وفس در لغت نامه ها

فرهنگ جغرافیایی ایران(آبادیها)؛ دایره جغرافیایی ستاد ارتش؛ سال 2535 شاهنشاهی، جلد دوم، ص 314.

 

وفس - vafs - بخش وفس نام یکی از بخش های چهارگانه شهرستان اراک است.

این بخش در قسمت شمال باختری شهرستان واقع شده. قسمت جنوب و شمال بخش کوهستانی و قسمت مرکزی آن جلگه است. حدود بخش از شمال به دهستان قره گزلو از خاور به بخش فراهان از باختر به شهرستان ملایر و از جنوب به دهستان کزاز محدود است. رودخانه قره چای که سرچشمه آن ارتفاعات راسوند و سربند است از وسط دهستان شراء این بخش می گذرد و قراء مهم شراء از این رودخانه مشروب می گردد.

بخش وفس از سه دهستان به نام وفس - شراء - بزچلو تشکیل گردیده؛ جمع قراء بخش 158 آبادی بزرگ و کوچک و جمعیت آن در حدود 77 هزار نفر است.

مرکز بخش چنانچه از نام آن پیداست بایستی در قصبه وفس باشد ولی چون قصبه مذکور در انتهای شمالی بخش و در یک منطقه کوهستانی صعب العبوری واقع است لذا مرکز بخش را قصبه کمیجان که خود مرکز دهستان بزچلو بوده و تقریبا وسط بخش است قرار داده اند.

وفس - نام یکی از دهستان های سه گانه بخش وفس شهرستان اراک است.

این دهستان بین دهستان های رودبار و بزچلو واقع شده است. منطقه دهستان وفس کوهستانی و هوای آن سردسیر است. این دهستان از چهار قریه تشکیل شده، جمعیت آن 6670 نفر است. قراء مهم آن عبارتند از قصبه وفس که دارای 4214 نفر و چهرقان واقع در 12 کیلومتری وفس دارای 1431 نفر.

زبان سکنه دهستان وفس، تاتی است. صنایع دستی آنان روی گیوه بافی - تخت کشی و تجاری است. مهمترین محصول آن میوه جات سردسیری مخصوصا سیب و گردو است. سیب آن در فصل پاییز به تدریج به اراک، همدان، اهواز حمل و در نوع خود معروف و یکی از صادرات مهم بخش است.

وفس - قصبه مرکز دهستان وفس بخش وفس شهرستان اراک. 16 کیلومتری شمال کمیجان.

کوهستانی - سردسیر - سکنه 4214 - شیعه - تاتی فارسی ترکی.

قنات و چشمه - غلات میوه‏جات گردو - شغل زراعت و باغبانی گیوه‏چینی تخت‏کشی نجاری - راه مالرو و صعب العبور- دبستان و در حدود سی مزرعه دارد.

بین راه وفس به کمیجان روی قله کوه باختر، راه زیارتگاهی بنام حاجی رضوانده وجود دارد که در موقع معینی زوار زیادی بزیارت آن می آیند. عده ای از سکنه برای تامین معاش بطهران می روند. مرکز بخش طبق سازمان وزارت کشور بایستی در این قصبه باشد ولی چون در انتهای شمالی بخش و در منطقه کوهستانی صعب العبوری واقع گردیده، لذا مرکز بخش فعلا قصبه کمیجان است.

قلعه و حمامی دارد که در زمان نادرشاه بنا شده.

 

 

در فرهنگ آبادی های ایران، تالیف دکتر لطف الله مفخم، آبان هزار و سیصد و سی و نه، از دو آبادی با اسم وفس و مشخصات زیر نام برده شده است:

 

نام آبادی

شماره ردیف

طول جغرافیایی

عرض جغرافیایی

نام شهرستان

ارتفاع

وفس

346

23

49

51

34

اراک

2100

وفس

347

00

49

28

35

همدان

1930

 

 

لغت نامه دهخدا

 

وفس: قصبه ی مرکز دهستان وفس، بخش وفس شهرستان اراک.

وفس: یکی از بخش های چهارگانه ی شهرستان اراک مرکب از سه دهستان(وفس، شراء، برچلو) با 158 آبادی و 77 هزار سکنه.

وفس: نام یکی از دهستان های سه گانه ی بخش وفس اراک با چهار قریه و 6670 سکنه؛ زبانی اهالی وفس تاتی است.

وفس عاشقلو: دهی است از دهستان های پنجگانه بخش رزن شهرستان همدان.

 

 

فرهنگ فارسی، دکتر محمد معین، ج 6، ص 2214.

 

وفس (Vafs):نام یکی از بخش های چهارگانه ی شهرستان اراک(استان مرکزی). این بخش در قسمت شمال باختری شهرستان واقع شده، قسمت جنوبی و شمال بخش کوهستانی و قسمت مرکزی آن جلگه است. حدود بخش از شمال به دهستان قره گوزلو، از خاور به بخش فراهان، از باختر به شهرستان ملایر، از جنوب به دهستان کزاز. رودخانه قره چای از وسط این بخش می گذرد؛ بخش وفس از سه دهستان که جمع ده های ان 158 ده می باشد، تشکیل شده است و سکنه ی آن 77 هزار تن هستند.

یکی از دهستان های سه گانه بخش وفس بین دهستان های رودبار و بزچلو. کوهستانی سردسیر و 14 ده دارد که سکنه ی آنها 6670 تن می باشد.

قصبه ی مرکز دهستان وفس، بخش وفس. در 16 کیلومتری شمال کمیجان. کوهستانی سردسیر؛ 4214 تن سکنه دارد. شغل مردم کشاورزی، باغبانی، گیوه چینی، تخت کشی و نجاری است.

وفس (Vafs): ده، دهستان سردرود بخش رزن، شهرستان همدان، در 10 کیلومتری شمال قصبه ی رزن. دامنه سردسیر، 900 تن سکنه دارد. محصولش غلات، حبوبات و صیفی است. صنایع دستی زنان قالیبافی است(15 فرسنگی همدان، 11 فرسنگی ساوه، 12 فرسنگی اراک).

وفسی (Vafs-I): منصوب به وفس، لهجه ی اهالی وفس.

 

 

تاریخ مفصل همدان؛ آیت الله صابری همدانی؛ جلد اول؛ 1375، ص 326.

 

وفس نام دهی است بزرگ در بلوک بزچرلو در شمال شرقی همدان که به داشتن سیب خوب و فراوان شهرت دارد، اکنون از توابع اراک شمرده می شود ولی در گذشته از مضافات همدان بوده، در سال 1136 ارتش ترک های عثمانی به آن هجوم برده و خرابی وارد کردند، در مجله فرهنگ ایران زمین شماره 14 صفحه‏ی 338، مقاله ای در رابطه با این حادثه درج شده.

منسوب به این وفس است مجتهد متبحر «حاج شیخ عبدالنبی وفسی» معروف به «اراکی» که در اواخر عمرش ساکن قم گشت، ترجمه و تالیفاتش بیاید.

این قریه را وفس عاشقلو می نامیدند که از بلوک بزچرلو است و فقط در اسم از توابع همدان است ولی هیچ ارتباط اقتصادی و یا اداری با همدان نداشته و از توابع اراک است. در جغرافیای کشور گفته: به غلط آن را از توابع همدان شمرده اند و منسوب به این وفس است سید جلیل و عالم نبیل «سید مبین وفسی» نزیل قم، متوفای حدود 1270 قمری و حافظ قرآن مدفون در شیخان قم.

 

مطالب پیشین: وفس vafs

اخبار وفس

 روزهای چهارشنبه(25 مرداد)، پنج شنبه و جمعه گذشته را در وفس بودم. بعضی خبرها و اتفاقاتی را که شنیدم و دیدم عبارتست از:

 

جمع آوری و جریمه موتور سیکلتها توسط نیروی انتظامی: روز پنج شنبه(26 مرداد) تعدادی از پرسنل نیروی انتظامی در وفس حضور یافتند(بدون اطلاع قبلی) و با گشت زنی در کوچه های وفس به بررسی مدارک موتورسواران و سایر موارد از جمله داشتن کلاه ایمنی، پرداختند که در نتیجه تعدادی از موتورسواران به دلایلی چون نداشتن گواهینامه، کم بودن سن و نداشتن کلاه ایمنی جریمه شدند و یک تا دو  دستگاه موتور نیز به پاسگاه انتظامی شهرستان منتقل شد.

در سال های اخیر استفاده از موتور سیکلت به دلیل مزایای فراوانی که نسبت به الاغ دارد، بسیار افزایش یافته است و می توان گفت تمام جوان ها و نوجوان ها از موتور استفاده می کنند و کارهای مختلف روزانه ی خود را همچون، رفتن به محل کار(مثلا: مدرسه، کتابخانه، زمین زراعی، باغات، چراگاه گوسفندان)، تردد در کوچه ها و محله های مختلف، رفتن به شهر ها و روستاهای اطراف و ... را با استفاده از موتور سیکلت انجام می دهند. استفاده از موتور سیکلت با اینکه مزایای فراوانی دارد اما مشکلاتی را نیز ایجاد کرده است که مهمترین آنها ایجاد سر و صدای زیاد و نا امن شدن کوچه‏ها و خیابان‏هاست. نا امنی کوچه‏ها از این جهت است که موتورسواران جوان با سرعت زیاد در کوچه‏های وفس که هر کدام شرایط ویژه خود را دارند(بعضی شیب زیادی دارند، آسفالت شده، سنگ شده و یا خاکی هستند و...) حرکت می کنند که گاهی اوقات حوادثی را ایجاد می کند. آخرین نوع این حوادث روز چهارشنبه(25 مرداد) در محله «باغچمیران» اتفاق افتاد که طی آن موتورسواری با یک دختربچه برخورد کرد و جراحاتی به سر و دست دختر وارد نمود که خوشبختانه، جراحات شدید و حاد نبود.

 

                                     

 

                                      

 

شلوغی وفس و کمبود امکانات: جمعیت وفس در فصول بهار و پاییز و خصوصا تابستان، چندین برابر جمعیت ثبت شده و رسمی آن(حدود 2000 نفر) می شود. این مسئله با اینکه بسیار خوب و مفید برای کلیت وفس می باشد اما به دلیل فراهم نشدن زمینه و شرایط، مشکلاتی را هم برای ساکنین وفس و هم برای گردشگران(وفسی و غیر وفسی) ایجاد کرده است. مثلا یکی از مشکلات، بحث کمبود آرد در فصول شلوغ در نانوایی‏های وفس می باشد(البته اگر فرض کنیم تعداد نانوایی ها کافی است)، چرا که هر کدام از نانوایی‏های وفس در طی کلیه‏ی ماه‏‏ های سال سهمیه مشخص و ثابتی دارند و این مسئله با افزایش فروش نان در فصل تابستان(و بهار و پاییز) سازگاری ندارد؛ همچنین در نظر بگیرید: توزیع نفت، پر کردن کپسول های گاز و تعداد فروشگاه های مواد غذایی را.

 

کوچه های سنگ فرش شده: علی رغم اینکه به نظر می رسید کیفیت سنگ کاری کوچه‏های سنگفرش شده، خوب و مناسب است اما متاسفانه با گذشت حدود سه هفته از زمان پایان سنگ کاری، عکس این قضیه ثابت شده است. در روز‏های چهارشنبه و پنج شنبه به هر دو کوچه‏ی سنگ شده(«دروازه» تا اواسط «باغچمیران» و «ماندی ویلجَ» تا «مانداران») سر زدم و تصاویری نیز تهیه کردم. متاسفانه در بعضی قسمت‏ها، سنگ‏ها از جای خود خارج شده بودند و به نظر می رسید این روند با افزایش تردد افراد و وسایل نقلیه افزایش خواهد یافت(طبق اطلاعات جدیدی که دریافت کردم، هزینه‏ی کلی سنگ کاری‏ها، 40 میلیون است که 5 میلیون آن مستقیما به حساب بنیاد مسکن استان واریز شده است).

 

               مانداران

 

               باغچه میران

 

               سنگ ها از محل خود خارج شده اند

 

انتخابات شوراهای شهر و روستا: حتما در خبرها شنیده‏اید که انتخابات شوراهای شهری و روستایی (و خبرگان رهبری) در آذرماه همین امسال برگزار خواهد شد. طبق خبرها و شاید شایعاتی که من شنیدم احتمال دارد کلیه‏ی اعضای فعلی شورای وفس کنار بروند و افراد جدیدی جای آنها را بگیرند. این روزها نیز از بعضی افراد به عنوان نامزد‏های احتمالی نام برده می شود. در صورت تغییر کردن اعضای شورا، به احتمال زیاد دهیار وفس نیز عوض خواهد شد.

 

علی مَجِد(مسجد حضرت علی(ع)): همانطور که در پست خبر قبلی گفتم، افتتاح مسجد جدید محله «پیش پلیکان» روز 17 مرداد انجام شد، اما هنوز تعمیرات ساختمان مسجد ادامه دارد؛ در زیر تصویری از نمای جدید بیرونی مسجد را می بینید.

 

 

 

افزایش خانه‏های سنگی: تابستان سال قبل، خانه ای سنگی(دیوارهای بیرونی تماما از سنگ و دیوارهای درونی از آجر)، در انتهای محله‏ی «مامرّ» در حال ساخته شدن بود که به دلیل زیبایی، هزینه بالا و نو بودنش، بسیار مشهور شده بود و همه در مورد آن صحبت می کردند و نظر می دادند، [روز پنج شنبه(26 مرداد) که به آن اطراف رفته بودم، دیدم که ساخت آن کامل شده و استفاده از درب ورودی، پنجره ها و نرده های زرد و سفید آن را بسیار زیبا کرده است، همچنین رنگ کاری مناسب دیوارها و حصار کشی باغچه اطراف خانه]؛ هفته قبل نیز که بعد از چند ماه به وفس رفتم، در همان پیچ ابتدای محله‏ی «دونَ»، خانه‏ی سنگی بزرگی را مشاهده کردم که کارگران مشغول کار کردن در آن بودند. این خانه نیز همچون خانه‏ی سنگی قبلی زیبا بود و مطمئنا ساخت آن هزینه‏ی بالایی داشته است.

البته پیشینه‏ی ساخت خانه‏های سنگی در وفس به سال‏های قبل از انقلاب باز می‏گردد که طی آن، اولین خانه‏های سنگی در مجموعه بهداشتی درمانی وفس ساخته شد. این ساختمان‏های زیبا آنقدر مقاوم و مناسب ساخته شده اند که در عمر چهل ساله‏ی خود، احتیاج به کوچکترین تعمیراتی نداشته‏اند. دیگر ساختمان سنگی وفس، ساختمان حمام عمومی موجود در محله «دروازه» می باشد که آنهم در سال‏های قبل از انقلاب ساخته شده است.

 

شیروانی کردن سقف خانه‏ها: از حدود 3 الی 4 سال قبل، بعضی افراد اقدام به شیروانی کردن سقف خانه‏های خود کردند و این کار را علی‏رغم هزینه ی بالا، مناسب تر از کاهگل، قیر و گونی و ایزوگام می دانستند. شیروانی کردن سقف خانه‏ها در حال حاضر امری مرسوم شده است و اغلب افراد برای پوشش سقف خانه های خود(چه ساختمان های نوساز و چه ساختمان های قدیمی) از شیروانی استفاده می کنند. کار شیروانی کردن نیز هم توسط وفسی ها و هم توسط گروه‏هایی غیر وفسی انجام می شود.

 

مجالس روضه و نذری: در روزهایی که در وفس بودم، مجالس روضه و نذری در بعضی مساجد وفس، خصوصا مسجد حضرت ابوالفضل(ع) فعال و برقرار بود.

 

مرگ و تولد: طی ده روز اخیر یک نفر در وفس فوت کرد و سه نوزاد متولد شدند.

 

شکار حیوانات: صدای تیراندازی شکارچیان(که اکثرا غیر حرفه‏ای هستند) در بعضی نقاط وفس از جمله اطراف باغ «کاچان» به گوش می رسید.

 

مخابرات: حدود یک ماه است که تعمیرات ساختمان مخابرات به پایان رسیده و علاوه بر نمای بیرونی، محوطه داخلی نیز به کلی تغییر کرده است(مسئول چندین ساله‏ی مخابرات وفس: آقای حیدری).

 

قطعی آب و برق: از شب سه شنبه تا صبح چهارشنبه، آب در بعضی محله‏ها به دلیل شکستگی یکی از لوله های اصلی قطع شده بود و در طی چند روز اخیر قطعی برق نداشته ایم.

 

باغات: باغ های «زرین کوروره»، «بالاین کوروره»، « اِسفين(ایسبین، اسپین)»، «بالاین کریز»، «زرین کریز» مانند همیشه جزو شلوغ ترین باغ های وفس می باشند. دلیل این اتفاق نیز، نزدیکی این باغات به مناطق مسکونی وفس می باشد.

متاسفانه در فصول تابستان و پاییز، بعضی خانواده ها (وفسی و غیر وفسی) که برای تفریح و گردش به وفس می روند، به طور غیرقانونی وارد باغات مردم می شوند و میوه های درختان آنها را می چینند که این کار باعث ناراحتی زیاد باغداران می باشد، البته اشکالی نیز بر باغداران وارد است که باید با پرداخت هزینه و انجام کارهایی چون حصارکشی باغات، شرایط را برای بازشدن فضای بسته‏ی وفس و پیشرفت همه جانبه‏ی آن آماده نمایند.

 

تردد ماشین ها در کوچه‏ها: با اینکه همه‏ی کوچه‏های وفس، آسفالت، سنگ کاری و یا بهسازی نشده است ولی در اکثر کوچه‏ها و محله‏ها، ماشین ها می توانند تردد کنند.

 

بخش وفس‏شناسی: طی یک هفته ی گذشته، یک گروه محقق دانشجویی و تعدادی از همشهریان وفسی از بخش وفس‏شناسی کتابخانه عمومی شیخ عبدالنبی وفسی(ره)، استفاده کردهاند.

 

معرفی وبلاگ جدید: چند هفته ای است که وبلاگ وفسی جدیدی توسط دوست عزیزم، آقای سید رضا نبوی، ایجاد شده است، حتما مراجعه کنید و در مورد مطالب ایشان نظر بدهید.

وبلاگ «لینکستان وفس»               http://vafs2007.blogfa.com

 

عکس زیر: تعدادی از جوان های وفسی، روبروی درمانگاه وفس.

 

                     

تصاویر وفس

تصاویر زیر در روز جمعه، 20 مرداد 1385، تهیه شده است. تصاویر مربوط به «باغ کاچان» و اطراف آن می باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مطالب پیشین:

همه ی ما وفسی ها، عاشق وفسیم

 

مجموعه تصاویر مختلف از وفس(1)              مجموعه تصاویر مختلف از وفس(2)

مجموعه تصاویر مختلف از وفس(3)              تصاویری از حاج رضوان و برج حاج محمد خان

 

میرزا محمد آقا سجادی

تصویر مرحوم میرزا محمد آقاسید محمد آقا که بعدها «میرزا محمد آقا و حاج محمد آقا» شهرت گرفتند یکی از روحانیون بزرگ و عالمان متبحر در احکام شرع مقدس اسلام بودند. ایشان در سال 1318 قمری (1276 شمسی) در وفس و در خانوادهای روحانی از اهل علم و تقوا دیده به جهان گشود و تحت نظر پدر و بستگان خویش که جمعی از بزرگان علوم و ادب بودند تربیت یافت و پس از تکمیل تربیت دینی در زادگاه خویش، مدتی نیز در همدان و شهرهای دیگر از خرمن علوم علما خوشه بر گرفت.

این دانشمند فرزانه، بعد از پدر در وفس، همدان، ساوه و شمال به تبلیغ احکام و بیان مواعظ مشغول بودند و قسمت بیشتر عمر خویش را در زادگاهشان، وفس به سر بردند. ایشان در زندگی به تهذیب اخلاق و سعه‏ی صدر و سادگی زبانزد بودند و با کهولت سن و خمیدگی قد، پستی و بلندی کوچههای وفس را برای ارشاد مردم با صبر و حوصله طی میکردند و کسی از ایشان نشنید که در این مورد شِکوهای کرده باشند و همیشه با مزاح و گشاده رویی مردم را خوشحال می کردند.

حاج محمد آقا، نمایندهی آیت الله سید محمد رضا گلپایگانی، مرجع عالیقدر شیعه، در وفس و حومه بودند و مرتبهی علمی و سعی و کوشش بینظیر این عالم بلندمرتبه در ارشاد و انذار مردم باعث شد که آیت الله سید محمد رضا گلپایگانی خود به دیدار ایشان بروند و چند روزی را مهمان ایشان در وفس باشند.

 

از این عالم بزرگ کتابی با نام «گلهای محمدی» به یادگار مانده است که در مدح و مراثی اهل بیت(علیهما السلام) می باشد. حاج محمد آقا هیچگاه گول دنیا را نخورد و تا آخر عمر در کنار مردم وفس به ارشاد و راهنمایی پرداختند و همه بزرگان می گویند که ما هر چه داریم از «سید محمد آقا» یاد گرفته ایم.

این عالم متقی در نود سالگی، در سال 1365 شمسی به جوار رحمت حق پیوستند و در کنار مزار شهدای گرانقدر انقلاب و جنگ تحمیلی در وفس، با عزت و احترام به خاک سپرده شدند.

غلامرضا ملایی

 

مطالب پیشین:

شهید سید عبدالحمید سجادی وفسی(اولین شهید انقلاب مشروطیت ایران)

میرزا محمد حسین همافر عراقی

حاج ابوالقاسم خاکی

آیت الله العظمی شیخ عبدالنبی عراقی وفسی

سید مبین وفسی

سید رفیع رفیعا

ملا میر محمد باقر بن میر فاضل وفسی

راه اندازی بخش وفس شناسی - VAFSOLOGY

حدود دو ماه و نیم قبل در پست معرفی کتابخانه عمومی شیخ عبدالنبی وفسی، گفته بودم:« در تابستان سال گذشته که به این کتابخانه رفته بودم، متوجه شدم که متاسفانه هیچ کدام از کتاب‏ها، پایان نامه‏ها، مقاله‏ها و مطالبی که تا کنون در رابطه با وفس منتشر شده است، در آن وجود ندارد که امیدوارم با همت آقای میری و سایر دوستان، بتوانیم قسمتی تحت عنوان "وفس شناسی" که حاوی منابع مکتوب، تصاویر و فیلم ها در این زمینه است را در این کتابخانه ایجاد کنیم.»

و حال باید این خبر بسیار خوب را خدمت شما عرض کنم که با همکاری و همیاری تعدادی از همشهریان وفسی، بخش وفس شناسی (VAFSOLOGY) ایجاد گردید و انشاء الله با حمایت شما و سایر وفسی ها، این بخش پربارتر خواهد شد.

همانطور که گفتم قرار است تمام منابع مکتوب و الکترونیکی، تصاویر و فیلم های موجود که به نحوی به وفس و یا وفسی ها مربوط می شود در این بخش جمع آوری گردد و در حقیقت این بخش پایه و زمینه‏ی تاسیس خانه‏ی مردم شناسی وفس خواهد بود.

در حال حاضر عمده ترین منابع مکتوب موجود در ارتباط با وفس، در این بخش وجود دارد؛ فهرست این منابع در زیر آمده است:

 

o   کتاب «وفس در گذر زمان»: ستاد یادواره شهدای وفس با همکاری آقایان علی باباجانی و غلامرضا ملایی؛ تابستان 1378

o   کتاب «گویش های وفس، تفرش و آشتیان»: محمد مقدم(استاد زبان اوستا و فارسی باستان)؛ شماره 11 مجله ایران کوده؛ سال 1318 یزدگردی

o   پایان نامه دانشجویی،«جغرافیای طبیعی، اقتصادی و انسانی وفس»؛ حسین علی باریکلو؛ سال 1373

o   پایان نامه دانشجویی،«منوگرافی روستای وفس»؛ حسین علی حاجیلو؛ بهار 1379

o   مقاله «گویش وفسی، مثل ها و متل ها»؛ غلامرضا ملایی؛ فصلنامه راه دانش(اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی)؛ شماره مسلسل 5؛ بهار و تابستان 1376

o   مقاله « فهرست آثار خطی و چاپی شیخ عبدالنبی عراقی وفسی»؛ غلامرضا ملایی؛ فصلنامه راه دانش؛ شماره مسلسل 11؛ بهار و تابستان 1379؛ انتشار: پاییز 1384

o   مقاله « برخی باورها و ضرب المثل های مردم وفس»؛ عزیزالله سمیعی؛ فصلنامه راه دانش؛ شماره مسلسل 9؛ بهار و تابستان 1378؛ انتشار: زمستان 1380

o   کتاب «نام های ماندگار»؛ سیری در زندگانی مشاهیر و نامداران استان مرکزی؛ غلامعلی ولاشجردی فراهانی؛ بهار 1382

o   مطلب «واقعه وفس»؛ ابراهیم دهگان؛ تاریخ اراک؛ جلد دوم؛ نه صفحه

o   مطلب «وفس»؛ ابراهیم دهگان؛ فقه اللغه(کرجنامه)؛ هشت صفحه

o   مطلب «واقعه وفس»؛ ملامیرمحمد باقر بن میرفاضل وفسی؛ فرهنگ ایران زمین؛ جلد 14؛ دوازده صفحه

o   مطلب «بررسی لغت وفس»؛ محمد رضا محتاط؛ نامنامه استان مرکزی؛ کتاب مربوط به شهرستان اراک؛ پنج صفحه

o   مطلب توضیحی پیرامون مقاله‏ی  «Vafsi Folk Tales»؛ (داستان های قومی مردم وفس)؛پروفسور دونالد استیلو؛ سال 2004؛ 4 صفحه

o   مطلب «اقلیت های عراق یا سنی های درگزین»؛ ابراهیم دهگان؛ مجله ی یغما؛ سال 7؛ شماره 4؛ تیرماه 1333؛ سه صفحه

o   مطلب «جناب آقای شیخ عبدالنبی»؛ حاج محمد شریف رازی؛ آثار الحجه یا اولین دایره المعارف حوزه علمیه؛ صفحه ی 57؛ دو صفحه

o   مطلب «سید مبین وفسی»؛ آیت ا... احمد صابری همدانی؛ تاریخ مفصل همدان؛ سال 1375؛ دو صفحه

o   مطلب «سیمای روستای وفس»؛ جمیله شکرائی مقدم؛ فصلنامه دهکده؛ سال سوم؛ شماره دهم؛ بهار 1382؛ دو صفحه

نقشه های مربوط به وفس

o   نقشه مناطق مسکونی روستای وفس؛ سازمان نقشه برداری استان مرکزی؛ ابعاد A1؛ تاریخ تهیه سال 1384

o   نقشه بلوک وفس در مقیاس 1:100.000؛ سازمان زمین شناسی کشور؛ ابعاد A1؛ تاریخ تهیه سال 1369

o   تصویر ماهواره ای باغ های وفس؛ با استفاده از نرم افزار Google Earth 

آثار نویسندگان وفسی

o   کتاب «روح ایمان»؛ آیت ا... العظمی شیخ عبدالنبی عراقی وفسی(ره)؛ بهار 1382

o   کتاب «آنجا که دلم جا ماند»؛ سفرنامه بازدید از مناطق جنگی هشت سال دفاع مقدس؛ علی باباجانی؛ نشر قو؛ سال 1385

o   کتاب «آمدی در شهر ما گل کاشتی»؛ به استقبال کریمه اهل بیت حضرت معصومه(علیها سلام)؛ علی باباجانی؛ انتشارات دفتر تبلیغات؛ 1383

o   کتاب «بهار کی می آید؟»؛ اثر شعری برتر سال ‪ ۸۳؛ علی باباجانی؛ ناشر: موسسه فرهنگی منادی تربیت؛ چاپ اول 1383؛ چاپ دوم 1384

 

امیدوارم دوستان وفسی و سایر علاقه مندانی که در وفس حضور می یابند، حتما سری به کتابخانه شیخ عبدالنبی(ره) و بخش وفس شناسی بزنند.

 

سایر منابع مکتوبی که باید به این بخش افزوده شود(به صورت اصل و یا کپی) عبارتست از:

 

ü  جزوه اصلی ملامیر محمد باقر(روایتگر حادثه کشتار مردم وفس) که استاد دهگان در کتاب تاریخ اراک گفته اند این جزوه را از آقای بینش دریافت کرده اند. مرحوم استاد دهگان از نویسندگان بزرگ ایران و اولین تاریخ نویس استان مرکزی می باشند و حق زیادی بر گردن وفسی ها دارند. اکثر آثار نویسندگان وفسی و مطالب مرتبط با وفس را که در حال از بین رفتن و فراموشی بودند، ایشان دوباره زنده کردند و بدین وسیله در حال حاضر ما از آنها باخبر هستیم. علاوه بر جزوه ملامیر محمد باقر وفسی، مطالعات آقای بینش در رابطه با گویش وفسی، دیوان مرحوم همافرعراقی و اکثر آثار کتبی وی، جزوه ی اشعار سید رفیع رفیعا و ... در اختیار استاد دهگان قرار داشت که پس از فوتشان به کتابخانهی میرجعفری اراک (تخصصی- پژوهشی) اهدا گردید، ولی متاسفانه تا جایی که بنده خبر دارم تا به حال هیچ فرد وفسی برای یافتن آنها اقدام نکرده است(البته در تابستان سال گذشته، خودم به این کتابخانه مراجعه کردم و حدود 4 ساعت در بین کتاب های آن که متاسفانه به صورت بسیار بدی نگهداری می شد، جستجو کردم ولی به دلیل فرصت کم و نامرتب بودن کتابها و سایر منابع، هیچ کدام از موارد فوق را نیافتم.)

ü  آثار مرحوم استاد محتاط که مطالعات فراوانی پیرامون گویش وفسی (گردآوری کلیه ی واژه‏های وفسی و مقایسه‏ی آنها با سایر گویش‏های ایرانی و زبان‏های باستانی ایران و ارائه مقالاتی در این زمینه) و تاریخ منطقه برچلو و شرا انجام داده‏اند.

ü  مجموعه آثار آیت الله شیخ عبدالنبی وفسی(ره)؛ در حال حاضر از 108 اثر مکتوب این دانشمند فرزانه فقط یک اثر در کتابخانه وفس وجود دارد.

ü  دیوان شعر شاعر خوش سخن وفسی، همافر عراقی (میرزا محمد حسین خان دارابی) که بالغ بر 15000 بیت است و هم اکنون در کتابخانه‏ی میرجعفری اراک (تخصصی- پژوهشی) نگهداری می شود.

ü  پایان نامه دانشجویی آقای نادر افتخار زاده با عنوان «گزیده‏ای بر دیوان همافر عراقی».

ü  کتاب «مرآت العارفین» اثر مرحوم حاج ابوالقاسم خاکی(حاجی میرزا)، از شاعران و مردان علمی وفس.

ü  کتاب ها، مقالات و متن سخنرانی‏های پروفسور دونالد استیلو پیرامون زبان وفسی و فولکلور، خصوصا کتاب‏های «داستان‏های قومی مردم وفس» و « گرامر زبان وفسی».

ü  کتاب های استاد عزیزالله سمیعی(فرهنگنامه زبان وفسی؛ تاریخ و جغرافیای تاریخی بلوك وفس) که انشاء الله بعد از چاپ در کتابخانه قرار خواهند گرفت.

ü  کتاب «گلهای محمدی» اثر مرحوم میرزا محمد آقا سجادی، از روحانیون و عالمان وفس.

ü  ویژه نامه دومین یادواره شهدا.

ü  مقالات و کتاب هایی که نویسنده فعال وفسی، جناب آقای علی باباجانی تالیف کردهاند.

ü  مطالب و مقاله‏های کوتاهی در ارتباط با وفس و وفسی‏ها که در منابع مکتوب مختلف وجود دارد و باید آنها را یافت و به مجموعه منابع بخش وفس شناسی اضافه کرد(کوشش های آقای غلامرضا ملایی در این زمینه قابل تقدیر و تشکر است).

ü  یافتن نسخ خطی قرآن و سایر کتب مذهبی و همچنین اسناد و آثار وفسی‏هایی که در دهه‏ها و سده‏های گذشته زندگی می کردند و این موارد اکثرا در داخل خانوادهها نگهداری میشود.

 

از همشهریان وفسی و سایر افرادی که می توانند در جمع آوری منابع فوق الذکر بنده را یاری دهند، و یا در خانواده ی آنها اسناد و اطلاعاتی از زمان های گذشته وفس نگهداری می شود، خواهش می کنم که حتما با بنده تماس بگیرند.

 

در پایان از آقایان علی باباجانی و محمد نظری به دلیل اهداء چند کتاب به بخش وفس شناسی، تشکر می کنم.

افتتاح «علی مَجِدْ»، پایان سنگ کاری کوچه ها و ...

چند روز گذشته را در وفس بودم، جای همه‏ی شما خالی بود. طی این چند روز اخبار و اطلاعات زیادی پیرامون حوادث رخ داده در روزها و هفته‏های گذشته دریافت کردم که بعضی از آنها را در زیر ذکر می کنم:

 

افتتاح مسجد محله پیش پلیکان، «علی مَجِدْ» یا مسجد حضرت علی(ع)

همانطور که قبلا، در روز 15 اردیبهشت امسال در وبلاگ نوشته بودم، تعمیرات اساسی در «علی مَجِدْ» از اوایل سال جاری آغاز شد، طی این چند ماه نیز این تعمیرات که در حقیقت تخریب ساختمان قبلی مسجد و ساختن ساختمانی جدید و بزرگتر(از طریق تخریب خانه‏ی کناری مسجد) است ادامه یافت و در حال حاضر حدود 80 درصد از کارهای ساختمان جدید نیز انجام گرفته است. خبردار شدم که مراسم افتتاحیه مسجد جدید، شب سه شنبه گذشته(17مرداد 85)، مصادف با ولادت حضرت علی (ع) در محل این مسجد انجام شده است. مهمان ویژه این مراسم برای افتتاح مسجد، نماینده‏ی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی بودند. در مراسم افتتاحیه جناب آقای مسافر، فرماندار شهرستان و تعداد زیادی از مسئولین شهرستان و بخش‏های مرکزی و میلاجرد حضور داشتند، همچنین در حدود 1000 نفر از همشهریان وفسی مقیم وفس و خارج از وفس نیز در محل مسجد حضور پیدا کرده بودند.

در انتهای مراسم نیز با چای و شام از مهمانان پذیرایی گردید.

 

سنگ کاری تعدادی از کوچه‏های وفس

خوشبختانه کار سنگ کاری بعضی کوچه‏های وفس که از روز 20خرداد سال جاری آغاز شده بود به اتمام رسیده است. این سنگ کاری‏ها که برای اولین بار در وفس صورت می گیرد، کیفیت خوبی دارد و برای مردم مشکلی خاصی از جهت رفت و آمد در این کوچه ها وجود ندارد(با توجه به شیب کوچه‏های سنگ شده)؛ همینطور ماشین و موتورسیکلت نیز مشکلی برای تردد از روی آنها ندارند.

مطالب پیشین:

سنگفرش کردن کوچه‏های وفس

سنگفرش کردن کوچه‏ها و چیدن آلبالو

اخبار وفس

 

ساخت ساختمان های جدید و تعمیر ساختمان های قدیمی

طی یکی دو ماه گذشته چندین مرتبه اعلام کردم که ساخت و ساز در وفس شدت گرفته است و در زمان حضور در وفس این اتفاق را از نزدیک مشاهده کردم. دقیقا از همان اول وفس در پیچ ابتدای محله دونَ، می توانید این امر را مشاهده نمایید. همانطور که قبلا گفتم تعداد این ساخت و سازها در محله ی دون بیشتر از سایر محله هاست. نوساز کردن خانه های قدیمی وفس، سودمند و مفید است اما به طور کلی مضراتی نیز دارد که شاید ناچارا باید آن مضرات را در قبال توسعه و پیشرفت بپذیریم، ولی چه بهتر است که سعی کنیم این مضرات را به کمترین حد ممکن برسانیم و تکنولوژی و امکانات جدید را با خانه ها و محله های قدیمی وفس و فرهنگ کهن موجود در روستا، هماهنگ تر نماییم.

مطالب پیشین:

اخبار وفس

اخبار وفس

 

گل آفتابگردان با 70 غنچه

در حیاط یکی از منازل موجود در محله دون، یک گل آفتابگردان حدود 70 غنچه کرده است. این گل آفتابگردان 3 متر ارتفاع دارد و سال قبل نیز در حدود 55 غنچه داشته است.

این خانه در ابتدای محله دون، روبروی کتابخانه شیخ عبدالنبی وفسی(ره) قرار دارد و صاحب آن جناب آقای سجادی، همشهری خوش ذوق و با سلیقه وفسی است. آقای سجادی، اکثر سال های زندگی خود را در تهران سپری کرده‏اند اما بعد از بازنشستگی، دوباره به وفس آمده و در خانه‏ی نوساز و زیبای خود سکونت می‏کنند.

منزل آقای سجادی دو حیاط دارد که یکی در ابتدای خانه و دیگری در انتهای آن قرار گرفته است، هر دو این حیاط ها مملو از گل های زیبا و قشنگ می باشد.

 گل آفتابگردان مورد نظر ما، در حیاط پشتی خانه قرار گرفته و آقای سجادی به طور اختصاصی و برای روشنایی در شب، یک لامپ در بین شاخه های آن قرار داده است. آقای سجادی می گوید که انس و الفتی بین او و این گل ایجاد شده و ایشان در خیلی مواقع به صحبت با این گل می پردازند.




 در ضمن بد نیست بدانید که جناب آقای حسن باریکلو، دهیار وفس، برای شرکت در دوره‏های آموزشی(دقیقا نمی دانم برای چه) به شهر ساری رفته‏اند و روز سه‏شنبه به وفس بازمی‏گردند.

مروارید در خطر

پروفسور دونالد استیلو در روز جمعه، 15 مارس سال 2002، پیرامون گونه شناختی زبان وفسی، سخنرانی در یکی از ساختمان های موسسه ماکس پلانک آلمان انجام دادند. خبرنامه الکترونیکی موسسه ماکس پلانک، قبل از برگزاری این جلسه، خبر تشکیل آن و محورهای سخنرانی را از زبان دکتر استیلو به چاپ رساند، که در زیر می خوانیم:

Pearls at peril

Linguistic lectures on endangered languages

Unusual Typological Features of Endangered Iranian Languages

Don Stilo
Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology, Leipzig

Friday afternoon March 15
15:15 hours
room 001 of building 1166 (Van Wijkplaats 4) at the Witte Singel in Leiden

abstract
I begin with a short sampling of interesting features in implicational word order universals in the typologically very mixed system of Vafsi (northwest Iranian, Tati subgroup) spoken in four villages. Then a brief look at some unusual subject and object marking strategies in other Tati languages is given. The bulk of the paper, however, will concentrate on the Vafsi use of ergative, nominative-accusative and ergative-accusative systems, optional agreement with subject and object, obligatory SOV and OSV word orders, animacy and specificity hierarchies and other features all of which come together to help distinguish subject from object. The combination of these strategies gives Vafsi at least 16 seemingly equal alternates of the same sentence to express subject and object strategies

مروارید در خطر:

 سخنرانی های زبانشناسی پیرامون زبان های در معرض خطر نابودی

ویژگی های گونه شناسی نادر زبان های در معرض زوال ایران

چکیده

جلسه را با نمونه‏ی کوچکی از ویژگی‏های جذابِ جهانی‏هایِ زبانیِ ترتیبِ کلمات در سیستم بسیار پیچیده‏ی زبان وفسی (زبان شمال‏غربی ایران، زیرگروه تاتی) که در چهار روستا صحبت می‏شود، آغاز می‏کنیم. سپس به صورت مختصر به استراتژی‏های نشانه گذاری غیرعادی فاعل و مفعول، در سایر زبان‏های تاتی می‏پردازیم. در وقت باقیمانده نیز بر روی زبان وفسی در استفاده از ساختار‏های ارگتیو، فاعلی- مفعولی، ارگتیو- مفعولی و مطابقت اختیاری فاعل و مفعول، ترتیب کلمات به صورت‏های «مفعول، فاعل، فعل» و «فاعل، مفعول، فعل»، سلسله مراتب خاص و سایر ویژگی‏هایی که برای تشخیص فاعل از مفعول به کمک می‏آیند،  تمرکز می‏کنیم. ترکیب تمام این استراتژی‏ها باعث می شود تا زبان وفسی، حداقل به 16 طریق در یک جمله‏ی یکسان، استراتژی‏های فاعل و مفعول را بیان کند.

 

توضیح بعضی مفاهیم:

جهانی های زبانی، یک پارامتر در زبانشناسی می باشد که به انواع مختلفی تقسیم می گردد.

 

ارگتیو، به حالتی گفته می شود كه در آن مفعول فعل متعدی می تواند بدون تغییر در معنا در نقش فاعل فعل لازم بكار گرفته شود. برای مثال در زبان انگلیسی، فعل open در دو جمله I opened the door و The door opened به ترتیب در قالب فاعلی و مفعولی آمده است بدون آنكه ما با استفاده از قانون های دستوری و فعل كمكی was بخواهیم در آن تغییری ایجاد كنیم.

 

منبع

 

مطالب پیشین:

پروفسور دونالد استیلو و گویش وفسی

داستان های قومی وفسی (Vafsi Folk Tales)

زمین شناسی منطقه وفس

از نگاه ساختاری و پهنه‌های متالوژنیك، استان مركزی در گوشه شمال غربی ورق ایران مركزی(Central Iran Zone) قرار دارد. ویژگیهای ژئومورفولوژیك حاكم بر این استان شامل مجموعه‌ای از رشته ‌كوهها و دشتهای نیمه موازی است كه از شمال شرقی به طرف جنوب غربی می باشند که به عنوان نمونه می توان از رشته كوههای شمال شرقی ساوه، دشت ساوه، رشته كوههای مركزی (ارتفاعات آشتیان، تفرش و وفس)، دشت جنوب غربی و رشته كوههای جنوب غربی نام برد.

ویژگیهای ساختاری و زمین‌شناسی رشته‌ كوههای یاد شده تفاوتهای آشكار دارند، بگونه ای كه در یك راستای شمال شرقی به جنوب غربی می‌توان گستره استان مركزی را به دو زیرپهنه ی ارومیه ـ بزمان و سنندج ـ سیرجان تقسیم نمود.

ویژگیهای زمین‌شناسی استان مركزی معرف پهنه‌های بلوك (سنندج ـ سیرجان و ارومیه‌ـ دختر) جدا شده با زون‌های گسلی است كه هر بلوك خاصه‌های ساختاری و توان معدنی ویژه دارد. به همین لحاظ، پیچیدگی‌های زمین‌شناسی ـ معدنی ویژه ای بر این استان حاكم است. خاصه‌های گفته شده و قرارگیری استان در محل یك كافت درون قاره ‌ای سبب گردیده تا استان مركزی از نظر زمین‌شناسی و اكتشافی مورد توجه باشد.

 

بررسیهای زمین‌شناسی سیستماتیک استان مرکزی به دو مقیاس 1:250.000 و 1:100.000 می باشد. افزون بر دو مجموعه گفته شده می توان به مطالعات زمین‌شناسی موضوعی و غیرسیستماتیك اشاره كرد كه بطور عموم در چارچوب برنامه‌های عمرانی و در مقیاسهای متوسط و یا كوچك صورت میگیرد.

الف ـ بررسیهای زمین‌شناسی به مقیاس 1:250.000

به منظور دستیابی به اطلاعات جامع از ساختار كلی استان، نوع سنگها و توان بالقوه معدنی آن، نخستین اولویت‌های مطالعاتی استان مركزی تهیه نقشه‌های زمین‌شناسی با مقیاس 1:250.000 بوده است كه نتایج حاصل به صورت چهارگوشهای زمین‌شناسی همراه با یك گزارش توصیفی منتشر شده است.

ب ـ بررسیهای زمین‌شناسی به مقیاس 1:100.000

به لحاظ محدود بودن رویه استان مركزی، تعداد نقشه‌های 1:100.000 این استان نزدیك به 16 برگ نقشه است كه درصد قابل توجهی از آن بررسی شده و یا در دست بررسی است. یکی از این برگ ها، ورقه زمین شناسی منطقه وفس است که با نام « وفس» در سال 1369، توسط سازمان زمین شناسی تهیه گردیده است. ورقه زمین شناسی « وفس»، روستای وفس، شهر کمیجان، شهر میلاجرد، از غرب تا شهر قهاوند، از شمال تا روستای آقجه قلعه و طمچی و امیرآباد را شامل می شود. در ادامه، گزارش زمین شناسی این ورقه، بیان شده است.

 

گزارش زمین شناسی ورقه یکصدهزارم وفس

 

SubState: Komigan

State: Markazi

100 K sheets: Vafs

250 K sheets: Hamadan

 

استان: مركزی

شهرستان: كمیجان

راهنمای نقشه 250000/1: همدان

راهنمای نقشه 100000/1: وفس

 

با کلیک بر روی عکس زیر می توانید، تصویر ورقه یکصدهزارم وفس را دریافت کنید(حجم تصویر ورقه در حدود ۱و۶۰ مگابایت).

 ورقه یکصدهزارم وفس

 

همچنین فایل pdf این ورقه را می توانید از طریق این لینک دانلود نمایید.

 

ورقه یکصدهزارم وفس در بخش شمال شرقی چهارگوش دویست و پنجاه هزارم همدان، قرار دارد. این ورقه با مختصات جغرافیایی 49.30  49.00 طول های شرقی و 35.00  34.30 عرض های شمالی در شمال غربی استان مرکزی جای دارد.

 

از نظر آب و هوایی بخش های شمالی، شمال شرقی، شرقی، جنوبی و قسمت کوچکی در جنوب غربی ورقه به دلیل کوهستانی بودن از زمستان های سرد و مرطوب و تابستان های معتدل برخوردارند. دیگر نقاط منطقه به لحاظ جایگیری در پهنه دشت، تابستان های گرم و زمستان های سرد و خشک دارند. بررسی آماری آب و هوا در گذر ده ساله گذشته نشان می دهد که بالاترین درجه حرارت هوا 35 درجه سانتیگراد و پایین ترین درجه حرارت به 15- درجه سانتیگراد می رسد. اندازه میانگین بارندگی سالیانه حدود 1/303 میلیمتر و رطوبت نسبی 64 درصد است.

منابع تامین کننده آب کشاورزی و آشامیدنی روستاها و شهرهای منطقه، قنات ها، چاه ها، چشمه ها و روخانه ها هستند. بزرگترین رودخانه این منطقه، شاخه ای از رودخانه قره چای است که به همین نام از مرز شمال غربی ورقه وارد منطقه می شود و با روان شدن به سمت جنوب از مرز جنوب غربی بیرون می رود. برخلاف شاخه اصلی و آبدار قره چای که از ورقه شمال وفس (یکصدهزارم رزن) می گذرد، شاخه ی فرعی یاد شده خشک است.

 

رخنمون های سنگی محدوده ورقه را در بخش های شمالی و شمال شرقی، سنگ های رسوبی و آتشفشانی و در نواحی شرقی، جنوبی و جنوب غربی سنگ های رسوبی پدید آورده اند. سایر نقاط از دشت های هموار عهد حاضر است. بلندترین نقطه ارتفاعی در کوه هرسائول، در جنوب شرقی روستای وفس با ارتفاع 2962 متر و پست ترین نقطه در دشت شمال غربی روستای امیرآباد کُرد، با ارتفاع  1596 متر است. از دیگر کوه های منطقه باید به شاه نمیران، قلنجه، انجیلی، انجمن چای، بلاغ دره سی، قراول خانه، سفید، آق داغ، وصال، قره داغ، زرد کوه، چراغچی، بیوک داغ و ساری گونه اشاره کرد. چنین می نماید که ساز و کار گسله های بزرگی چون گسله کوت آباد و گسله چال میان- آق دره در شکل گیری و ریخت شناسی این مناطق موثر بوده اند.

 

چینه نگاری

ورقه مورد مطالعه به گونه آشکار در دو پهنه ساختاری ایران مرکزی و سنندج- سیرجان جای دارد. تنها، بخش محدودی از شمال شرقی آن در کمربند آتشفشانی تبریز- بزمان و یا سهند- بزمان استقرار گرفته قرار گرفته است.

 

روستای وفس

از نظر زمین شناسی، ارتفاعات نواحی وفس(قسمت جنوبی وفس با ارتفاعی بالاتر از 2100 متر) مربوط به نیمه دوم دوران سوم زمین شناسی(رسوبات میوسن) و عمدتا شامل سنگ های آهکی نسبتا سخت مارنهای خاکستری، شیل و مارنهای گچی است. نواحی کم ارتفاع در شمال وفس(دشت انجمن و ... ) اکثرا مربوط به نیمه اول دوران سوم زمین شناسی می باشد؛ جنس این نواحی، مارن ماسه ای سبز و زرد رنگ است که به صورت نواری باریک از شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شده است. همچنین منطقه کوچکی در شمال وفس، به صورت گدازه ومایل به سیاه است.

 

همانطور که در بالا گفته شد، جنس کوهستان ها و ارتفاعات وفس از نوع سنگ های آهکی است؛ بر اساس نقشه های سازمان زمین شناسی، فسیل های فراوان و سنگ های معدنی بسیاری در کوهستان های وفس وجود دارد.

ضخامت خاك بر روی طبقات سنگ در نقاط مختلف متفاوت است و در اكثر نقاط، در عمق های متفاوت به طبقات سنگ برخورد می شود.

در نیمه شمالی براساس نقشه منابع خاك استان مركزی، خاك از نوع رسوبی شور می باشد و نسبت به نیمه جنوبی سنگ کمتری در آن وجود دارد. به طور كلی در اكثر نقاط خاك به رنگ قهوه ای دیده می شود و در بعضی جاها(در قسمت شمالی) خاك های سفید رنگ نیز وجود دارند که همان خاك های شور می باشد.

در تکمیل این پست از مطالب سایت های« پایگاه ملی داده های علوم زمین» و « سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور » نیز استفاده شده است.

مطالب پیشین:

کوه های وفس

مراتع وفس

معادن و پتانسیل های معدنی در وفس

سفر هنرجویان خانه عکاسان استان مرکزی به وفس

خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا؛10/5/1385): اخبارحوزه هنری استان مرکزی

هنرجویان خانه عکاسان حوزه هنری استان مرکزی طی سفری یک روزه معماری سنتی وطبیعت بکر روستای تاریخی وفس را به تصویر کشیدند.
در این سفر که به همت حوزه هنری استان مرکزی برگزار شد 20 نفراز اعضای فعال خانه عکاسان حضور داشتند، حوزه هنری درنظردارد که از آثار برتر این سفر هنری، نمایشگاهی در نگارخانه شهید آوینی برگزار نماید.

 

 

تشکیل نمایشگاه عکس از زیبایی های وفس توسط عکاسان حرفه ای، واقعا خبر بسیار بسیار خوشحال کننده ای است. به نظر من، برگزاری این نمایشگاه ها فواید بسیار زیادی برای وفس دارد. نظر شما چیست؟

 

در ضمن آیا کسی از همشهریان وفسی ساکن اراک می تواند در مورد زمان برگزاری و سایر اخبار مربوط به این نمایشگاه جستجو کند و نتیجه را به بنده اعلام نماید؟

                                                                  *************

عکس نسبتا هنری زیر توسط آقای احمد مقدسی در سال 1383، از وفس تهیه شده است.

 

 

 

برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به عکس، این صفحه را مطالعه کنید.

اسامی جانوران و موارد مربوط به آنها در زبان وفسی

در ادامه ی بررسی واژگان وفسی، در این پست به اسامی جانوران می پردازیم. در جداول زیر اسامی تعدادی از جانوران به زبان وفسی بیان شده است. توجه داشته باشید که این جداول ناقص می باشند و جانوران ریز و درشت بسیاری وجود دارد که نامشان در جداول نیامده است.

بعضی از لغات و کلمات از کتاب «گویش های وفس، تفرش و آشتیان» نقل گردیده است، اما اکثر لغات را از طریق پرس و جو یافته و در جداول وارد کردم، از شما همشهریان عزیز وفسی هم می خواهم که اینکار را انجام دهید و از افراد بزرگسالی که در اطرافتان هستند، در مورد نام جانوران مختلف سئوال کنید و مواردی را که یافتید در بخش نظرخواهی وارد نمایید تا هر چه بیشتر بتوانیم این جداول را کامل کنیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

مطالب پیشین: زندگی جانوری و حیات وحش در وفس

خونى كه در راه مشروطه ریخت

به روزهای پیروزی نهضت مشروطه و صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه نزدیک می شویم. صد سال از عمر انقلاب مشروطه گذشت. بدون شک، انقلاب مشروطیت، یک اتفاق و حادثه ی بسیار مهم و تاثیرگذار در تاریخ ایران است که باعث تغییراتی بنیادی در تمام جنبه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه ی ایران گردید. برای ما وفسی ها، انقلاب مشروطیت با نام سیدعبدالحمید گره خورده است. طلبه ای وفسی که جان خود را در راه آزادی و آزادگی ملت ایران تقدیم کرد و شهادت او باعث ایجاد و استمرار اعتراضات گسترده مردمی گردید و در نهایت، 25 روز بعد از شهادتش، نهضت مشروطه به پیروزی رسید.

 

احتمالا اطلاع دارید که روزنامه ی وزین شرق از حدود چند ماه قبل، صفحه ی جدیدی تحت عنوان « مشروطه» به صفحات روزنامه افزوده است و در این صفحه به بیان و بررسی اخبار و حوادث روزگار مشروطه می پردازد. یکی از بخش های صفحه ی مشروطه در روزنامه ی شرق، قسمتی تحت عنوان « صد روز» می باشد؛ در این بخش، وقایع و اتفاقات روزگار مشروطه به طور روز به روز بیان می شود. شماره ی روز گذشته ی روزنامه ی شرق (شنبه، 7 مرداد)، در بخش صد روز به بررسی شهادت سیدعبدالحمید و اتفاقات بعد از شهادت در روز 19 تیر سال 1285، پرداخته است و شماره ی امروز این روزنامه(یکشنبه، 8 مرداد) به بررسی وقایع روز 20 تیرماه می پردازد که با شهادت سیدعبدالحمید مرتبط می باشد. این مطالب در ادامه آمده است:

 

عنوانخونى كه در راه مشروطه ریخت»                ۱۹ تیر ۱۲۸۵

 

عین الدوله سومین مرحله از تصمیمات خود را به مرحله اجرا گذاشت. او مانند تمام مستبدین كه فكر مى كنند با گرفتن و بازداشت كردن به بقایشان افزوده مى شود تصمیم گرفت وعاظ و سخنوران را بازداشت و روانه زندان و یا به نقاط دوردست تبعید كند.

صبح امروز دسته اى از قشون به رهبرى احمدخان یاور، در كوى سرپولك دور حاج شیخ محمد واعظ را گرفته و با بازداشت وى او را به سمت منزل عین الدوله حركت دادند، با آنكه شیخ محمد به احمدخان یاور تذكر داده بود كه اگر مرا اینگونه تحت  الحفظ ببرید در شهر بلوا خواهد شد و پیشنهاد كرده بود كه خود از جلو و سربازان از پشت سر او حركت كنند و به هر جا كه آنها مى گویند بدون سروصدا بروند اما احمدخان یاور به سربازان خود دستور داد او را تحت  الحفظ به منزل عین الدوله ببرند.

طلاب از موضوع آگاه شدند و دور سربازها حلقه زدند. احمدخان نیز كه نمى خواست درگیر شود شیخ محمد را در قراولخانه اى كه در آن نزدیكى بود محبوس كرد تا مردم متفرق شوند سپس وى را به سمت جایگاه عین الدوله ببرند. وقتى خبر به بهبهانى رسید او پسر خود را به واسطه براى رهانیدن شیخ محمد فرستاد اما كارساز نبود و احمدخان به اقدام خود اصرار مى ورزید.

هر لحظه به تعداد مردم افزوده مى شد و كنترل قراولخانه مشكل تر مى شد. مرحوم الدیب الذاكرین كرمانى خود به جلو راه افتاد و مردم را نیز تحریك به شورش و حمله به قراولخانه كرد. مردم به قراولخانه حمله كرده و شیخ محمد را از حبس رهانیدند.

احمدخان به سربازان فرمان شلیك داد. بعد از چند بار شلیك هوایى توسط سربازان یك تیر به ران الدیب الذاكرین خورد ولى وى با این حال شیخ محمد را از آن میان نجات داد و خود نیز خارج شد.

سیدعبدالحمید نامى كه از درس آقامیرزا محمدتقى مجتهد گیلانى با جمعى از طلاب دیگر بازمى گشت با مشاهده این صحنه به احمدخان معترض شد و گفت: «مگر تو مسلمان نیستى، چرا امر به شلیك دادى؟ مگر اینها مسلمان نیستند، مگر این ادیب نوكر سیدالشهدا نیست كه در خون خود مى غلتد؟...»

احمدخان كه از فرار شیخ محمد به شدت عصبانى بود، با شنیدن این سخنان بر عصبانیتش افزوده شد و اسلحه اى را به سمت وى نشانه گرفت و گلوله اى به طرف سینه وى شلیك كرد و سید مظلوم با همان یك تیر در جا افتاد. مردم بدن او را برداشته و به مسجد معمارباشى بردند و او در حالى كه طلب آب كرده بود قبل از رسیدن آب با لب تشنه دارفانى را وداع گفت. طبق روال دولتیان آن روزها، سربازان ریختند و جنازه را با خود بردند تا مستمسكى دست مردم براى شورش نباشد.

میرزاسیدجعفر صدرالعلما یكى از بزرگترین مراجع مذهبى آن دوران با عده زیادى از طلاب به مسجد آمدند و جنازه را از سربازها گرفته و به مسجد جامع نزد آقاى بهبهانى بردند. خبر به بازار رسید، مغازه هاى بازارهاى شهر بسته شد.

آقایان علما هر كدام با طلاب و نفرات زیادى از نزدیكان به مسجد مى رسیدند. حاج شیخ فضل الله كه تا آن روز كمتر به این اجتماعات مى پیوست، به نوشته ناظم الاسلام در ص ۴۸۱ تاریخ بیدارى «با كوكبه و جلال همراه عده اى از مردم محله سنگلج وارد مسجد جامع شد.» مرحوم طباطبایى نیز كه به مسجد عبدالحسین رفته بود، وقتى فهمید همه در مسجد جامع گرد آمده اند، حوالى ظهر به مسجد جامع رفتند و طى سخنرانى ضمن دعوت مردم به اتحاد و همدلى چنین گفتند: «بغض و كینه و اغراض شخصیه را كنار گذارده، در زیر لواى اتحاد و توحید در این دوره سلطنت كه وزراى خائن و پادشاه رئوف و مهربان و مایل به معدلت و مساوات است... قانون معدلت را دائر كنیم.» آقایان دیگر اصرار به بركنارى عین الدوله داشتند كه آقاى طباطبایى گفتند: «اگر عدالتخانه را برپا كنیم دیگر عین الدوله داخل آدمى نیست.»

در آن روز همه در مسجد ماندند و دور جنازه سیدعبدالحمید كه در وسط مسجد بود به سینه زنى و عزادارى پرداختند و بعضى نیز به شهر رفتند تا علما و روحانیون دیگر را به مسجد بیاورند. با آمدن هر یك از آقایان مدارس مذهبى آن محل نیز تعطیل و طلاب و كسبه آن نیز به دنبال آقایان به مسجد مى آمدند.

 

عنوانمسجد جامع بازار، پایگاه مشروطیت»                                  ۲۰تیر ماه ۱۲۸۵

 

مردم در طول شب و تا بامداد صداى جارچیان دولتى را مى شنیدند كه:«هر كس كه فردا دكان یا حجره خود را باز نكند كالایش تاراج و خود او كیفر خواهد شد.»

از طرفى هم عین الدوله كه در فكر سركوب مردم بود تمام نیروهایش را از بیرون شهر به داخل شهر آورده و در نقاط حساس و خیابان ها و در بازار مستقر كرده بود. در سر هر كوچه و محله اى تعدادى سرباز ایستاده و مشغول نگهبانى بودند. اعضاى دولت كه در كنار شاه در ییلاق نیاوران به سر مى بردند براى اینكه او را خیلى درگیر مسائل نكنند به دستور عین الدوله به تهران منتقل شدند كه هم بتوانند اخبار را از شاه دور نگه دارند و هم حداقل یك ساعت به واقعه و آشوب ها نزدیك تر باشند.

عین الدوله كه در اصل كل دولت بود پیغامى براى علماى متحصن در مسجد فرستاد مبنى بر اینكه «شما آقایان به منازل خود برگردید تا ما امور را اصلاح نماییم.» علماى متحصن بعد از مشورت براى اولین بار به صراحت بركنارى عین الدوله را خواستند:«مقصود ما تاسیس عدالتخانه است كه بعد از این به كسى ظلم و تعدى و اجحاف نشود و چون عین الدوله مانع عدالتخانه  است و دست خط شاه را اجرا نمى كند و قول شاه را به فعلیت نمى رساند پس خائن دولت و ملت است و باید از مسند وزارت برخیزد.»

مردم هم كه كشته شدن یك طلبه سید آن هم به صورت تشنه برایشان بسیار سنگین و غیرقابل هضم بود برخلاف دستورات و تمهیدات دولتیان رفتار مى كنند، بازارها و دكان ها كماكان بسته است و مردم دسته دسته به مسجد نزد علما مى روند. تا قبل از ظهر مجلس ختم سیدعبدالحمید برگزار مى شود. وعاظ به منبر مى روند و نسبت به درنده خویى ها و بدى هاى عین الدوله سخنرانى مى كنند.

نزدیك ظهر طلاب و بزازان دو دسته شدند و طلاب، عمامه سیدعبدالحمید و بزازان لباس خونى او را به چوب كرده و به روش سینه زنى و عزادارى در اطراف بازار و مسجد جامع حركت كردند و حتى تا نزدیكى ارك شاهى نیز رفتند و بدون اینكه كسى از سربازان به آنها تعرضى كند به مسجد بازگشتند.

البته خانم فاطمه شیرانى در كتاب «انجمن هاى تهران در عصر مشروطیت» آورده است ملیونى همچون فریدون آدمیت در چنین روزها و شب هایى بین نظامیان و فرماندهانشان مى رفتند و از آنها با نصیحت و گفت وگو تعهد مى گرفتند كه به سوى مردم شلیك نكنند و در صورتى كه حكم دولتى به شلیك به سوى مردم بود دستور را اجرا نكنند.

در این بین بهبهانى یك مهمان ویژه داشت. فرستاده ویژه سفارت انگلیس كه پاسخ  نامه سه روز پیش مرحوم بهبهانى را براى او آورده بود. بهبهانى قبل از واقعه كشته شدن سیدعبدالحمید طى نامه اى از سفارت انگلیس خواسته بود به مانند سفیر عثمانى در واقعه تحصن حرم عبدالعظیم میانجیگرى بین علما و شاه را بر عهده بگیرد كه سفارت بریتانیا با توجه به اتفاقات روزهاى اخیر چنین خواسته اى را نپذیرفت: «دولت انگلیس نمى خواهد به كسانى كه رفتارشان با دولت خصمانه است یارى دهد.»

شب جمعه علما و نزدیكانشان به همراه تعدادى از طلاب و بازاریان در مسجد ماندند و تا صبح به عبادت مشغول شدند. ناظم الاسلام در تاریخ بیدارى چنین مى نویسد:«در وقت سحر آقامیرزا مهدى پسر حاج  شیخ فضل الله، طلاب را بیدار كرده و مشغول عبادت شدند، كم كم مردم و عوام هم كه در مسجد خوابیده بودند نیز بیدار شده، صداى یاالله در تمام شهر پیچیده بود ولى افسوس اگر در بین این صداها فقط یك نفر براى رفاهیت نوع یاالله مى گفت، هر آینه خداوند تبارك و تعالى مى شنید و دعوتش را اجابت مى فرمود و روزگار آتیه ایرانیان به این حال حالیه نمى افتاد.»

 

عنوان مردم را به گلوله بستند»                           ۲۱تيرماه ۱۲۸۵

 

عين الدوله تمام نيروها و سربازها را كه در خارج از شهر ذخيره كرده بود به داخل شهر آورده بود. دور تا دور مسجد را محاصره كرده و اجازه ورود به كسى نمى داد. گروهانى را كه ديروز از شليك كردن خوددارى كرده بودند، به جاى ديگر انتقال داده بود و به سربازان دستور داده بود اگر مردم به صورت گروهى از مسجد خارج شدند آنها را به گلوله ببندند. مردم نيز داخل مسجد دور جنازه سيدعبدالحميد مشغول روضه خوانى و سينه زنى بودند. از طرفى طلاب و سادات عمامه خونين سيد را بالاى چوبى علم كرده و به سر و سينه مى زدند و از طرف ديگر كسبه بازار هم پيراهن خونى سيد را علم كرده و زيرش به عزادارى مى پرداختند.

كم كم ازدحام مردم بيشتر شد و برخلاف نظر آقايان طباطبايى و بهبهانى به سمت بيرون مسجد راه افتادند. سادات و طلاب قرآن به دست از جلو و مردم نيز پشت سر آنها از مسجد خارج شدند. كمى دورتر از مسجد سربازان جلوى آنها را گرفته و مانع عبور شدند و آنها هرچه اصرار كردند كه با اين جمعيت زياد برگشتن امكان ندارد سربازان نپذيرفتند. تا بالاخره ميرزا احمد خان آشتيانى كه رئيس سربازان آن ناحيه بود دستور شليك داد و سربازان به سمت مردم تيراندازى كردند و تعداد زيادى از مردم را كشته و زخمى كردند. مردم كه فكر نمى كردند سربازها به سمت سادات و طلاب تيراندازى كنند وحشت زده به مسجد بازگشتند. مردم از علما مى خواستند كه براى دفع حملات سربازان فرمان جهاد صادر كنند كه آقايان با درايت خود چنين اجازه اى ندادند و مردم را به آرامش دعوت كردند. تعداد كشته ها و زخمى ها به درستى گفته نشده است اما آمارى از ۵۸ نفر تا ۱۱۵ نفر كشته نقل شده است. ناظم الاسلام در تاريخ بيدارى به نقل از يك سرباز مى نويسد كشته ها و زخمى ها را در چاهى در نزديكى چهارسوق روى هم ريختند تا مردم با ديدن آنها تحريك نشوند. بعد از اين حادثه سربازان همه جا را گرفتند و دور تا دور مسجد را محاصره كردند و در بالاى پشت بام ها سنگربندى كرده و در بالاى شمس العماره كه به راحتى مى توانستند مسجد را به گلوله ببندند مستقر شدند. و از طرف رئيس پليس دستور داده شد براى متفرق كردن مردم و خارج شدن آنها از مسجد آب را بر روى مردم و علما در داخل مسجد ببندند.

بهبهانى و طباطبايى وقتى نتوانستند پيام خود را از طريق سفارت انگليس به شاه برسانند راهى ديگر را جست  وجو كردند. در همين راستا طباطبايى نامه اى خطاب به شاه نوشته و به نزد عضد السلطان پسر شاه فرستاد. او نيز عين نامه را براى پدرش فرستاد. حوالى غروب دستخط مظفرالدين شاه در جواب پسرش عضدالسلطان به دست آقايان رسيد. شاه مستبد به سياق تمام مستبدين در جواب مرحوم طباطبايى با غرورى غيرقابل هضم چنين مى نويسد: «... عجب است كه مى گويند علما را در حضور ما معارض دولت و مفسد قلم داده اند و هيچ تصور نمى كنند اولاً احدى را قدرت خلاف گويى در حضور ما نيست، ثانياً چه كسى مى تواند معارض دولت شود و از اوامر دولت تمرد كند؟» در انتهاى نامه نيز چنين مى نگارد: «در شهر غائله ننمايند بيايند مطلب خودشان را بگويند و جواب بشنوند، تا ما هم مطالب حسابى آنها را به طورى كه صلاح دولت است بپذيريم و رفع غائله بشود...»

بدين سان آخرين تلاش هاى آقايان براى رسيدن به پيروزى به بن بست مى خورد و هر لحظه نيز فشار عين الدوله برايشان و مردم بيشتر مى شود و هر لحظه امكان كشته شدن مردم بيشتر مى شود.  آقايان بعد از مشورت به اين نتيجه مى رسند مردم را متفرق و به خانه هايشان برگردانند. فلذا مرحوم طباطبايى و بهبهانى طى خطابه هايى از مردم و طلاب خواستند به منزل ها رفته و از فردا به سركارهايشان بروند. «اى مردم ما قول و عهد شما را به شما مسترد مى داريم. خواهشمنديم كه ما را بگذاريد به حال خود و برويد اگر مى كشند ما را بكشند و اگر مى گيرند ما را بگيرند. از شما كارى ساخته نيست جز آن كه تفرقه حواس ما را باعث مى شويد، برويد و دكان هاى خود را بازنماييد.» طلاب و مردم حاضر به رفتن به منزل هايشان نبودند. مرحوم بهبهانى و طباطبايى از بيم اينكه آشوب گسترده  تر نشود و تعداد كشته ها افزون نگردد پافشارى مى كردند تا اينكه قرآن دست گرفتند و مردم را به رفتن و خروج از مسجد قسم دادند. مرحوم بهبهانى بعد از اينكه دستخط شاه را براى مردم خواند، قرآن به دست گرفته و خطاب به مردم چنين گفت: «اى مردم آنچه را كه در باب عدالت تقاضا و خواهش نموديد عاقبت جز گلوله جوابى نشنيديد. كار به ناملايمات و سختى خواهد رسيد، پس هر چه زودتر برويد.» مردم نيز با شنيدن اين سخنان متفرق شدند و به جز عده اى از خواص همه مسجد را ترك كردند. امشب براى آقايان شبى دردناك بود. مردم رفته بودند و ايشان به همراه اندكى از خواص در پشت بام مسجد شب را به صبح رساندند.

 

منابع:

ناظم الاسلام، تاریخ بیدارى، جلد سوم، صص ۴۸۲ و ۴۸۳

احمد كسروى، تاریخ مشروطه ایران، صص ۹۸ و ص ۹۹

فاطمه شیرانى، انجمن هاى تهران در عصر مشروطه، ص ۳۷

حسن معاصر، انقلاب مشروطه به روایت اسناد وزارت خارجه انگلیس، جلد ،۱ ص ۸۵

ملك زاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، جلد ،۱ ص ۳۵۵

یحیى دولت آبادى، حیات یحیى، جلد دوم، ص ۶۶

 

علاقه مندان به حوادث مشروطه، می توانند سایر اتفاقات بعد از شهید شدن سید عبدالحمید وفسی را از طریق صفحات مشروطه در روزنامه ی شرق دنبال نمایند.

 

مطالب پیشین: شهید سید عبدالحمید سجادی وفسی(اولین شهید انقلاب مشروطیت ایران)

کوهنوردی در وفس

مطلبی که در زیر می آید، خاطره ای است که ابوالفضل سمیعی از یک کوهنوردی در وفس تعریف می کند. این قضیه در ماه قبل (تیرماه 1385) اتفاق افتاده است و ابوالفضل عزیز، شرح آن را در تاریخ 31 تیرماه در این پست از وبلاگش نوشت.

 

بچه ها همین طور که مشغول دیدن مناظر بودن، ناگهان یکی از بروبچ لب دره آمد و به پایین نگاه کرد (فکر کنم سرش گیج رفت ) دیگه نفهمیدم چه اتفاقی افتاد.

 

چشمم افتاد به حسین که داره از دره می افته و مهدی که فریاد می زنه بیایید کمک حسین داره  می افته. این زاویه ای که می بینید همون محلیه که من نشسته بودم. بی خیال از واقعه ای که در جریان بود دوربین رو برداشتم و روی حسین که داشت می افتاد فکوس کردم و در یک دقیقه سه عکس ازش گرفتم؛ می خواستم عکس چهارم را بگیرم که از چشمی دوربین متوجه نگاه ملتمسانه حسین شدم . دلم سوخت!!!! ...

 

هر چند بعد از ماجرا بچه ها یه جشن پتوی مفصل برام گذاشتند ولی بعد از دیدن عکس نظرشون عوض شد و تصمیم گرفتند که هر وقت می خوان برن تو کوه و کمر یا منو ببرند یا دوربینمو!!!.

 

 

البته این عکس رو برای شبکه سه و سایت بی بی سی هم فرستادم که ازشبکه سه دیشب پخش شد. دو روزه که رو صفحه عکس بخش فارسی سایت بی بی سی هست.

 

      

 

اخبار وفس

سنگ کردن کوچه های مانداران و باغچه میران

آقای دهیار اعلام کردند سنگ کاری کوچه ی باغچه میران طی یکی دو روز آینده و سنگ کاری کوچه ی مانداران طی یک هفته ی آینده به اتمام می رسد.

خوشبختانه این طرح در مدت زمان مناسب و با موفقیت به پایان رسید. از زمانی که این طرح شروع شد با تعداد زیادی از همشهریان وفسی در مورد آن صحبت کردم، بعضی ها این طرح را بسیار مناسب می دانستند و پیشنهاد می دادند که کل کوچه ها باید سنگ شود ولی بعضی دیگر استفاده از آسفالت و سنگ را توصیه می کردند. تعدادی دیگر از همشهریان نیز سنگ کردن کوچه ها را اشتباه می دانستند و می گفتند که اولا این سنگ ها دوام زیادی نخواهد داشت و ثانیا در فصل زمستان و هنگام بارش باران، افرادی که قصد عبور از این کوچه ها را دارند، روی سنگ ها سُر می خورند و صدماتی به آنها وارد می شود؛ نظر شما چیست؟

 

ساخت خانه های جدید و تعمیرات خانه های قدیم

همانطور که در چند پست قبلی نیز ذکر کردم طی ماه های اخیر تعمیر و بهسازی خانه های قدیمی و ساخت خانه های جدید به شدت رو به افزایش است. طبق گفته ی دهیار وفس، در حال حاضر حدود ۵۰ نفر(خانواده) در نقاط و محله های مختلف وفس در حال تعمیر و یا ساخت خانه ی خود می باشند که البته تعداد این ساخت و سازها در محله ی « دونَ » به دلیل وسعت فضایی که دارد بیشتر از بقیه ی محله ها است.

یکی از عواملی که در افزایش ساخت و سازها موثر بوده همان تسهیلات مسکن روستایی است که از حدود ۶ ماه قبل و توسط دولت جدید اجرایی شده است. اولین بار خبر اعطای تسهیلات مسکن روستایی را مسئول بنیاد مسکن استان مرکزی در جلسه ی ۴ دیماه سال قبل در وفس اعلام نمود و از همشهریان حاضر در جلسه خواست با دریافت وام نسبت به تعمیر و بهسازی خانه های خود اقدام کنند. مبلغ این وام، 5 میلیون تومان و مدت بازپرداخت آن، ۱۲ سال می باشد و بهره ای در حدود ۴ تا ۵ درصد دارد. این وام با حضور ناظر و در سه قسط به وام گیرندگان پرداخت می شود.

همشهریانی که قصد دریافت این وام را دارند باید به دهیار وفس مراجعه نمایند، دهیار این افراد را به کمیته امداد معرفی می کند و پس از تایید کمیته و شروع کار و تایید ناظر، اولین قسط وام پرداخت می شود. آقای دهیار اعلام کردند تا کنون حدود ۴۵ نفر را به کمیته امداد معرفی کرده اند که در نهایت ۱۵ نفر موفق به دریافت وام گردیده اند.

 

کلاس های آموزش افراد سرپرست خانوار در وفس

طبق اعلام جناب دهیار، قرار است از روز شنبه تا پنج شنبه ی هفته ی آینده، کلاس هایی برای آموزش بهداشت و تنظیم خانواده و سایر مسائل خانوادگی برای مردان و زنان سرپرست خانوار، در وفس برگزار شود. مجری برگزاری این کلاس ها که فقط مخصوص افراد ۶۰ سال به بالا است، کمیته امداد می باشد.

آقای دهیار همچنین اعلام کردند، محل برگزاری کلاس ها، مسجد حضرت فاطمه(ع) در محله ی « ماندی مزنَ» است و هر روز دو کلاس بین ساعات ۸ الی ۱۱ صبح برگزار خواهد شد. تا امروز نیز حدود ۸۲ نفر برای حضور در این کلاس ها ثبت نام کرده اند.

جلسه ی مسئولین شهرستان در وفس

جلسه ی قرائت زیارت عاشورا و آشنایی با شخصیت حضرت آیت الله شیخ عبدالنبی وفسی، با حضور فرماندار و سایر مسئولین شهرستان، صبح روز پنج شنبه، ۲۹ تیرماه، در وفس برگزار گردید.

در این جلسه که به پیشنهاد دهیار وفس در مقبره امامزاده شاهزاده حسین(ع) برگزار شد، حدود ۶۰ تن از مسئولین محلی و مردم وفس حضور داشتند. جناب آقای ابوالقاسم مسافر( فرماندار شهرستان)، دهیار وفس، اعضای شورای روستای وفس، معاون فرماندار، بخشدار مرکزی و بخشدار میلاجرد، شهردار کمیجان و شهردار میلاجرد، امام جمعه موقت شهرستان، مسئولین اداره جات آب، برق، جهاد کشاورزی و بهزیستی شهرستان، بعضی از مسئولین حاضر در جلسه بودند. این جلسه از ساعت ۶ صبح، شروع و در ساعت ۵/۷ به پایان رسید.

آقای دهیار حدود ۳ هفته قبل تشکیل این جلسه را به بنده اطلاع داده بودند و از من خواستند که اطلاعات خلاصه ای در رابطه با آیت الله شیخ عبدالنبی وفسی گردآوری نمایم. بنده نیز اطلاعات بسیار خلاصه ای، در حد یک ورق A4 تهیه کرده و تعداد ۳۰ عدد از آن را برای دهیار ارسال نمودم. در وفس تعداد این اوراق از ۳۰ به ۶۰ رسانده شد و در جلسه بین حاضرین توزیع گردید.

 

در ضمن بد نیست بدانید که جناب فرماندار، معاون فرماندار، دهیار وفس و چند تن دیگر از مسئولین و تعدادی از مردم وفس، کل شب پنج شنبه(شب قبل از جلسه) را در مقبره حاجی رضوان به سر بردند.

 

 

مطالب ورقه توزیع شده در جلسه پیرامون زندگی و شرح آثار مرجع تقلید بزرگ وفسی، حضرت آیت الله شیخ عبدالنبی عراقی وفسی، در زیر می آید:

 

بسمه تعالی

 

حضرت امام خمینی(ره): مرحوم شیخ عبدالنبی، شیخ الفقهاء و المجتهدین بودند.

 

مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالنبی عراقی وفسی در سال ۱۳۰۸ هجری قمری، در شب مبعث پیامبر اکرم(ص) در روستای وفس و در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. پدر ایشان میرزا محمد علی، این ولادت را به فال نیک گرفته و پشت جلد قرآن خود، روز و سال تولد وی را ثبت نمود.

عبدالنبی، دوران طفولیت را در دامان پدر بزرگوار خود سپری کرد و درس اخلاق و معرفت آموخت و علاقه فراوانی به کسب علم و معرفت از خود بروز داد. خواندن و نوشتن را در زادگاه خود و در مکتب شخصی به نام سید احمد و نیز نورعلی بگ می آموزد. پس از آن ادبیات را نزد میرزا محمود از بستگان پدری خود و نزد مرحوم میرزا هاشم و میرزا رضی و میرزا اسماعیل و ... فرا می گیرد. وی سپس به شهر همدان هجرت می کند و به مدت دو سال، در مدرسه ی مرحوم آخوند به تحصیل خود ادامه می دهد. بعد از آن، به اراک رفته و مدت چهار سال به تحصیل سطوح مشغول می شود.

در بیست سالگی، دروس سطح را به اتمام می رساند و درس خارج را آغاز می نماید. حدود دو سال در مجلس بزرگانی چون: آقا نورالدین عراقی، میرزا محمد علیخان و میرزا ابوالحسن - رحمهم الله - زانوی ادب به زمین می زند و در این مدت کوتاه، بهره ی وافر از محضر آنان می برد.

سال ۱۳۲۷، جهت تکمیل اندوخته ها و طی مدارج علمی بالاتر، رهسپار نجف اشرف می گردد و در حوزه ی نجف، گذشته از این که علوم ریاضی و هیئت و نجوم را نزد شیخ شمس الدین بخارایی می آموزد، در درس مراجع  و علمای بزرگ حوزه هم شرکت می جوید. آیت الله عراقی سه سال پیش از جنگ جهانی به جهت فوت پدر به ایران بازگشت و در زادگاه خود - وفس - پنج ماه توقف کرد و به اقامه نماز جماعت، قضاوت و تدریس پرداخت. سپس مجددا به نجف بازگشت و در مجموع چهل و پنج سال در آنجا اقامت گزید. در این مدت وی علاوه بر بهره جستن از درس اساتید و علمای بزرگ نجف، به تدریس خارج فقه و اصول هم پرداخت و شاگردان بسیاری را تحت تربیت و تعلیم قرار داد. آیت الله شیخ عبدالنبی عراقی در سال ۱۳۴۰، به قصد زیارت حضرت ثامن الائمه(ع) به ایران بازگشت و هنگام مراجعت، مرحوم آیت الله حائری، موسس حوزه علمیه قم، از ایشان برای اقامت در قم دعوت کردند ولی ایشان بنا به دعوت متولی مدرسه سپهدار، راهی شهر اراک می گردد و در آنجا به مدت شش سال به تدریس مشغول می شود و در راس علمای اراک قرار می گیرد.

آیت الله عراقی به سال ۱۳۴۶ بنا به دعوت مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی جهت تدریس در حوزه ی نجف، به عتبات هجرت می کند و در مسجد هندی به تدریس می پردازد. این امر همچنان ادامه دارد تا در سال ۱۳۶۶ که فرزند ایشان مریض می شود و طبق دستور اطبای نجف به ایران باز می گردد؛ اما این بار رحل اقامت می افکند و در مسجد عشقعلی به اقامه ی جماعت و تدریس اشتغال می ورزد و پس از آن در مسجد خاتم واقع در کوچه اعتضادالدوله، امامت و تدریس می نماید.

وی علاوه بر آگاهی به فقه و اصول و کلام، در علوم غریبه و تعبیر خواب نیز مهارت داشت.

سجایا و فضایل اخلاقی

مراتب تقدم فضل، هوش، کمال ذهن، وقار و ادراکات عالی و ویژگی های روحی و اخلاقی او را کسانی که با او سر و کار داشته و محضرش را دیده اند اذعان و اعتراف کرده و کمالات او را با اوصاف بلیغ مورد ستایش و تمجید قرار داده اند. آیت الله شیخ عبدالنبی وفسی، روحی لطیف و الهی داشتند که در اثر زهد و پارسایی و شب زنده داری به آن نائل شده بودند. حضرت حجه الاسلام و المسلمین حاج سید محمد علی روحانی قمی یکی از شاگردان وی نقل کرده است که:

هیچ فجری طلوع نکرد که او در خواب باشد. به هر مسجدی که وارد می شد، نماز تحیت مسجد را به جای می آورد. لذا هرگاه به محل درس خود(مسجد همایون) وارد می شد، قبل از درس، نماز تحیت را می خواند و آن گاه درس را شروع می فرمود.

آیت الله شیخ قدرت الله وجدانی فخر، داماد معظم له، در زمینه ی خصوصیات اخلاقی او می گوید:

آنچه که من به دست آوردم، شخصی بود دور و گریزان از دنیا؛ به طوری که بود و نبود آن، نسبت به شخص او مساوی بود. از برنامه های مرید بازی و جلب اشخاص به سوی خود، کاملا پرهیز داشت و همواره متکی به خداوند و مخالف با هوای نفس بود. اکثر شب ها را به عبادت و مناجات به سر می برد.

داماد محترم ایشان، حضرت آیت الله سید علی اکبر موسوی می فرمود:

راز موفقیت معظم له پشتکار ایشان بود. همیشه یا مطالعه می کرد، یا می نوشت، یا تدریس می نمود. ایشان تا آخر عمر از نویسندگی دست بر نداشت و کتاب «معالم الزلفی» را در حال بیماری نوشت. در ماه مبارک رمضان ختومات متعدد قرآن داشت.

ملاقات با حضرت ولیعصر(عج)

آیت الله شیخ عبدالنبی وفسی، در طول عمر خود، بارها با امام زمان(عج) ملاقات کردند و جواب سئوالاتی را که برایشان مشکل و مبهم بود، از ایشان دریافت می کردند.

شرح وقوع اولین تشرف ایشان از زبان خودشان، در کتاب های گوناگون ذکر گردیده که در اینجا به دلیل محدودیت فضا، فقط قسمتی از آن بیان می شود:« بعضی از ثقات از اهل علم و غیر علم، حکایت کردند از آن مرحوم که می فرمود چهارده مسأله در نظرم غامض و مشکل بود و می خواستم از حضرت ولیعصر (عج) سئوال کنم. پس از یک اربعین شب چهارشنبه بر طبق معمول و متداول به مسجد سهله مشرف شده و نماز خوانده و التماس کردم هنگامی که از مسجد بیرون آمدم،  شخصی آمد و گفت: می خواهی حضرت ولیعصر (عج) را ببینی؟ گفتم: آری؛ گفت: با من بیا. از عقب او رفتم تا به منزلی رسید که درب منزل کوچکی بود و ایوانی داشت و تختی در آن ایوان بود. دیدم حضرت صاحب الزمان(عج) روی تخت نشسته اند ....».

اجازه ی روایت و اجتهاد

آیت الله شیخ عبدالنبی عراقی در دوران جوانی به درجه ی اجتهاد و مراتب علمی و اخلاقی نایل شدند. ایشان از تعداد زیادی از مراجع و علمای بزرگ آن دوران نجف، همچون آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، آیت الله شیخ مهدی مازندرانی و ... اجازه ی نقل روایت و جواز اجتهاد دریافت داشتند. این مرجع بزرگ تا بدان رتبه علمی و پارسایی دست یافتند که خود اجازه ی اجتهاد برای برخی از افراد صادر نمودند.

تالیفات

آیت الله شیخ عبدالنبی وفسی را باید در زمره آن دسته از بزرگان حوزه قرار داد که در کنار تدریس و تربیت طلاب به تالیف کتاب نیز می پرداخته اند. از ایشان بیش از یکصد جلد کتاب در زمینه های مختلف فقه، اصول، اخلاق و انسان شناسی به جای مانده است که حدود ۲۰ جلد آن به چاپ رسیده است. ایشان طبق وصیت نامه ای که در پایان عمر تنظیم نمودند، همه آثار مطبوعه و غیر مطبوعه خویش را وقف کتابخانه ی مدرسه ی فیضیه نمودند تا اهل علم از آن بهره مند گردند.

فرزندان علمی

آیت الله عبدالنبی عراقی، گذشته از تالیف کتب بسیار، به تربیت شاگردانی پرداخته که هر یک از آنان در نشر و تبلیغ مبانی تفکر شیعی، نقش به سزایی داشته و دارند. از شاگردان ایشان از آیت الله سید علی اکبر موسوی، آیت الله شیخ قدرت الله وجدانی، آیت الله مسلم تبریزی، آیت الله سید محمد قاضی طباطبایی، می توان نام برد.

وفات

عالم فرزانه آیت الله شیخ عبدالنبی عراقی، پس از عمری زهد و پارسایی، تلاش و کوشش و تبلیغ و ترویج فرهنگ ناب تشیع، بیماری قلبی پیدا کردند، ۲ ماه در بیمارستان فیروز آبادی شهر ری بستری شدند و گویند از روز فوت خودشان آگاه بودند، ایشان در ماه رجب ۱۳۸۷ هجری قمری مطابق با آبان ۱۳۴۴ شمسی در آن روزی که پیشتر بیان فرموده بود، چشم از جهان فرو بست و به سوی دیار باقی شتافت و در جوار کریمه اهل بیت فاطمه معصومه (علیها السلام) به خاک سپرده شد.

 

توجه: فصلنامه راه دانش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مرکزی، در شماره ۲۲-۲۱ خود که در پاییز سال ۱۳۸۴ منتشر شد، مقاله ای با عنوان« فهرست آثار خطی و چاپی شیخ عبدالنبی عراقی وفسی» به قلم نویسنده ی گرامی وفسی، جناب آقای غلامرضا ملایی، به چاپ رسانده است. این مقاله که حدود ۲۸ صفحه می باشد، هم اکنون تایپ شده و بر روی شبکه اینترنت قرار گرفته است که علاقه مندان می توانند از طریق لینک زیر آن را دانلود کنند (اگر مشکلی در دانلود کردن داشتید، اطلاع دهید تا این مقاله به ایمیلتان ارسال شود).

دانلود مقاله

 

مطالب پیشین:

آیت الله العظمی شیخ عبدالنبی عراقی وفسی

کتاب روح ایمان