوند از بقایای گونههای بسیار قدیمی تشکیل شدهاند که بسیاری از آنها اکنون منقرض شدهاند.(دانشنامه رشد)
همانطور که قبلا ذکر کرده بودم، وفس منطقه ای کوهستانی است و کوههای آن از نوع کوههای رسوبی و آهکی میباشد. کوههای رسوبی که در نتیجهی تهنشین شدن املاح دریایی تشکیل شدهاند، جزو مناطق مستعد وجود انواع فسیل و سنگواره به حساب میآیند؛ بنابراین در کوههای سر به فلک کشیده و پهناور منطقه وفس نیز انواع و اقسام فسیل در لایههای مختلف زمین وجود دارد.
طبق تحقیقات زمینشناسان، تا اوایل دوران سوم زمینشناسی(میوسن)، دریای کمعمقی به نام «تیس» در منطقهای از ایران مرکزی از جمله وفس، گسترده بوده که به مرور زمان و با تغییرات و تبدیلات بسیار، این دریا به تدریج از بین رفته و کوههای رسوبی ایجاد شدهاند.
«بطور کلی این منطقه بخشی از یک حوزهی رسوبی وسیع میباشد که در دورههای زمانی الیگومیوسن و ائوسن بطور آرام و گسترده بر روی پی سنگی از دورهی زمانی ژوراسیک رسوب کرده است. بدلیل دارابودن آب و هوای سرد و نیمه خشک منطقه(فراهم بودن آب و انحلال، یخزدن و ذوب مکرر) سنگهای سطح زمین به شدت هوازده و فرسایش یافته است که با توجه به همراه بودن همین شرایط آب و هوایی در حین رسوبگذاری احتمال وجود فرسایش عمقی نیز وجود دارد که با انجام عملیات اکتشافی میتوان از آن آگاه شد.»(مهندس بهراد؛ گزارش کار معدن وفس؛ سال 1380)
در ورقه زمینشناسی 100000/1 وفس، مناطق عمده وجود فسیل تعیین گردیده است. این نقاط را که با ستاره سیاه رنگ(٭) مشخص شده، میتوانید در نقشه زیر مشاهده نمایید(این مناطق عبارتند از:کوههای اطراف گردنهی وفس؛ اطراف باغات کورْوَرَه، کاچان و نیدر؛ اطراف کوه قلنجه در شرق وفس).
در زیر تصاویری از فسیلهای وفس را مشاهده مینمایید. این فسیلها را هنگام پیاده روی در بیابانها و کوههای اطراف باغات «کاچان» و «سِل» یافتهام.



فسیل زیر در یک متری زیر زمین به دست آمده و با توجه به طول پنج سانتیمتری، حدودا پانصد سال طول کشیده تا ساخته شده است.


مطالب پیشین:
مطلبی که در زیر میآید کاملا تخصصی و منبع آن سایت زمینشناسی کشور است. خود من که چیز زیادی از این مطلب نفهمیدم ولی چون مربوط به شمالشرقی ورقه 100000/1 وفس، (یعنی محل روستای وفس) است، تصمیم گرفتم آن را در وبلاگ بیاورم تا منبعی باشد برای علاقهمندان به شناخت زمین وفس.
عنوان مقاله: مکانيسم تشکيل جريانهاى آتشفشانى ـ رسوبى ائوسن ميانى منطقه وفس
نوع مقاله: سنگشناسى آذرين و دگرگون
نام سازمان: سازمان زمينشناسى و اکتشافات معدنى کشور
محل ارائه: بيست و يکمين گردهمائى علوم زمينشناسى سازمان زمينشناسى کشور
زمان ارائه: دوشنبه 18 مهر 1384
نام نويسنده: کهنسال، رضا؛ ذوالفقارى، صديقه؛ رادفر، جواد.
متن کامل:
چکيده
در بخش شمال خاورى ورقه يکصد هزارم وفس (شمال باختر شهر اراک) يکى از پديدههاى جالب آتشفشانى جلوهگر شده است. ائوسن ميانى (لوتسين) منطقه مورد مطالعه از حجم انبوهى مواد رسوبى و سنگهاى آذرآوارى با ترکيب آهک و لاپيلى توف همراه با خاکستر توف تشکيل شده است. پيامد فعاليتهاى آتشفشانى، بالا رفتن ميزان يون سيليس کلوئيدى در حوضه است، که بين آنها و تهنشستهاى آهکى حوضه، جانشينى صورت گرفته است. در مدت زمانى کوتاه، حوضه دستخوش تحولاتى مىگردد که نتيجه آن ورود حجم چشمگيرى از جريانهاى آذرآوارى به آن است. ترکيـب آنها از ليتــيک کريستال توف شيشهاى و ويتريک توف اسيدى در تغيير است. روانههاى ياد شده بر سطح شيبدار حوضه رسوبى سرازير شده و بين آنها و رسوبات سخت نشده آهکى ـ سيليسى اختلاط (Mixing) صورت مىگيرد.
چينهشناسى
منطقه مورد مطالعه در پهنه ساختارى اروميه ـ دختر و در برگيرنده واحدهايى از ائوسن ميانى و بالايى است. بخش عمدهاى ازائوسن ميانى مربوط به تهنشستهايى به رنگ زرد مايل به سبز مىباشد که ترکيب آنها از مواد آهکى و سنگهاى آذرآوارى تشکيل شده است(واحد E). در واحدى ياد شده به واحد کوچکتر به رنگ سبز کمرنگ دست مىيابيم که ترکيب عمده آن ويتريک توف با ترکيب در حد داسيتى است(واحد E). بررسىهاى دقيق صحرايى نشانگر آن است که درون واحد E قطعههايى نيمه گرد به ابعاد 10سانتيمتر تا 10 متر و حتى درمواردى بيشتر با روند شمال خاورى ـ جنوب باخترى ملاحظه مىگردد. فواصل اين قطعهها از يکديگر حدود 50ـ40 متر مىباشد.شکل ظاهرى آنها و نحوه جايگيرى در واحد توفى زمينه بيانگر حرکت بهمنى (Avalanche) روانههاى آذرآوارى اوليه است.
بررسىهاى ديرينه شناسى توسط خانم ف.کشانى (1381) بر روى بخش آهکى ـ سيليسى بيانگر ائوسن ميانى (لوتسين) براى آنها است.
Fossils:Globorotalia aff. Lehneri , Porticolasphaera? Sp., Spongia spicules ,Radiolaria , Diatomes.
سنگشناسى
ابتدا به بررسى سنگهاى واحد E مىپردازيم . قطعههاى يافت شده اين واحد، به گونه مشخص از دو بخش زير، تشکيل شده است:
1)بخش زمينه با ترکيب ويتريک توف با ترکيبى در حد داسيتى
2) قطعههاى با ترکيب چرتى ـ توفيتى
ترکيب سنگشناسى بخش زمينه:
بافت اين بخش پورفيروکلاستيک با زمينه ويتروکلاستيک است. پورفيروکلاستيکها شامل بلورهاى پلاژيوکلاز با ترکيب در حد اليگولاز ـ آنـدزين با آثار شکستگى در آنها و بلورهاى بىشکل کوارتز است. زمينه سنگ شامل شـيشه که جهت جريان در آن به خوبى ديده مىشود و ميزان شايان توجهاى آثار تراشـه شـيشهاى (glass shard) در آن مشاهده مىگردد. شيشه زمينه در برخى نقاط، تبلور دوباره يافته به سيليس پيدا کرده است. زمينه سنگ در حد وسيعى کلريتى و کربناتى شده است.
ترکيب سنگشناسى بخش چرتى ـ توفيتى :
بخش درونى (چرتى):
در مواردى سطح روى برخى از اين قطعهها شکسته شده و به آسانى مىتوان دو بخش بيرونى و درونى را تشخيص داد.
شکنندگى بسيار زياد در اين بخش به حدى است که موجب شده شکستگى آن (در اثر ضربه) به صورت صدفى نمايان شود.
اين بخش متشکل از چرت (ژل سيليسى) به همراه فرامينيفرهاى پلاژيک، راديولارها ونيز دياتومه (به نسبت فراوانترى) مىباشد. راديولارها و فرامينيفرهاى پلاژيک صرفا دريايى و اقيانوسى هستند. دياتومهها که از تک ياختگان با پوسته سيليسى و در زمره جلبکهاى تک ياخته و قهوهاى است هم به صورت بنتيک و هم پلاژيک ديده مىشوند. نظر به اينکه دياتومهها از اورگانيسمهاى کلروفيلى هستند، در محيط کمعمق و منطقه نفوذ نور (photic) زيست مىکنند. پس به طور تيپيک در نواحى ساحلى و به صورت پلاژيک در نواحى دور از ساحل، ملاحظه مىشوند و به صورت پلاژيک و يا بنتيک در اعماق کم آب زندگى مىکنند. در محيط تشکيل سنگ مورد نظر، به دليل بالارفتن SiO2 محيط و فاکتورهاى لازم نظير سه نوع ماده غذايى فسفر، نيترات و سيليکات، نقش مهمى در رشد و توليد مثل دياتومهها دارد، بهطوريکه در اثر کم شدن هر سه ماده غذايى در محيط، رشد و توليد مثل آنها متوقف مىگردد. به همين جهت اين موجودات در مناطق Upwelling و ساحلى رشد قابل ملاحظهاى دارند. گونههاى پلاژيک به صورت پلانکتون نريتيک (Nerito _ plagic) در نزديک خطوط ساحلى و پلانکتون اقيانوسى (Oceano - plagic) که تمام عمرشان را در اقيانوسها مىگذرانند در نظر گرفته شدهاند. از موارد فوق چنين اسـتنبـاط مىگردد که دياتومـهها در اين سنـگ مربوط به نـواحى دور از ساحل وOceano- plagic هستند. از سوى ديگر به دليل بالا بودن اکسيژن آب و مواد غذايى لازم، به خصوص SiO2 محيط جهت رشـد و تولـيد مثل راديولارهـا که مـوجوداتى تک سلولى و پلاژيک و با پوسته سيليسى مىباشند مهيا است. از اين رو در اين سنگ مىتوان هر سه نوع ميکروفسيل ياد شده را در کنار يکديگر ملاحظه نمود. بنظر نمىرسد ژل سيليسى منشا بيوشيميايى داشته باشد، به احتمال [زیاد] اين ژل مربوط به فعاليتهاى آتشفشانى زير دريايى و اقيانوسى مىباشد (خانم ف .کشانى ،1381).
بخش بيرونى(توفيتى):
اين بخش از پورفيروکلاستيکهايى در بر گيرنده پلاژيوکلاز با ترکيب اليگوکلاز - آندزين، خرد و شکسته شده به همراه کوارتز شکسته شده که در سيمانى از کربنات کلسيم قرار گرفتهاند. مقاديرى سيليس (کلسدونى) در فضاهاى خالى سنگ تشکيل شده است. شواهد ميکروسکوپى در بخش چرتى ـ توفيتى به شرح زير است:
زبانههايى که از بخش سيليسى به داخل بخش کربناتى و برعکس نفوذ کرده است و حالت تداخل بينانگشتى نشان مىدهند، اين موضوع بيانگر تبادل حرارتى و يونى بين مواد رسوبى (کربناتى)آب دريا از يک طرف و يونهاى سيليسى معلق کلوئيدى حاصل از فعاليتهاى آتشفشانى ائوسن ميانى، از طرف ديگر است.
پرشدگى حفرات نشانگر همزمانى جانشينى يونهاى سيليسی.
معلق بودن عناصر توفى در متن کربناتى سنگ.
جهت جريان يافتن توف بر سطح شيب دار که در زير ميکروسکوپ جهت جريان به خوبى نمايان است.
مکانيسم تشکيل جريانهاى آتشفشانى ـ رسوبى
در محيط رسوبى ائوسن ميانى واحد رسوبى-آذرآوارى E، در حال تشکيل بوده است و آهکهاى نازک لايه همراه با ميان لايههاى توفى سبز رنگ در محيط نيمه خشکى (subareal)، درياى ائوسن را سبب مىشدند. در مدت زمانى نه چندان طولانى، اين واحد رسوبى ـ آذرآوارى جاى خود را به واحدى آتشفشانى با ماهيت روانههايى با محتواى آذرآوارى مىسپارد (واحد E). خصـيصـه روانهاى اين مواد آذرآوارى بر اثر (رشد چشمگير راديولارها ودياتومه ها) غلظت بالا و ترکيب اسيدى آن است. سيليس ياد شده به راحتى با تهنشستهاى آهکى و متعاقب آن با روانههاى آذرآوارى واکنش انجام داده و جانشين شده است. جريان خميرى موادآذرآوارى واحد E، بر سطح شيبدار محيط رسوبى ائوسن ميانى حرکت کرده و به دليل غلظت بالا پس از برخورد با تهنشستهاى کربناتى ـ سيليسى با آنها مخلوط مىشوند. رسوبهاى ياد شده از سخت شدگى کمى برخور دارند، لذا روانه عظيم اين موادآذرآوارى بخشهايى از آنها را کنده و با آن آميخته مىشود. حرارت بالاى آذرآوارى مورد نظر و نرمى تهنشستهاى محيط رسوبى، موجب شکلپذيرى بخش رسوبى و تبادل دما (اثر حرارتى) و مواد بين آن دوشده است. عناصر سازنده بخش آذرآوارى (کانىهايى همچون پلاژيوکلاز، کوارتز و غيره) در خميرهاى از کربنات شناورند (توفيت) و از طرفى زبانههايى از ژلهاى سيليسى (چرت) به داخل توفيت و برعکس نفوذ کرده است. شواهد فوق نشانگر اختلاط بين دو بخش اخير است.
ABSTRACT
The dynamism and formation of middle Eocene Volcano - Sedimentary deposite of vafs area (Uromieh – Dokhtar)
One of the interesting volcanic phenomenon has been appeared in north- east of 1:100000 sheet of Vafs in Uromieh – Dokhtar volcanic belt.There are two sedimentary units and pyroclastic rocks with line and lapilli tuff composition, alongwith tuff ash which have been deposited in middle Eocone.
The amount of colloide silica ion in the basin has been increased as a result of volcanic activities.The colloid ions have been deposited between lime and volcanic tuffs.In a short.
period of time the basin has been involved in transformation in sedimentary invirement as a result of huge entrance of pyroclastic flows in the basin .The composition was changing from vitric tuff to litic cryctal tuff. The mentioned flows flowed on the gradient surface and the mixing was taken place between them and loose lime siliceous sediments.
مطالب پیشین:
وفس، روستایی کوهستانی است. کوهها، مناطق مسکونی و باغات آن را احاطه کردهاند. خانهها بر روی دامنهی کوهها ساخته شدهاند و باغات در میان درهها ایجاد شدهاند و حالت پلکانی دارند. کوهپایههای با شیب مناسب و سنگلاخ کم نیز، به زمین زراعی تبدیل شدهاند. بلندترین نقطهی وفس، کوه «قلنجه» با ارتفاعی در حدود 2745 متر است. این کوه، طبق جهت جغرافیایی، در جنوب وفس قرار گرفته است. پستترین نقطه وفس، محلی در دشت وسیع «انجمن» (در شمال وفس) با ارتفاعی در حدود 1550 متر میباشد. پس به راحتی میتوانیم حساب کنیم که اختلاف ارتفاع در روستای وفس در حدود 1200 متر است که همین اختلاف ارتفاع باعث ایجاد شرایط خاص آب و هوایی در روستای بزرگ وفس شده است. ارتفاع مناطق مسکونی در حدود 2200 متر است، فاصله کوه قلنجه تا مناطق مسکونی، 6 کیلومتر و فاصله دشت انجمن تا مناطق مسکونی 16 کیلومتر است که در همین فاصله طولانی، باغات وفس با طولی در حدود 12 کیلومتر، قرار گرفتهاند(موارد ذکر شده را میتوانید در تصویر زیر بینید). در پست کوههای وفس، مطالبی کلی پیرامون بلندیهای وفس ذکر گردید؛ در این پست نیز کلیاتی راجع به ارتفاعات وفس آورده میشود و در پستهای آتی، جزئیات بیشتری از هر کدام از کوهها ارائه خواهد شد.
تفاوت ارتفاع وفس و مناطق اطراف
اختلاف ارتفاع وفس با مناطق اطرافش (به جز روستاهای خیلی نزدیک) بسیار زیاد است. مثلا ارتفاع در شهر کمیجان که تقریبا در دشتی هموار قرار گرفته است در حدود 1500متر میباشد. همچنین فاصلهی وفس با کمیجان حدود 18 کیلومتر است، یعنی میتوانیم نتیجهگیری کنیم که در طول این 18 کیلومتر، ارتفاع از 1500متر به 2745متر رسیده است که همین عامل جغرافیایی باعث تفاوت زیاد آب و هوای وفس با کمیجان و سایر مناطق اطراف است. به طور کلی، روستای وفس در میان روستاها و شهرهای اطراف، بلندترین ارتفاع را دارد و در نتیجه میزان نزولات جوی و پوشش گیاهی در وفس بیشتر از مناطق نزدیک آن است.
به طور کلی، کوهستانهای وفس به همراه کوههای کم ارتفاعی که در غرب آن قرار گرفتهاند، تکه ای جدا افتاده از کوهستانهای استان مرکزی و رشتهکوه زاگرس میباشد. در تصویر زیر و سایر تصاویری که در ادامه خواهد آمد، به خوبی می توانید این مطلب را ببینید. به تغییر رنگ ها دقت کنید. همانگونه که مشاهده می نمایید، چهار رنگ مختلف در این تصویر اعمال شده است که نشاندهندهی تغییر ارتفاع میباشد و در این میان فقط کوهستانهای بلند وفس، دارای رنگ طوسی روشن هستند. کوههای کم ارتفاعتر به رنگ طوسی تیره، تپهها و کوهپایههای خاکی به رنگ قهوهای کم رنگ و دشتهای هموار به رنگ قهوهای پر رنگ میباشند.

روستای وفس در قلب کوهستانهای وفس قرار گرفته و روستاهای دیگری همچون چهرقان، آمره، وزندان، آقاج، استهری و ... در میان کوههای این تکه جدا افتاده ایجاد شدهاند. همه این روستاها کوهستانی هستند اما با این وجود، در نوع و میزان منابع آب، گستردگی پوشش گیاهی و سایر ویژگی های طبیعی و همچنین ویژگی های فرهنگی و اجتماعی تفاوتهایی دارند؛ در چند روستا به گویش وفسی صحبت میشود، در آمره با گویش خاص خودشان(که همانند وفسی، جزو زبان ماد قرار می گیرد) و در بعضی روستاها نیز به زبان ترکی و فارسی تکلم می نمایند. این روستاها در طول تاریخ، مراودات فراوانی با یکدیگر داشتهاند، در بین خود(و سایر مناطق) به خرید و فروش میپرداختند، بعضی مهاجرپذیر و بعضی مهاجرفرست بودند و حتی گاهی اوقات، مردان ساکن این روستاها، همسران خود را از روستای دیگر انتخاب میکردند. وفس در بین این روستاها به دلیل شرایط مناسبتری که از هر جهت دارا بود، توانسته بود جمعیت بیشتری را به سوی خود جذب کند که در نهایت، از کل آن منطقه به اسم وفس نامبرده میشد. در تصاویر زیر، موقعیت تکه کوهستان جدا افتاده را در مقیاسهای متفاوت می بینید.
به وفس برگردیم. طول روستای وفس در حدود 23 کیلومتر است. روستای وفس دقیقا در راستای جهت جغرافیایی(جنوب به شمال) قرار دارد. در حال حاضر، جاده اصلی و آسفالتهی آن از میان کوههای سر به فلک کشیدهی جنوب وفس میگذرد و به مناطق مسکونی میرسد. با این حساب اگر جهت جاده ورودی وفس را به عنوان جهت ابتدایی روستای وفس در نظر بگیریم، میتوانیم بگوییم که به ترتیب در طولِ 23 کیلومتری روستای وفس و از جهت جغرافیایی جنوب به شمال، ابتدا گردنه وفس (معروف به گردنه حاج رضوان- امامزاده و نماد وفس) و سپس رشته کوه وفس قرار دارد. با عبور از میان رشته کوه وفس به ابتدای باغات و مناطق مسکونی میرسیم. مناطق مسکونی، در حدود 800 متر طول دارد (و مساحت تقریبی آن با توجه به شکل پلهای خانهها، یک کیلومتر مربع است) ولی باغات با احاطه کردن مناطق مسکونی، در حدود 12 کیلومتر امتداد می یابند (البته راستای باغات به صورت صاف و مستقیم نمیباشد و از همان ابتدا با زاویهای، به سمت مشرق متمایل می شود). اولین باغ وفس، «کوروره» و آخرین باغ، «اَلولان» نام دارد. بعد از باغات نیز به دشت وسیع «انجمن» می رسیم که طولی در حدود 7 کیلومتر دارد. در پستهای آینده، پیرامون هر کدام از این موارد، مطالبی ارائه خواهد شد.
از نگاه ساختاری و پهنههای متالوژنیك، استان مركزی در گوشه شمال غربی ورق ایران مركزی(Central Iran Zone) قرار دارد. ویژگیهای ژئومورفولوژیك حاكم بر این استان شامل مجموعهای از رشته كوهها و دشتهای نیمه موازی است كه از شمال شرقی به طرف جنوب غربی می باشند که به عنوان نمونه می توان از رشته كوههای شمال شرقی ساوه، دشت ساوه، رشته كوههای مركزی (ارتفاعات آشتیان، تفرش و وفس)، دشت جنوب غربی و رشته كوههای جنوب غربی نام برد.
ویژگیهای ساختاری و زمینشناسی رشته كوههای یاد شده تفاوتهای آشكار دارند، بگونه ای كه در یك راستای شمال شرقی به جنوب غربی میتوان گستره استان مركزی را به دو زیرپهنه ی ارومیه ـ بزمان و سنندج ـ سیرجان تقسیم نمود.
ویژگیهای زمینشناسی استان مركزی معرف پهنههای بلوك (سنندج ـ سیرجان و ارومیهـ دختر) جدا شده با زونهای گسلی است كه هر بلوك خاصههای ساختاری و توان معدنی ویژه دارد. به همین لحاظ، پیچیدگیهای زمینشناسی ـ معدنی ویژه ای بر این استان حاكم است. خاصههای گفته شده و قرارگیری استان در محل یك كافت درون قاره ای سبب گردیده تا استان مركزی از نظر زمینشناسی و اكتشافی مورد توجه باشد.
بررسیهای زمینشناسی سیستماتیک استان مرکزی به دو مقیاس 1:250.000 و 1:100.000 می باشد. افزون بر دو مجموعه گفته شده می توان به مطالعات زمینشناسی موضوعی و غیرسیستماتیك اشاره كرد كه بطور عموم در چارچوب برنامههای عمرانی و در مقیاسهای متوسط و یا كوچك صورت میگیرد.
الف ـ بررسیهای زمینشناسی به مقیاس 1:250.000
به منظور دستیابی به اطلاعات جامع از ساختار كلی استان، نوع سنگها و توان بالقوه معدنی آن، نخستین اولویتهای مطالعاتی استان مركزی تهیه نقشههای زمینشناسی با مقیاس 1:250.000 بوده است كه نتایج حاصل به صورت چهارگوشهای زمینشناسی همراه با یك گزارش توصیفی منتشر شده است.
ب ـ بررسیهای زمینشناسی به مقیاس 1:100.000
به لحاظ محدود بودن رویه استان مركزی، تعداد نقشههای 1:100.000 این استان نزدیك به 16 برگ نقشه است كه درصد قابل توجهی از آن بررسی شده و یا در دست بررسی است. یکی از این برگ ها، ورقه زمین شناسی منطقه وفس است که با نام « وفس» در سال 1369، توسط سازمان زمین شناسی تهیه گردیده است. ورقه زمین شناسی « وفس»، روستای وفس، شهر کمیجان، شهر میلاجرد، از غرب تا شهر قهاوند، از شمال تا روستای آقجه قلعه و طمچی و امیرآباد را شامل می شود. در ادامه، گزارش زمین شناسی این ورقه، بیان شده است.
گزارش زمین شناسی ورقه یکصدهزارم وفس
|
SubState: Komigan |
State: Markazi |
|
100 K sheets: Vafs |
250 K sheets: Hamadan |
|
| |
|
استان: مركزی |
شهرستان: كمیجان |
|
راهنمای نقشه 250000/1: همدان |
راهنمای نقشه 100000/1: وفس |
با کلیک بر روی عکس زیر می توانید، تصویر ورقه یکصدهزارم وفس را دریافت کنید(حجم تصویر ورقه در حدود ۱و۶۰ مگابایت).
همچنین فایل pdf این ورقه را می توانید از طریق این لینک دانلود نمایید.
ورقه یکصدهزارم وفس در بخش شمال شرقی چهارگوش دویست و پنجاه هزارم همدان، قرار دارد. این ورقه با مختصات جغرافیایی 49.30 49.00 طول های شرقی و 35.00 34.30 عرض های شمالی در شمال غربی استان مرکزی جای دارد.
از نظر آب و هوایی بخش های شمالی، شمال شرقی، شرقی، جنوبی و قسمت کوچکی در جنوب غربی ورقه به دلیل کوهستانی بودن از زمستان های سرد و مرطوب و تابستان های معتدل برخوردارند. دیگر نقاط منطقه به لحاظ جایگیری در پهنه دشت، تابستان های گرم و زمستان های سرد و خشک دارند. بررسی آماری آب و هوا در گذر ده ساله گذشته نشان می دهد که بالاترین درجه حرارت هوا 35 درجه سانتیگراد و پایین ترین درجه حرارت به 15- درجه سانتیگراد می رسد. اندازه میانگین بارندگی سالیانه حدود 1/303 میلیمتر و رطوبت نسبی 64 درصد است.
منابع تامین کننده آب کشاورزی و آشامیدنی روستاها و شهرهای منطقه، قنات ها، چاه ها، چشمه ها و روخانه ها هستند. بزرگترین رودخانه این منطقه، شاخه ای از رودخانه قره چای است که به همین نام از مرز شمال غربی ورقه وارد منطقه می شود و با روان شدن به سمت جنوب از مرز جنوب غربی بیرون می رود. برخلاف شاخه اصلی و آبدار قره چای که از ورقه شمال وفس (یکصدهزارم رزن) می گذرد، شاخه ی فرعی یاد شده خشک است.
رخنمون های سنگی محدوده ورقه را در بخش های شمالی و شمال شرقی، سنگ های رسوبی و آتشفشانی و در نواحی شرقی، جنوبی و جنوب غربی سنگ های رسوبی پدید آورده اند. سایر نقاط از دشت های هموار عهد حاضر است. بلندترین نقطه ارتفاعی در کوه هرسائول، در جنوب شرقی روستای وفس با ارتفاع 2962 متر و پست ترین نقطه در دشت شمال غربی روستای امیرآباد کُرد، با ارتفاع 1596 متر است. از دیگر کوه های منطقه باید به شاه نمیران، قلنجه، انجیلی، انجمن چای، بلاغ دره سی، قراول خانه، سفید، آق داغ، وصال، قره داغ، زرد کوه، چراغچی، بیوک داغ و ساری گونه اشاره کرد. چنین می نماید که ساز و کار گسله های بزرگی چون گسله کوت آباد و گسله چال میان- آق دره در شکل گیری و ریخت شناسی این مناطق موثر بوده اند.
چینه نگاری
ورقه مورد مطالعه به گونه آشکار در دو پهنه ساختاری ایران مرکزی و سنندج- سیرجان جای دارد. تنها، بخش محدودی از شمال شرقی آن در کمربند آتشفشانی تبریز- بزمان و یا سهند- بزمان استقرار گرفته قرار گرفته است.
روستای وفس
از نظر زمین شناسی، ارتفاعات نواحی وفس(قسمت جنوبی وفس با ارتفاعی بالاتر از 2100 متر) مربوط به نیمه دوم دوران سوم زمین شناسی(رسوبات میوسن) و عمدتا شامل سنگ های آهکی نسبتا سخت مارنهای خاکستری، شیل و مارنهای گچی است. نواحی کم ارتفاع در شمال وفس(دشت انجمن و ... ) اکثرا مربوط به نیمه اول دوران سوم زمین شناسی می باشد؛ جنس این نواحی، مارن ماسه ای سبز و زرد رنگ است که به صورت نواری باریک از شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شده است. همچنین منطقه کوچکی در شمال وفس، به صورت گدازه ومایل به سیاه است.
همانطور که در بالا گفته شد، جنس کوهستان ها و ارتفاعات وفس از نوع سنگ های آهکی است؛ بر اساس نقشه های سازمان زمین شناسی، فسیل های فراوان و سنگ های معدنی بسیاری در کوهستان های وفس وجود دارد.
ضخامت خاك بر روی طبقات سنگ در نقاط مختلف متفاوت است و در اكثر نقاط، در عمق های متفاوت به طبقات سنگ برخورد می شود.
در نیمه شمالی براساس نقشه منابع خاك استان مركزی، خاك از نوع رسوبی شور می باشد و نسبت به نیمه جنوبی سنگ کمتری در آن وجود دارد. به طور كلی در اكثر نقاط خاك به رنگ قهوه ای دیده می شود و در بعضی جاها(در قسمت شمالی) خاك های سفید رنگ نیز وجود دارند که همان خاك های شور می باشد.
در تکمیل این پست از مطالب سایت های« پایگاه ملی داده های علوم زمین» و « سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور » نیز استفاده شده است.
مطالب پیشین:
به عکس زیر خوب نگاه کنید:

اولاً بدانید که وفس دقیقاً در جهت جغرافیایی جنوبی- شمالی کشیده شده است که جهت نمای موجود در عکس بالا نیز این مطلب را تایید می کند. یعنی مثلاً مناطق مسکونی وفس در جنوب، و در همان راستا و در انتهای وفس، دشت انجمن در شمال قرار دارد.
وفس سرزمینی کوهستانی است چرا که میانگین ارتفاع آن بیشتر از 2000 متر (از سطح دریا) می باشد. همچنین معتدل نیز می باشد چونکه ارتفاع آن به 3000 متر نمی رسد و در طی سال آب و هوای معتدلی دارد.
اختلاف ارتفاع در وفس( با توجه به وسعت زیاد وفس) بسیار زیاد است. بلندترین نقطه ی وفس قله ی قلنجه با ارتفاع 2745 متر و پست ترین نقطه ی آن در دشت انجمن با ارتفاع حدود 1550 متر می باشد(اختلاف 1200متر) و به همین دلیل گاهی اوقات آب و هوای متفاوتی را در ابتدا و انتهای وفس شاهد هستیم. قله قلنجه در ابتدای وفس(جنوب) و دشت انجمن در انتهای وفس(شمال) قرار دارد و به طور کلی هر چه از جنوب به سمت شمال حركت كنیم از ارتفاع وفس كاسته می شود و کوههای مرتفع جنوبی، در شمال به تپه های منفرد تبدیل می شوند(جهت جریان آب نیز از جنوب به شمال می باشد).
همانطور که در تصویر می بینید، این كوهها در جنوب به صورت دیواری قرار گرفته اند و رشته ای از شرق به غرب كشیده شده به طوری كه عبور از آن فقط از طریق یک گردنه(گردنه ی حاجی رضوان) امكان پذیر است.
استاد مغدم در کتاب خود می نویسند:« قصبه ی وفس میان دره های کوه وفس یا کوه سفید قرار دارد. رشته کوهی که شمال شرقی و شرق و جنوب وفس کشیده شده اَیْنَ بارْ و کوه غربی هُموُزْ و دنباله ی آن دُبْرینْ خوانده می شود».
قله ی قلنجه، بلندترین قله ی رشته کوه اَیْنَ بارْ (رشته ی شرقی- غربی یا رشته کوه وفس) و بلندترین قله ی منطقه محسوب میگردد؛ دامنه های جنوبی آن به طرف كمیجان است و فرسایش در آن شدید تر از دامنه ی شمالی كه به طرف وفس است، می باشد. دامنه جنوبی یكباره به دشت هموار منتهی می شود اما از دامنه شمالی چند رشته ی دیگر منشعب می شود و از جهت جنوب به شمال كشیده می شود. در دامنه شمالی در بعضی از نقاط، برف تا اوایل تابستان هم باقی می ماند. رشته هائی كه از دامنه شمالی منشعب می شوند در حدود 6 تا 7 كیلومتر كشیده شده و سرانجام ارتفاع خود را از دست می دهند؛ كه در این محل، خانه های مسكونی روستا قرار دارد(مناطق مسکونی وفس بر روی کوه « قلعه» یا« مصلی» قرار دارند. ارتفاع این کوه در حدود 2300متر می باشد). رشته های دیگر كه دو طرف خانه های مسكونی و باغ ها را در بر گرفته است در دو سمت غرب و شرق امتداد می یابند كه در سمت غرب ارتفاع كوه كمتر شده و سرانجام به تپه ها تبدیل می شود، در قسمت شرقی نیز اگرچه از ارتفاع كاسته می شود اما كوهها ادامه یافته و به كوههای رودبار تفرش متصل می شوند و رود قره چای این كوهها را از كوههای تفرش جدا می كند.
غیر از قله قلنجه از ارتفاعات دیگر وفس می توان به «هَرسهول(هرسائول)، دی نساء، قلعه کهنه، گااُولَ، مانْدَر، گانِوَ، حاجی رضوان، دُبرین، آبی رنگ، کلّه موشمای، کلّه اَینَبار و کوه خیبر» اشاره کرد.
کوه های وفسی
در نقشه های رسمی موجود از منطقه وفس(نقشه های مربوط به قبل و بعد از انقلاب)، از هفت کوه بلند و نسبتاً بلند در محدوده روستای وفس نام برده شده است که عبارتند از:
کوه قلنجه (Kūh-e Qalanjeh) کوه دزلی (Kūh-e Dezlī)
کوه شاه نمیران (Kūh-e Shāh Namīrān) کوه شنگه دره (Kūh-e Shengeh Darreh)
کوه انجمن چای (Kūh-e Anjoman Chāy) کوه خشک دره (Kūh-e Khoshk Darreh)
کوه بلاغ دره سی (Kūh-e bolagh darreh si)
در مورد هر کدام از این کوههای زیبا و غرور آفرین که رازهای زیادی از تاریخ قوم وفس و حوادث و سختی هایی را که بر اجداد و نیاکان ما رفته است در دل خود دارند(حوادثی همچون « واقعه وفس» در 300 سال قبل که طی آن چندین هزار نفر از همشهریان وفسی به خاک و خون کشیده شدند و تعدادی از آنها با پنهان شدن در میان همین کوهها جان خود را حفظ کردند) بسیار می توان نوشت که امیدوارم در فرصت های بعدی یا من و یا هر کدام از همشهریان بتوانیم این کار را انجام دهیم.
موقعیت کوه های وفس نسبت به کوه های استان مرکزی:
كوه های ناحیه استان مرکزی از دو رشته تشكیل شده است. رشته اصلی از کوه الوند(در استان همدان) جدا شده و بصورت دیواره های موازی، گاهی فشرده و گاهی گسترده به عرض چند كیلومتر و با طول 280 كیلومتر از همدان تا راهگرد ادامه دارد. جهت اصلی آن از شمال غربی به جنوب كشیده شده و سپس به شمال شرقی متوجه می گردد. این ارتفاعات در سربند و شازند به نام راسوند و در اراك سپیدخانی نام دارند.
رشته دوم كوه های این منطقه در چهل كیلومتری جنوب غربی شهر اراك از كوه های راسوند جدا شده بصورت دو رشته موازی از جنوب به سوی شمال امتداد یافته كه این رشته كاملاً بر كوه های راسوند عمود بوده و دره معروف چرّا(یا شرّا) را با وسعت 1100 كیلومتر مربع به وجود آورده است. عرض این كوهستان در بعضی نقاط از 50 كیلومتر تجاوز می کند. این كوهستان در جهت شمالی به ارتفاعات وفس می پیوندد و سپس به سوی ساوه امتداد می یابد. ارتفاعات عمده آن در هزاوه اراك 2735 متر و در وفس به 2745 متر می رسد.
پس به طور کلی كوههای وفس بین كوههای همدان و تفرش قرار دارند و از سمت شمال شرقی به كوههای ساوه متصل می گردند.
در دایره المعارف آزاد ویکی پدیا، تحت عنوان«الوند» آمده است:
اَلْوَند یکی از قلههای بلند ایران واقع در استان همدان است.
این رشتهکوه در شمال غرب به کوه خدابنده لو سنندج و کوه چهلچشمه کردستان و از جنوب شرق به بلندیهای راسوند و کوه وفس اراک متصل است.
سایت های بانک ملی و جهاد کشاورزی در معرفی «استان همدان» آورده اند:
كوه وفس در شرق شهرستان همدان قرار دارد كه ارتفاع بلندترین قله آن از سطح دریا 2450 متر است(البته همانطور که گفتم ارتفاع قله قلنجه 2745 متر می باشد).
سایت ataland.com در معرفی استان مرکزی و تحت عنوان«Altitudes and Summits , Arak» آورده است:
In the west (of arak province), there are two mountain ranges, which extend in two sections of the
به امید صعود دسته جمعی تک تک کوه های پر استقامت وفس.
منابع:
1) جغرافیای طبیعی، اقتصادی و انسانی وفس؛ حسینعلی باریك لو؛ پایان نامه دانشجویی؛ سال 1373.
2) کتاب سیمای اراک؛ محمد رضا محتاط؛ چاپ اول1364؛ صفحه ی 35.
3) کتاب گویش های وفس، تفرش و آشتیان؛ شماره 11 مجله «ایران کوده»؛ محمد مغدم؛ سال 1318ش.
4) جغرافیای مفصل ایران؛ دکتر ربیع ربیعی.
5) منوگرافی روستای وفس؛ حسینعلی حاجیلو؛ پایان نامه دانشجویی؛ سال 1379.
روستاي وفس ، يكي از روستا هاي تابعه استان مركزي مي باشد كه فاصله آن تا مركز استان در حدود 120 كيلومتر مي باشد. در آخرين تقسيمات جغرافيايي، اين روستا در بخش مركزي از شهرستان كميجان قرار مي گيرد. روستاي وفس در عرض جغرافيايي 34.70 و طول جغرافيايي 50.07 قرار دارد و از شمال به استان همدان و از شرق به بخش خنجين و از غرب به بخش خسروبيگ و از جنوب به بخش مركزي (كميجان) محدود مي باشد. كوه وفس به ارتفاع 2745 متر تشكيل دهنده يكي از نقاط مرزي بين استان مركزي و استان همدان مي باشد.
گويش اهالي وفس يكي از لهجه هاي قديم پارسي و شاخه اي از تاتي محسوب مي شود.
طبق آخرين سرشماري در سال 1375، حدود 2000 نفر در اين روستا زندگي مي كنند.
اين روستا به دليل محصور شدن در كوهستان هاي مرتفع داراي آب و هوايي معتدل و نسبتا" سرد مي باشد.شغل مردم وفس كشاورزي، باغباني، گيوه چيني، تخت كشي و نجاري مي باشد.