شوراها و دهیاریهای وفس، پس از انقلاب اسلامی
وضعیت کلی شوراهای روستایی پس از انقلاب اسلامی را در پست «شورای روستا» توضیح دادم. میتوان گفت که وضعیت وفس نیز دقیقا به همان صورت بوده است؛ یعنی در همان روزهای اول، نهادها و افراد قدرتمند همچون «خان»، «مالک»، «نایب الحکومه» و «کدخدا»، از قدرت کنار گذاشته میشوند و به تدریج نهادی از جنس مردم یعنی «شورای اسلامی وفس» جای آنها را میگیرد. البته توجه دارید که، خانها، مالکان و کدخداها در روستاهای مختلف ایران، همه به یک شکل و شیوه، اعمال قدرت نمیکردند و هر کدام از این افراد را باید با توجه به شرایطی که در آن قرار گرفته بودند، ارزیابی کرد. همهی خانها و کدخداها در هر جایی از ایران زورگو و ظالم نبودند و آنهایی هم که زورگو و فاسد بودند؛ به یک اندازه، از قدرت خود سوء استفاده نمیکردند و میزان آن متفاوت بود. در مورد وفس، با توجه به اینکه از اوایل قرن جاری، یکی از چهار بخش اراک به حساب میآمد و قدرت فراوانی در مناطق اطراف داشت و همچنین عالمان مذهبی فراوانی داشت(جو وفس، یک جو شدید مذهبی بود)، شرایط ویژهای وجود دارد و به راحتی نمیتوان در مورد حاکمان آن قضاوت کرد و در اینباره باید تحقیقات مفصل و جامعی صورت گیرد؛ که اولین و مهمترین گام را استاد عزیزالله سمیعی برداشتند و کتاب «تاریخ بلوک وفس» را که شامل سه منطقه شراء، برچلو و وفس میشود را تالیف کردند که امیدوارم هر چه زودتر مقدمات چاپ و انتشار آن فراهم آید.
آخرین خان و نایب الحکومه وفس، «مرتضی خان دارابی» فرزند «علیقلی خان دارابی» بود که حدود شش تا هفت ماه بعد از انقلاب، فوت کرد. آخرین کدخدای وفس، «کدخدا رحمان» بود که هنوز هم کدخدای وفس نامیده میشود و در وفس سکونت دارد.
شورای اسلامی وفس (شورای غیر رسمی)
این شورا در همان سال اول بعد از انقلاب شکل میگیرد و با توجه به اینکه هیچ قانون و تصمیمی از طرف حکومت و دولت، مبنی بر تشکیل شورا در روستاها و شهرها وجود نداشت، این شورا نیز به طور خودجوش و توسط تعدادی از دبیران دبیرستان دولتی آن زمان وفس، تشکیل میشود. اولین شورای اسلامی وفس توسط چهار نفر از این دبیران(بعضی از دبیران وفس، از دانشجویان دانشگاه بودند که به دلیل انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها برای تدریس به وفس رفته بودند) تشکیل گردید، این افراد عبارت بودند از: آقایان «علیرضا مجیدی»(وفسی)، «طاهری»(وفسی)، «آرانی»(غیر وفسی) و «صادقی»(غیر وفسی). شورای اسلامی وفس، با تغییر و تحولات فراوان، در حدود 20 سال عمر کرد و در نهایت جای خود را به اولین شورای رسمی وفس، داد.
شورای اولیه وفس با ترکیبی از دبیران، در حدود 2 تا 3 سال عمر کرد. در طی این مدت، به تدریج روستاییها خود را باور کردند و بعضیها که باسوادتر و یا ریش سفیدتر بودند تصمیم گرفتند در شورا حضور یابند. خصوصا با استعفای سه نفر از اعضای شورای اولیه که عبارت بودند از: «طاهری»، «آرانی» و «صادقی»، زمینه برای حضور سایرین در شورا فراهم شد و به این ترتیب میتوانیم بگوییم دور دوم شورای وفس، آغاز شد. در گروه دوم شورای وفس، آقایان «علیرضا مجیدی»(از دوره اول)، «غلامرضا خان دارابی»، «محمد حسین حیدری»، «حاجی علیقلی موسولو»، «حاج حسن باریکلو»، «محمد حسن حیدری» و «آقا رضا فولادی» حضور داشتند. شورای دورهی دوم با همین اعضایی که نامشان ذکر شد در حدود دو سال به کار خود ادامه داد اما بعد از سال دوم، آقای «غلامرضا خان دارابی» و بعد از حدود سه سال، آقای «محمد حسین حیدری» از عضویت در شورا استعفا دادند و افراد جدیدی وارد شورا شدند که می توان شورای جدید را به عنوان گروه سوم شورای وفس در نظر گرفت. زمان تشکیل گروه سوم شورای وفس، در حدود سالهای 65 و 66 بود. افرادی که جدیداً وارد شورا شده بودند، عبارت بودند از: آقایان «الله رضا باباجانی»، «حمید ماشی» و «سید احمد اَرماینده» و افراد باقیمانده از گروه دوم شورا آقایان «علیرضا مجیدی»، «حاجی علیقلی موسولو»، «حاج حسن باریکلو»، «محمد حسن حیدری» و «آقا رضا فولادی» بودند. گروه سوم شورا، آخرین گروه شورای غیر رسمی وفس بود و با عمر طولانی 11 ساله، تا سال 1377 و برگزاری اولین انتخابات رسمی شورا، وجود داشت. علت طولانی شدن عمر گروه سوم شورا، این بود که افراد جدیدی قصد ورود به شورا را نداشتند و به همین دلیل، اعضای شورا (آنهایی که قصد خروج از شورا را داشتند) نیز نمیتوانستند استعفا بدهند و از گروه خارج شوند و به هر حال با اکراه و اجبار، در گروه باقی ماندند.
در انتهای این قسمت، بد نیست توضیح کوتاهی را در مورد نحوهی پذیرفته شدن افراد به عضویت شورا، بیان کنم؛ تا قبل از برگزاری انتخابات رسمی، برای پذیرش عضو جدید در شورا، مردم یک محله یا چند محله در یکی از مساجد وفس جمع میشدند و به فردی که تمایل خود را برای ورود به شورا اعلام کرده بود، رای میدادند. رای دادن در اوایل انقلاب به صورت صلواتی بود(یعنی به افراد حاضر در جلسه گفته میشد که فلانی میخواهد عضو شورا شود، اگر موافقید صلوات ختم کنید و ...)؛ در سالهای بعد با شمردن مخالف و موافق داخل مسجد، یک فرد انتخاب یا رد میشد و بعد از آن، رای گیری به شیوه فعلی، یعنی استفاده از کاغذ و صندوق برگزار میگردید. مسئول برگزاری رای گیری، شمارش آرا و تایید عضویت، «جهاد سازندگی» بود.
نهاد دهیاری (انتصابی)
با اینکه قانون و تصمیم مشخصی برای تشکیل شورا و انتخاب دهیار در روستاها وجود نداشت، اما در کنار تشکیل شوراهای غیر رسمی، اولین دهیار وفس نیز در سال 1375 از طرف بخشداری «بخش وفس» که در کمیجان قرار داشت، انتصاب (و نه انتخاب) شد. نام این دهیار را نمیدانم، اما اصالتاً خنجینی و محل زندگی او در وفس، طبقه بالای ساختمان «صندوق قرض الحسنه» فعلی وفس بوده است. این فرد تا حدود سالهای 78 و 79 دهیار وفس بود. بعد از ایشان، آقای «حسین بهادری» به سمت دهیار وفس انتصاب گردید. آقای بهادری، تا انتخاب اولین دهیار رسمی وفس توسط شورا در سال 1382، دهیار وفس بود.
اولین شورای انتخابی وفس
بالاخره انتظار به سر رسید و مسئولان حکومت جمهوری اسلامی بعد از بیست سال از انقلاب مردم ایران و زمانی که خیلی چیزها برای وفس از دست رفته بود، تصمیم گرفتند مردم را هم در حکومت و سرنوشت خودشان شریک کنند؛ در نتیجه اولین انتخابات شورای شهر و روستا در هفتم اسفند سال 1377، برگزار شد. انتخابات در وفس هم، جریان پیدا کرد و چون اولین دورهی آن بود، شور و شوقی در میان روستانشینان وفسی، برای نامزد شدن در انتخابات و همچنین شرکت در رای گیری وجود داشت. افراد زیادی برای عضویت در شورا ثبت نام کردند و اکثر این افراد کسانی بودند که در طی 20 سال گذشته، در شوراهای غیر رسمی حضور پیدا کرده بودند.
انتخابات در موعد مقرر برگزار و نتیجهی انتخابات در زمان مشخص اعلام گردید؛ اما پس از اعلام نتایج، مسائل و مشکلاتی پیش آمد. قضیه از این قرار بود که، یکی از افرادی که توانسته بود تعداد آراء لازم برای عضویت در شورای وفس را به دست آورد و به طور قانونی عضو شورا شود، آقای «عباس رضا خان دارابی»، از بستگان خانهای سابق وفس بود و این بستگی ایشان به خانهای سابق برای بعضی دیگر از اعضای شورا و افراد دیگری از ساکنان وفس، مشکل بزرگی بود و همین چند نفر، نمیخواستند آقای دارابی در شورا حضور داشته باشد، لذا تمام تلاش و کوشش خود را به کار بردند تا مانع ورود ایشان به شورا شوند (بگذریم از اتفاقات و حوادثی که پیش آمد) و در نهایت، آقای دارابی توسط مقامات مسئول، از عضویت در شورای وفس کنار گذاشته شد.
آیا بهتر نبود، افراد مخالف به تصمیم مردم وفس احترام میگذاشتند و عملی بر خلاف خواست آنها انجام نمیدادند؟ من قصد حمایت از آقای دارابی یا مخالفان او را ندارم و شاید حتی مخالفان، دلایل دیگری برای مخالفت با آقای دارابی داشتند که ما از آنها بی اطلاعیم، اما باز هم هیچ مجوزی وجود ندارد که بخواهیم نظر شخصی خود را به خواسته جمعی، ترجیح دهیم و متاسفانه این مسئله، دقیقا همان کاری است که به طور گسترده در جامعه ایران انجام میشود و قسمت اعظم مشکلات ما نیز ناشی از آن است.
خلاصه، بعد از کش و قوسهای فراوان، پنج نفر به عنوان اعضای اصلی و سه نفر به عنوان اعضای علی البدل اولین شورای اسلامی وفس، انتخاب شدند. اسامی این افراد عبارتست از:
اعضای اصلی: آقایان «حسین رضا شیخی»، «حمید ماشی»، «مرتضی میری»، «اصغر میری» و «تقی باریکلو».
اعضای علی البدل: آقایان «محمد حسن حیدری»، «محمد اَلِفی» و «علی حسن باریکلو».
اولین شورای وفس، طبق قانون، چهار سال فعالیت کرد. این شورا با اعضای اصلی خودش، از سال 1377 تا 1381، برقرار بود.
آقایان «حسین رضا شیخی»، «مرتضی میری» و «تقی باریکلو»، هم اکنون نیز در وفس سکونت دارند و آقایان «حمید ماشی» و «اصغر میری» به قم و اراک، مهاجرت کردهاند.
دومین شورای انتخابی وفس
دومین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا در سال 1381، در ایران و وفس برگزار شد. در این دوره نیز تعدادی از همشهریان وفسی که اکثرا در دوره قبلی هم عضو بودند، نامزد حضور در شورا شدند. اما به طور کلی شور و شوق کمتری نسبت به دور اول، برای حضور در شورا وجود داشت. نکته جالب انتخابات این دوره، حضور یک خانم غیر وفسی در میان نامزدهای انتخابات بود که در نهایت نیز موفق شد در شورا حضور یابد. انتخابات برگزار شد و نتایج به صورت زیر اعلام گردید:
اعضای اصلی: آقایان «محمد حسن حیدری»، «تقی باریکلو»، «مرتضی میری»، «علی حسن باریکلو» و خانم «فاطمه حسینی».
در این دوره نیز پنج نفر به عنوان اعضای اصلی و سه نفر به عنوان اعضای علی البدل انتخاب شدند، اما بعد از چند ماه از برگزاری انتخابات، دو نفر از اعضای اصلی کنار رفتند و دو نفر از اعضای علی البدل جای آنها را گرفتند و از نفر سوم علی البدل هم بی اطلاع هستم.
افرادی که نامشان در بالا ذکر شده، اعضای حال حاضر «شورای روستای وفس» هستند. برای آشنایی هر چه بیشتر با این افراد اطلاعات مختصری در زیر ذکر میشود:
1
) آقای «مرتضی میری»
محل فعلی زندگی: وفس.
سطح تحصیلات: دیپلم.
شغل: معلم مدرسه ابتدایی «ولایت فقیه وفس».
آقای میری، یکی دو سال گذشته را در میلاجرد زندگی میکرد اما از ابتدای سال تحصیلی امسال، دوباره به وفس بازگشته است. آقای میری در دور اول شورا نیز از اعضای اصلی بودند.
2) خانم «فاطمه حسینی»
محل فعلی زندگی: وفس.
شغل: خانه داری
خانم حسینی، همسر آقای مرتضی میری و اصالتا اهل روستای زادق آباد هستند.
3
) آقای «تقی باریکلو»
محل فعلی زندگی: وفس -- محلهی «باغچه میران».
سطح تحصیلات: سواد در حد خواندن و نوشتن.
شغل: باغداری
آقای باریکلو در دوره قبل نیز از اعضای اصلی بودند.
4) آقای «محمد حسن حیدری»
محل فعلی زندگی: وفس -- محلهی «دروازه».
سطح تحصیلات: سواد در حد خواندن و نوشتن.
5) آقای «علی حسن باریکلو»
محل فعلی زندگی: وفس -- محلهی «باغچه میران».
سطح تحصیلات: سواد در حد خواندن و نوشتن.
شغل: باغداری
دهیاری
همانطور که در پست «شورای روستا» توضیح دادم، به طور کلی، در دوره اول شوراهای روستایی(از سال 1377 الی 1381)، نهاد دهیاری تشکیل نشد. اما در وفس، از سال 1375 الی 1382(یعنی قبل از شورای اول و در طی آن)، دو نفر به عنوان دهیار وفس، توسط بخشداری بخش وفس، تعیین شدند.
بعد از اصلاح قانون شوراهای اسلامی شهر و روستا در مهر 1382و اعلام حمایت دولت از دهیارهای انتخاب شده توسط شورا، شورای روستای وفس در همان سال 82، آقای «سید حمید رضا میری» را به عنوان اولین دهیار وفس برگزید.
آقای «سید حمید رضا میری»
آقای میری از سال 82 الی 83 دهیار وفس بود. ایشان در حال حاضر مسئول کتابخانه عمومی شیخ عبدالنبی وفسی هستند و در محله «دروازه» در وفس زندگی میکنند. مدرک تحصیلی آقای میری، دیپلم است.
بعد از اینکه آقای میری در سال 83 از سمت خود استعفا داد، اعضای شورا آقای «حسن باریکلو» را به سمت دهیاری وفس انتخاب کردند.
آقای «حسن باریکلو»
آقای باریکلو در حال حاضر دهیار وفس و مدیر مدرسه ابتدایی ولایت فقیه هستند. ایشان فعلا در وفس زندگی میکنند. با اعلام نتایج سومین دوره انتخابات شوراهای روستا، مدت فعالیت ایشان به عنوان دهیار وفس، به اتمام میرسد.
از دوستان و همشهریان وفسی تقاضا میکنم هرگونه اشتباهی در مطالب این پست را با توضیح کافی در نظرخواهی قید نمایند تا اصلاح لازم صورت گیرد.