"استــان مرکزی" و ضرورت تغییر نام
آغاز سخن
در تمام دنیا با نامگذاری هر منطقه جغرافیایی پیشینه تاریخی و میراث و دستاورد های تمدنی هر ملت مورد یاد آوری قرار می گیرد. نام های جغرافیایی ریشه در فرهنگ هر مرز و بوم داشته و ثبت صحیح آن در نقشه ها، اطلس ها و مدارك و اسناد جغرافیایی امری ضروری، هویتی و ملی به شمار می رود. بر این بنیان بسیاری از کشور های نوظهور تلاش كرده اند با ربودن افتخارات و پیشینه و شخصیت های تاریخی دیگران و مصادره آنان به نام خود پشتوانه ای حتی دروغین برای خویش دست و پا كنند.
تهدید جدی همه كشور های عربی برای تغییر نام خلیج فارس نمونه ای است كه بر اساس آن دشمنان ایران زمین می كوشند هویتی غیر ایرانی و عرب برای خلیج فارس و كرانه های جنوبی و حتی شمالی آن باز تعریف نمایند با این حال ایرانیان میهن دوست در سراسر دنیا با این توطئه ها همواره مقابله كرده و در پاسداشت نام تاریخی،هویتی خلیج فارس و جلو گیری از تحریف آن همواره با جدیت کوشا بوده اند.
با توجه به این كه استانی كه به عنوان "مركزی" خوانده می شود و شهرهای آن شامل اراك، فراهان، آشتیان، تفرش و... با پشتوانه تاریخی كهن، مهدتربیت و پرورش علما، رجال و دانشمندان و ادبای بزرگ بوده است كه هر یك میراث جاودان ارزشمندی را در پهنه تاریخ و فرهنگ و ادب كشور از خود باقی گذارده اند زیبنده است با نام گذاری مناسب برای آن استان، گام ارزشمند و ماندگاری برای پاسداشت پیشینه غنی تاریخی فرهنگی بخشی مهم از تاریخ و فرهنگ ایران زمین برداشته شود.
چرا نام "مركزی" برای استان به مركزیت اراك زیبنده نیست؟
مروری بر وجه تسمیه و دلایل نام گذاری استان های 31 گانه ایران هر یک یاد آور و تثبیت کننده پیشینه تاریخی و یادگاری از سکونت اقوام رنگارنگ كشور عزیزمان و یا ویژ گی های جغرافیایی هر منطقه است که از آن میان می توان به ریشه های لغتی نام استان های زیر اشاره كرد:
نام استان ایلام (یاد آور تمدن باستانی ایلام كه برای این استان به عنوان بخشی کوچک از سرزمین تمدن باستانی عیلام انتخاب شده)
استان فارس (سكونت گاه پارس ها به عنوان یکی از سه قوم باستانی آریایی ساکن ایران به همراه ماد و پارت)
استان همدان(با توجه به اهمیت تاریخی هگمتانه یا اکباتان باستانی)
استان مازندران(یا تپورستان بر گرفته از نام باستانی موجود در شاهنامه)
استان کردستان(به عنوان بخشی از سکونتگاه باستانی اقوام کرد )
استان گیلان(برگرفته از نام قوم باستانی گیل)
آذربایجان (به نام سردار دلاور هخامنشی آتور پات ،آتورپاتگان یا آذر آبادگان)
یزد (برگرفته از نام یزدان پاك و خداوند یكتا)
استان کرمان (بر گرفته ازساتراپ یا استان باستانی ایران زمین، كرمانیا)
خوزستان (بر گرفته از نام باستانی ساتراپ سوزیانا)
استان لرستان(به عنوان بخشی از سكونت گاه اقوام لر)
خراسان (سرزمین خورشید تابنده)
و استان تازه تاسیس البرز (برگرفته از نام رشته كوه های تاریخی البرز و یاد آور دماوند محل جانفشانی آرش كمانگر)
نكته مهم این كه همگی این نام ها از ریشه واژگان آریایی و پارسی بوده وهر یک، بخشی از تاریخ و فرهنگ و پیشینه گران سنگ ایران زمین را بر اذهان متبادر می سازد ولی در این میان نام یك استان مقوله ای دیگر است و آن استان مرکزی ،چرا كه:
1- واژه "مركزی"تنها نام استان با ریشه غیر فارسی در بین تمام استان های کشور است.
2- واژه "مرکزی" از نظر ادبی ،نام به حساب نمی آید و بر خلاف نام بقیه استان های کشور، صفت محسوب می شود.
3- واژه "مركزی" بر خلاف نام بقیه استان های كشور در هنگام استفاده هیچ پیشینه تاریخی،فرهنگی مشخصی را بر اذهان متبادر نمی سازد.
4- نام گذاری استان مرکزی زمینه جغرافیایی هم نداشته و این استان بیشتر به غرب كشور نزدیك بوده و مركز ایران بیشتر با اصفهان و یزد مطابقت دارد.
5- واژه مركزی تنها به این دلیل برای این استان به کار رفته که اراک و شهر های اطراف در مقطعی به همراه تهران و قم و قزوین و استان تازه البرز همه با هم " استان مرکزی" ایران را تشکیل می دادند و بعد از جدایی هر یک از این استان ها واژه "مرکزی" بر روی استان به مرکزیت اراک بر جای ماند.
بنای فعلی شهر اراك از نظر تاریخی به دوره قاجار و سلطنت فتحعلی شاه باز می گردد. در اوایل سلطنت قاجار و در زمان فتحعلی شاه ، بلوك عراق عجم یعنی بخش بزرگی از محدوده ی استان مركزی امروزین به علت وسعت زیاد و جمعیت فراوان ، همواره نا امن بود كه یوسف خان گرجی از فتحعلی شاه اجازه گرفت تا برای قشون عراق عجم قلعه ایی نظامی احداث كند. با احداث این قلعه به نام سلطان آباد بنای اولیه شهر نهاده شد كه در سال 1231 خورشیدی به پایان رسید.
حاج زین العابدین شروانی كه كتاب بستان السیاحه خود را به سال 1248 به پایان رسانیده می نویسد: "سلطان آباد كه همان عراق عجم است و یوسف خان گرجی بنا نموده و به غلامحسین خان پسرش رسیده است و اكنون در ضبط دیوان اعلی است"
در جایی دیگر ذكر شده "شهر اراك فعلی قبل از سال 1317 خورشیدی به نام عراق و پیش از آن به اسم سلطان آباد و در بدو امر عنوان قلعه سلطان آباد داشته است . شهر اراك از بناهای زمان فتحلعیشاه قاجار است كه به دست محمد یوسف خان گرجی كه گویا این شخص برادر یكی از همراهان شاه كه از اهالی گرجستان بوده و به دلایلی شاه با سیاست وی را به بهانه امر و سامان دادن به این مناطق همراه سپاهی وی را گسیل داشته تا از مركز دور باشد بنا شده. تاریخ بنای شهر را چنانچه در افواه معروف است به حساب 1231 ضبط نموده اند."
براساس آمار كتاب ایرانشهر در سال 1320 خورشیدی، جمعیت اراك 51000 نفر بود .
در دوران معاصر در سال 1326 هجری شمسی با تغییراتی كه در تقسیمات كشوری به وجود آمد شهرستان اراك و سایر شهرستان های وابسته آن در محدوده استان مركزی ( تهران ) به مركزیت شهر تهران قرار گرفت. بعد از سی سال از این تقسیم بندی در سال 1356 هجری شمسی دولت وقت تصمیم گرفت استان تهران به مركزیت تهران ،از استان مرکزی منتزع شود و بدین سان اراك به عنوان مركز استان مركزی انتخاب شد و تشكیلات استان مركزی از سال 1357 در این شهر مستقر شد و این گونه بود که از آن زمان واژه مرکزی برای این استان به مرکزیت اراک بی تغییر باقی ماند.
پیشینه تاریخی استان موسوم به "مركزی"
با توجه به مطالعات باستان شناسی و تاریخی پیشینه سكونت در این نقطه از ایران زمین به پیش از میلاد هزاره دوم مسیح (5000-4000 سال پیش) باز می گردد.
برای دستیابی و تدوین جغرافیای تاریخی استان، علاوه بر تحقیقات و بررسی های زنده یاد استاد دهگان و پژوهش های سال های اخیر، باید از تاریخ و جغرافیای دوران حكومت مادها قبل از هخامنشیان در ایران، آگاهی داشت زیرا چنانچه به آن اشاره می شود، استان مركزی امروز قسمت بزرگی از ماد سفلی یا ماد بزرگ بوده و ماد علیا یا ماد كوچك منطقه آذربایجان امروزین را شامل می شده است.
قوم ماد به همراه قوم پارس در جنوب ایران و قوم پارت در شمال شرقی ایران سه پایه اصلی تاریخی اقوام آریایی را تشكیل می دادند .
پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه «وحدت ملی» اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهمترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.(تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز)
از خط و نوشته دوران ماد، در داخل ایران چیز زیادی باقی نمانده، مگر برخی نوشته های الواح آشوری و بابلی. تنها سند مهم موجود، زبان تاتی است كه از شاخه های زبان مادی بوده و اكنون در بخش هایی از استان مركزی با آن زبان سخن می گویند.
الفبای این زبان متاسفانه از بین رفته است، شاید بتوان الفبا و خط این زبان را در بین تات زبانانی كه از داخل ایران برای جلوگیری از حمله سكاها در زمان ساسانیان به باكو و دیگر نواحی اران و شروان (شمال ارس) كوچانده شدند پیدا كرد. در حال حاضر واژگان زبان تاتی كه در بخش وفس بدان سخن گفته می شود قابل مقایسه با زبان های اوستائی و پهلوی هستند.
بنابر برخی نوشته ها ی تاریخی، اوستا كتاب دینی ایرانیان بر روی ششهزار جلد پوست گاو با آب طلا نوشته شده بود كه اسكندر مقدونی آن را به یغما برد و در آن زمان دانشمندان یونانی و مقدو نی ها آن را به زبان لاتین برگرداندند و به عنوان اندیشه های خود جا زدند. این گونه بود كه آنچه نوشته به زبان مادی و هخامنشی بود نابود گردید.
پس از حمله تازیان به ایران و سپس تهاجم تركان و مغولان نیز، بسیاری از كتاب های مذهبی، فرهنگی، تاریخی و علمی ایرانیان یا سوزانده شدند یا آن ها را به رودخانه ها ریختند و به این دلیل اطلاع و آگاهی ما از تاریخ و جغرافیا بسیار محدود گردیده است.
شاهنامه ابومنصوری كه تا اواخر دوران ساسانی توسط ملت ایران سینه به سینه حفظ گردید بعد ها توسط فرزانه توس، فردوسی بزرگ به نظم در آمد كه در شاهنامه فردوسی اطلاع دقیقی از دوران ماد و اشكانی به دست می آید.
در مورد تاریخ بعد از اسلام منطقه اطلاعات خوبی قابل دستیابی است كه می توان از تاریخ های طبری و ابن اثیر و مجموعه كتاب های مسالك و ممالك سود برد.
بررسی اسناد تاریخی از جمله تاریخ ماد نوشته ی دیاكونوف و ایران در زمان ساسانی نوشته ی كریستین سن دانماركی و ایران از آغاز تا اسلام گریشمن و بسیاری مستندات دیگر نشان می دهد ، استان مركزی امروزین از هزاره ی نخست پیش از میلاد قسمت اصلی سرزمین ماد سفلی یا ماد بزرگ بوده است و سه ایالت مادها كه به ماد سفلی معروف بوده در محدوده استان مرکزی قرار داشته این محدوده منطقه وسیعی از حوزه شازند، خنداب، فراهان، وفس تا آشتیان و تفرش و قسمت هایی از ساوه را شامل می شده است.
یورش های مداوم 46 ساله آشوریان به سرزمین ماد (834 تا 878 پیش از میلاد) سبب ویرانی شهرها و شهرك ها گردید، وجود تعداد كثیری تپه های باستانی استان مركزی به احتمال قوی بازمانده از آن دوران است.
بر اساس متون تاریخی از مناطقی كه مورد هجوم آشوریان قرار گرفته بودند مشرق هگمتانه (منطقه فراهان و اراك امروزین) ذكر شده است.
در اسناد تاریخی، هجوم بیست و پنج ساله اقوام مهاجم سكاها به ماد سفلی (استان مركزی امروزین) و ویرانی شهرها و شهرك های این منطقه نیز ذکر شده است. در زمان سلوكیان منطقه ماد بزرگ را مناطق بین همدان و ری (محدوده استان مرکزی امروزین) می دانستندو در اسناد آن دوران از شهری به نام "كره" نام برده شده و هم اكنون نیز منطقه ای به نام" كره رود" در اراك وجود دارد.
در زمان اشكانیان نیز استان مرکزی امروزین بخش اصلی ولایت ماد بزرگ بوده است.
لازم به یاد آوری است كه واژه كره در اسناد دوران اسلامی به نام های الكرح _ كرح تغییر یافته است .
جغرافی نویسان مسلمان محدوده استان مركزی را در سده های نخستین اسلامی به نام «ایالت جبال» نامیده اند.بعدها به ویژه در دوران سلجوقیان منطقه استان مرکزی همراه با همدان، ری و اصفهان به نام «عراق عجم» و نواحی میان دو رود دجله و فرات «عراق عرب» نامیده شد.
لازم به ذکر این که از دیگر میراث ارزشمند معنوی زنده برجای مانده از گذشته های دور تاریخی استان مرکزی می توان به کاربرد زبان های با ریشه مادی در این استان اشاره کرد ازجمله زبان تاتی که هم اكنون در بخش هایی از استان مركزی با آن زبان سخن می گویند. همچنین می توان به شهر های دلیجان و محلات اشاره کرد که مردم این مناطق به زبان راجی حرف می زنند كه این زبان ریشه در زبان و واژه های دوره مادی دارد و جالب توجه این كه واژه معرب دلیجان به گویش راجی دلیگون خوانده می شود .
فرجام سخن این كه
به رغم این كه نام پارس یا فارس به درستی بر روی یكی از استان های ایران قرار گرفته، عدم به كار گیری نام های تاریخی ویژه ایران بر روی سرزمین های تاریخی آن می تواند سبب سوء استفاده دیگران قرار گیرد آن گونه كه متاسفانه هم اكنون كشور تركمنستان تنها به دلیل مطابقت جغرافیایی تقریبی مرز های كشورش با قلمرو "پارت" ها، تاریخ خود را به آن ارتباط می دهد و متعلق به خود معرفی می كند!! و اگر برای به كارگیری نام تاریخی"ماد" هم به عنوان یكی از سه قوم تاریخی ایران زمین ، راهكاری مناسب ارائه ندهیم دشمنان غیرایرانی آن سوی مرز ها آن را هم تصاحب و به نام خود معرفی خواهند كرد.
لذا با تاکید بر اهمیت پاسداشت میراث های معنوی، تاریخی، فرهنگی استان مرکزی به عنوان زادگاه بزرگان تاریخی فرهنگی ایران زمین همچون امام خمینی، امیرکبیر، نظامی تفرشی(گنجوی)، قائم مقام فراهانی، پروفسور حسابی و ... و برای حفظ و نگاهداری بخشی از میراث معنوی و فرهنگ و تاریخ ایران زمین و نیز ارج نهادن به قدمت جایگاه غنی فرهنگی، تاریخی این استان فرهنگ پرور به عنوان یكی از مهم ترین بخش های قلمرو تاریخی استقرار قوم ایرانی"ماد"، تغییر نام استان "مرکزی" به نامی تاریخی همچون "استان ماد"، از سوی نهاد های مسوول به ویژه وزارت كشور و استانداری مركزی، سازمان نام گزینی و یكسان سازی نام های جغرافیایی، موسسه جغرافیایی دانشگاه تهران، سازمان نقشه برداری ... اقدامی ارزشمند، شایسته و ماندگار خواهد بود. (منبع: تابناک)
مطالب پیشین: منطقهی وفس معادل ناحیه «بیتکاپسی» در زمان مادها