سیداحمد وکیلیان از کهنه کارهای فولکلور و ادبیات عامه است. او که هم اکنون مدیر مسئول فصلنامه فرهنگ مردم است، طی سالیان دراز صدها مقاله و یادداشت در نشریات گوناگون پیرامون فرهنگ عامه مناطق مختلف ایران به چاپ رسانده و در این زمینه تحقیقات فراوانی انجام داده است. آقای وکیلیان که از دوستان نزدیک دکتر اولریش مارزلف نیز هست در هر دو کتاب حاوی قصه های وفسی یعنی "Vafsi Folk Tales" و "توپوزقلی میرزا" نقش داشته و به ویژه کتاب دوم، توسط خود او به چاپ رسیده و به نظر می رسد ایشان باید آشنایی بیشتری نسبت به دیگر محققان فرهنگ عامه از وفس و گویش وفسی داشته باشد.

با این مقدمه به سراغ اصل داستان می رویم!. در روز سه شنبه، 12 اردیبهشت ماه 91، مطلبی با عنوان "داشته هایی که به فراموشی سپرده می شوند" و ادامه آن با عنوان "بی توجهی به گنجینه های فرهنگی" در صفحات فرهنگی روزنامه ایران(صفحات 17 و 19) از قول آقای وکیلیان به چاپ رسید که این استاد ارجمند نظرات خود را در زمینه زبان ها و گویش های ایرانی و اهمیت آنها برای اتحاد میان اقوام گوناگون ایرانی بیان کرده بودند. آقای وکیلیان در بخشی از مطالبشان به گویش وفسی اشاره کرده و راجع به دو کتاب فوق الذکر چیزهایی گفته اند که در زیر آمده است:

"...از آنجایی كه مدت‌ها به تحقیق در فرهنگ عامه مردم پرداخته‌ام؛ مطلع شدم كه ترانه‌ها، لطایف و داستان‌های بسیاری در زبان‌های محلی و گویش‌های كشورمان وجود دارد كه بسیار غنی‌تر ازداشته‌های ما در زبان فارسی هستند. به عنوان مثال قصه‌های موجود در زبان كردی از چنان زیبایی و حلاوتی برخوردارند كه نمونه آن را در جای دیگری نمی‌توان دید. مسائل و مشكلاتی كه به آن اشاره شد در طول 50 سال اخیر به مرور زمان منجر به از میان رفتن این داشته‌های فرهنگی ما شد؛ از جمله زبان‌های وفسی، خلجی و بسیاری دیگر از زبان‌ها كه امروز به فراموشی سپرده شده‌اند.

پرفسور «ال.پ.الول ساتن» كه در جنگ جهانی دوم برای راه‌اندازی شبكه بی‌بی‌سی راهی ایران شد به قدری شیفته ایران شد كه به تألیف قصه‌هایی با عنوان «قصه‌های مشتی گلین خانم» پرداخت. این قصه‌ها در دهه قبل به ایران آورده شد و بسیار مورد توجه قرارگرفت. حدود 10 سال قبل، دانشگاه گوتینگن اطلاعیه‌ای داد در خصوص پیدا كردن فردی كه مسلط به زبان وفسی باشد. به دنبال انتشار اطلاعیه فوق در مجلات آلمانی زبان، فردی از دانشگاه هاروارد با عنوان «دانیل سیلو» از امریكا طی نامه‌ای اعلام كرد كه به این زبان مسلط است. زبان وفسی زبان خاص استان مركزی و در نزدیكی اراك است. این استاد آمریكایی حدود 40 سال قبل به ایران آمده و در اینجا به تحصیل در رشته زبان شناسی پرداخته بود. تمام حرف من این است كه چرا متخصص به زبانی كه خاص كشور ما است باید فردی غیر ایرانی باشد؟ این فرد به استخدام دانشگاه مربوطه درآمد و قصه‌های وفسی را به فارسی بازگرداند و بعد نیز 500 صفحه در ارتباط با دستور زبان وفسی به زبان انگلیسی نوشت.

... قصه‌های مورد نظر كه در برگیرنده 17 قصه از استان مركزی بود با زحمت بسیار ثبت و چند سال قبل با عنوان قصه‌های «توپوز قلی میرزا» منتشر شد."

*****

اما متاسفانه مطلب فوق حاوی اشتباهاتی درباره گویش وفسی است(که با رنگ قرمز مشخص شده اند) که مهمترین آن ادعای فراموش شدن گویش وفسی است؛ در حالیکه همین امروز، این گویش فقط در چهار روستای وَفس، چهرقان، گورچان و فَرک نزدیک به چهار هزار گویشور دارد و چندین هزار نفر از اهالی این روستاها هنوز هم در شهرها به این گویش صحبت می کنند. هرچند که این گویش در دسته زبان های در حال انقراض،(اینجا) قرار دارد ولی صحبت از فراموشی آن کاملن نادرست و نابجاست.

برای اصلاح این اشتباهات با استاد وکیلیان تماس گرفتم و موارد فوق الذکر را به ایشان یادآوری کردم. متاسفانه آقای وکیلیان از تعداد گویشوران وفسی بی اطلاع بودند و از شنیدن تعداد واقعی سخنگویان به وفسی تعجب کردند. اما در عین حال ضمن ابراز خوشحالی بر تحقیق بیشتر در زمینه گویش وفسی و به ویژه ترجمه کتاب "Vafsi Folk Tales" تاکید نمودند. ایشان همچنین از علاقه مندی خود برای چاپ ویِژه نامه ای برای استان مرکزی و شهرستان اراک صحبت کردند و گفتند در صورت چاپ ویژه نامه، لازم است یک تا دو  مقاله از گویش وفسی و فولکلور این منطقه در آنجا به چاپ برسد.
آقای وکیلیان دیگر اشتباهات موجود در مطالب را ناشی از مصاحبه تلفنی و بدونِ هماهنگیِ قبلیِ خبرنگارِ روزنامه ی ایران دانستند و بر اصلاح این اشتباهات در مطالب بعدی خود تاکید نمودند.