شورای روستا
فردا، 24مهر 1384، ثبت نام از داوطلبان سومین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا آغاز میشود و حدود دو ماه دیگر، این انتخابات در سطح تمام مناطق جمعیتی ایران از کلان شهرها گرفته تا روستاها و عشایر کوچ رو برگزار خواهد شد.
اولین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا در بعد از انقلاب اسلامی، سال 1377 و دومین دورهی آن در سال 1381، توسط دولت آقای خاتمی، برگزار گردید.
شوراها به عنوان نهادهای مشارکت مردمی، از اولویتهای حقوقی مردم هر جامعه میباشد و اساسا بدون آن امکان حل مشکلات به صورت کامل و اساسی وجود ندارد. شورا، بخشی از مدیریت اجتماعی را در دست می گیرد و به دلیل ذات مردمی اش و همچنین دارا بودن ارتباطات نزدیک با مردم و مشکلات آنها، بسیار راحتتر و سریعتر قادر به ریشهیابی معزلات و مشکلات اساسی و حل آنها خواهد بود.
اولین شورای روستا
تشکیل شوراها و سپردن مسئولیتهایی به مردم برای حل مشکلات مردم، سابقهای حدودا ً50 ساله در ایران دارد. نخستین بار در تاریخ ایران، چنین شوراهایی با نام «شورای ده» در سال 1331 در زمان نخست وزیری مرحوم دکتر مصدق و به پیشنهاد و تصویب خودشان (به وسیله اختیارات ویژهیی که از مجلس گرفته بود)، ایجاد گردید که البته به دلایل گوناگونی، تشکیل این شورا دیری نپایید. «شورای ده» مرکب از 5 عضو اصلی بود که عبارت بودند از: یک نفر نمایندهی مالک، کدخدای ده، 3 نفر از معتمدین محلی به انتخاب کشاورزان آن قریه.
بعد از کودتای سال 1332 و شرایط خفقان بعد از آن، تا سال 1340 تغییر شرایطی در امر مدیریت روستاها ایجاد نگردید.
اجرای طرح اصلاحات ارضی
در سال 1340 شمسی، محمد رضا شاه، به انجام اصلاحاتی پرداخت که بعدها به طور رسمی «انقلاب سفید» یا «انقلاب شاه و مردم» نام گرفت. «تصویب قانون اصلاحات ارضی» و «اعطای حق رای به زنان» از مهمترین این اصلاحات اجتماعی و سیاسی بود. با تصویب قانون اصلاحات ارضی، شیوه مالکیت زمین های زراعی از «فئودالی سهم بری» به «خرده مالکی» و توزیع مجدد آن بین زارعان، تغییر کرد. اصلاحات ارضی باعث تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی چشمگیری در تمام سطوح جمعیتی ایران، خصوصا روستاها گردید. این اصلاحات در سه مرحله بین سالهای 1341 الی 1349 صورت گرفت و به دلیل تعدد روستاها و مزارع مشمول قانون اصلاحات ارضی، مشکلات متعدد در اجرای قانون، عدم همکاری مالکان و حتی گاهی زارعان و مسایل دیگر، مراحل سه گانه اصلاحات ارضی در ایران به صورت کامل انجام نشد و با وقفهای چند ساله در بعد از انقلاب، هنوز هم جریان دارد. یکی از تغییراتی که در نتیجهی اصلاحات ارضی و بعضی دیگر از تغییرات اجتماعی و سیاسی، ایجاد شد؛ فروپاشی «نهاد کدخدا» بود. تا پیش از این، کدخدا به عنوان نماینده مالک و ارباب، قدرت مطلق هر روستا به حساب میآمد، اما بعد از اعمال قانون اصلاحات ارضی، قدرت مالکان و اربابان که در نتیجهی زمینهایشان بود، به تدریج کاهش یافت و در نتیجه کدخدا نیز قدرت خود را از دست داد. بعد از فروپاشی نهاد کدخدا و خارج شدن روستاییان از زیر ظلم و ستم مالکان و تا زمان انقلاب اسلامی، تشکیل «شورای ده» با جدیت بیشتری دنبال شد و همچنین نهاد جدیدی تحت عنوان «خانهی انصاف» ایجاد گردید. ایجاد خانهی انصاف، با هدف رسیدگى و حل اختلافات قضایى روستاییان كشور و رفع نیاز آنان از مراجعه به مراكز قضایى در شهرها، بود. همینطور در سال 1346، گروههایی تحت عنوان «سپاهیان دانش» و «سپاهیان بهداشت» ایجاد شدند. مردان و زنان داوطلب(اكثراً از كسانى
بودند كه با اخذ مدرك ديپلم در دانشگاهها پذيرفته نشده بودند و عضويت در سپاه دانش، آينده شغلى شان را به عنوان آموزگار تامين مى كرد) در قالب این گروهها، دوران ۴ ماهه اى را به عنوان دوران آموزشى گذرانده و سپس براى تدريس يا انجام فعاليت هاى امدادى و درمانى راهى روستاها و مناطق دورافتاده مىشدند. علاوه بر «سپاه دانش» و «سپاه بهداشت» كه از بين زنان و مردان داوطلب مى پذيرفت، «سپاه ترويج آبادانى» نيز در همين دوران تشكيل شد. اين «سپاه» فقط از بين مردان داوطلب مى پذيرد و زنان حق عضويت در آن را نداشتند. نهادهای جدید التاسیس و عوامل ارتشی و دولتی، در طول 15 سال قبل از انقلاب منشاء خدمات ارزندهای در روستاها گردیدند؛ اما در مجموع، دولت نتوانست آنطور که لازم است حضور خود را در روستاها به قصد توسعه آنها، پر رنگ کند و لذا باز به فکر ایجاد نهادی قدرتمندتر و مستقلتر در روستاها افتاد که نتیجهی آن تصویب قانونی تحت عنوان قانون «دهبانی» در سال ۱۳۵۵ در مجلس شورای ملی بود؛ براساس این قانون، «دهبان» توسط شورای ده انتخاب شده و با حكم فرماندار انجام وظیفه میكرد. وظایف دهبان بیشتر از کدخدا بود و همهی ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را در بر میگرفت.
پیروزی انقلاب اسلامی
از اصلی ترین دلایل وقوع انقلاب در ایران این بود که مردم میخواستند تا اصل حکومت مردم بر مردم را احیا نمایند؛ مردم می خواستند سرنوشت خود را به دست گیرند و دیگر اجازه حکومت یک فرد یا گروه بر دیگران را ندهند و بهترین راه تحقق این خواسته، ایجاد شوراهای شهر و روستا بود. اما متاسفانه این خواسته به دلایل گوناگونی به فراموشی سپرده شد تا در نهایت، بیست سال بعد از انقلاب و آنهم به صورتی ناقص به اجرا درآمد.
در اینجا لازم است یادی کنیم از مرحوم آیت الله طالقانی، مبارزی که از همان روزهای اول انقلاب، تاکید بسیاری بر شوراها داشت و ریشهی حل تمام مشکلات مردم (و حتی شورش های اوایل انقلاب در کردستان) را در تشکیل شوراها و دخیل کردن مردم در سرنوشت خودشان می دانست. آیت الله طالقانی در عمر کوتاه خود بعد از انقلاب اسلامی، تمام توجه خود را به شوراها معطوف نمود و سعی و کوشش بسیاری در راهاندازی شوراها انجام داد، اما به دلیل افراط گریهایی که در اوایل انقلاب به وجود آمد، نتوانست کاری از پیش ببرد و تنها نتیجه زحمات او، که بعد از فوتش حاصل شد افزودن فصلی به قانون اساسی در رابطه با شوراها بود. اما این قانون ناقص، بعد از بیست سال و آنهم بعد از چندین مرتبه تغییر به اجرا درآمد.
اصلاحات ارضی ایران بعد از انقلاب: پس از انقلاب در ایران، روند اصلاحات ارضی به طور کلی دستخوش تغییر شد. شورای نگهبان در تاریخ 21 تیر 1363 اجرای قوانین اصلاحات ارضی را مخالف با مذهب اسلام تشخیص داد و روند اصلاحات ارضی بطور کلی متوقف شد. هفت سال بعد، مجمع تشخیص مصلحت نظام در 2 خرداد 1370 ادامه روند اصلاحات ارضی را قانونی اعلام نمود.
شورای روستا در بعد از انقلاب
تقریبا میتوان گفت تا قبل از برگزاری اولین دوره انتخابات شورای شهر و روستا در سال 1377، همان نهاد «شورای ده» که در قبل از انقلاب وجود داشت با نام جدید «شورای اسلامی روستا» به کار خود ادامه داد، اما در قانون «شورای اسلامی» که در سال 1361 به تصویب رسید، نهادهای دیگر قبل از انقلاب، که عبارت بودند از نهاد «کدخدا» و «خانهی انصاف»، به کلی از قانون حذف شدند. همچنین به جای عوامل دولتی چون «سپاه دانش»، «سپاه بهداشت» و سایر موارد که قبل از انقلاب وجود داشت، عامل دولتی و مردمی «جهاد سازندگی» ایجاد گردید. جهاد سازندگی با استفاده از تجربیات عوامل دولتی مشابه در قبل از انقلاب و با استفاده از گروههای داوطلب مردمی، توانسته است در طول عمر 27 ساله این انقلاب خدمات بسیار گرانبها و ارزندهای را به روستاییان ارائه کند که این روند هنوز نیز ادامه دارد.
برگزاری اولین و دومین دوره انتخابات شورای شهر و روستا
بالاخره بعد از بیست سال از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، در تاریخ هفتم اسفندماه سال 1377 شمسی، اولین دوره انتخابات شورای شهر و روستا در اکثر (و نه تمام) مناطق جمعیتی ایران از کلان شهرها گرفته تا روستاها برگزار گردید. این نخستین بار در طول تاریخ ایران بود که انتخابات شوراها به این گستردگی و در یک زمان مشخص صورت میگرفت. دولت جناب آقای خاتمی، هفتمین دولت نظام جمهوری اسلامی، برگزار کنندهی این انتخابات بود. قانونی که مبنای برگزاری این انتخابات بود در سال 1375 به تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان رسیده بود. «قانون شوراهای اسلامی شهر و روستا»، مشتمل بر نود و چهار ماده و پنجاه و یک تبصره بود که در پنج فصل با عناوین زیر به تصویب رسیده بود:
فصل اول: تشكیلات؛ فصل دوم: انتخابات؛ فصل سوم: وظایف شوراها؛ فصل چهارم: ترتیب رسیدگی به تخلفات؛ فصل پنجم: سایر مقررات.
دومین دوره انتخابات شورای شهر و روستا بعد از اتمام دورهی چهار سالهی شورای اول، در سال 1381 برگزار گردید. در این دوره از انتخابات، مناطق تحت پوشش، گستردهتر گردید و باز هم دولت آقای خاتمی، هشتمین دولت نظام جمهوری اسلامی، برگزار کنندهی این انتخابات بود. قانون مصوب سال 1375 با انجام تغییراتی، قانون مبنایی دومین دوره انتخابات شورای شهر و روستا بود. از اصلاحاتی که در قانون سال 1375 صورت گرفته بود، اصلاح ماده 69 در سال 1382 بود، این ماده مربوط به دهیاریها و وظایف آن بود که متاسفانه در دوره اول انتخابات شورای شهر و روستا عملی نگردیده بود، یعنی اینکه در طی 4 سالهی اول، فقط نهاد «شورای روستا» در روستاها حضور داشت و نهاد «دهیاری» که در قانون مصوب شده بود، ایجاد نگردیده بود. اما خوشبختانه در سال 1382، با اصلاح قانون مربوطه و اعلام حمایت مالی دولت، نهاد «دهیاری» نیز ایجاد گردید. طبق قانون، دهیار توسط شورای روستا انتخاب میشود و نهاد دهیاری همانند شورای روستا، عمری چهار ساله دارد.
سومین دوره انتخابات شورای شهر و روستا نیز قرار است در تاریخ 24 آذرماه سال 1385 برگزار شود.