آقای جواد مفرد‌کهلان اخیراً در مطلب بدیعی تحت عنوان جغرافیای باستانی نواحی ماد مرکزی، اقدام به تعیین حدود شهرها و مناطق دوران ماد براساس اسامی جغرافیایی فعلی این مناطق نموده است. ایشان در همین راستا، منطقه فعلی وفس را معادل ناحیه «بیت‌کاپسی» در زمان مادها دانسته است. او می‌گوید:«ما در اینجا مطالب مربوطه در این باب را از تنها تاریخ معتبر ماد، یعنی تاریخ ماد تألیف دیاکونوف، به ترجمه کریم کشاورز، نقل نموده و تبیین خود را در پایان ضمن متن بر آن می‌افزائیم» و در نظرخواهی همین مطلب از معیار تعیین نواحی نام برده است:«مسیر راه‌ها و تبدیل لغات زبان‌های کهن ایرانی و نحوه تلخیص آنها و معادل‌ها و ترادف‌ها را معیار قرار داده‌ام».
خلاصه‌ای از مطلب ایشان(آنجا‌هایی که نام وفس آورده شده) بدین شرح است:

«بیشترین نام‌های عمومی مناطق ماد بزرگ و میانی و مراکز آنها را در گزارش‌های لشکرکشی سالنامه‌های "تیگلت پیلسر" پادشاه آشوری می‌توان پیدا نمود: "تعیین مسیر و محل لشکرکشی‌های تیگلت پیلسر به خاک ماد بسیار دشوار است. ما چهار روایت اصلی درباره نواحی که وی در نوردیده بوده، در دست داریم.
در سالنامه‌ها مذکور است که لشکرکشی اول (744 ق.م) اختصاص به [نامورو در دره دیاله(یا پارسوا= ناحیه کناری)] و بیت‌زاتی(شازند)، بیت‌آبدادانا(بیجار)، بیت‌کاپسی(وفس) و بیت‌تازاکی(تویسرکان) داشته است.
در سالنامه‌های مزبور ضمناً برخی جنگ‌هایی را که در سرزمین‌های پارسوا که پایتخت آن نیکور(ننور) بوده و بیت‌زاتی‌(شازند) و تا حدی آبدادانا(بیجار) و بیت‌سانگی(سنندج) و بیت‌کاپسی(وفس) و دیگر آرنزیاش(انجرود)، کیشه‌سو(همدان)، ارازیاش(اردلان)، سومورزو(سنقر) و بین همبان(طاق‌بستان) وقوع یافته بوده، بر می‌شمرند.
لشکرکشی دوم (737 ق.م)، طبق مندرجات سالنامه‌ها به بیت‌سانگی(سنه، سنندج)، بیت‌تازاکی (تویسرکان)، مادها، بیت‌زوآلزاشو(دلیجان) و بیت‌ماتی(محلات) تخصیص داده شده بوده است و جداگانه نام نقاط مسکونی زیر آورده شده است: ناحیه‌ای که مرکز آن بیت‌ایشتار(کنگاور) بوده، بیت‌کاپسی(وفس)، شهر تادی‌روتا(سهرورد) و نیروتاکتا(تاکستان)، سیبور(ساوجبلاغ)... آریاما(رامند)، خروسی(خلجستان)، ساکسوکنو(ساوه)، کارزیبرا(گازران)، بیت‌ساگبات(قم)، سیلخازی(سیالک)، تیل‌آشوری(یکی از تپه‌های باستانی مجاور سیالک کاشان)"».

من در ادامه چند سئوال پیرامون این نامگذاری و همچنین معنی چند لغت وفسی مطرح کردم که ایشان بزرگوارانه در اولین فرصت پاسخ تمامی سئوالات را ‌دادند، ضمن تشکر از این محقق گرانقدر توجه شما را به سئوال‌ها و پاسخ‌ها جلب می‌کنم:

(سئوال): لطفاً اگر برای شما امکانپذیر است دلایل خود را در مورد تعیین بیت‌کاپسی به عنوان منطقه فعلی وفس، بیان نمایید؛ در ضمن شما قبلا در مورد معنی واژه "وفس" گفته بودید:به وضوح حرف "و" به معنی وه یعنی خوب و کلمه فس تلخیص کلمه اوستایی فش (فشو یعنی رمه) می‌باشد. در مجموع یعنی دارای رمه‌های خوب».(وفسی‌ها، روستای خود را وُوس vows  تلفظ می‌کنند). آیا نام بیت‌کاپسی هم معنی خاصی دارد؟
(پاسخ): کلمه وفس را می‌شود هم به معنی چشمه خوب و نیز به معنی چهارپایان خوب گرفت. نام کاپسی را می توان ترکیبی از کا (خا= خوب) و پسو (دامها)گرفت. اگر این مطابقت که از روی نقشه جغرافیایی لشکرکشی‌های آشوریان صورت گرفته درست باشد، که به احتمال بالای 90درصد همینطور هم هست، معنی دوم برای وفس (ووس)برای آن درست است. بومیان کهن این دیار تات‌ها یعنی رعایای کوهستانی، باید اعقاب لولوبیان باشند که نامشان به همین معنی است.   

(سئوال): چند نام خاص در محدوده وفس وجود دارد که هیئت آنها به لغت «سلوکیان» بسیار نزدیک است، آیا می‌توان این لغات را یونانی دانست؟
لغت‌های سِلاکو (selāku) و سَرکولّی (sarkulli) اسامی دو منطقه در وفس و لغت اِسکِلّی (eskelli) که نام یکی از ارتفاعات وفس می‌باشد.
(پاسخ): "اسکلی" به صورت اسقیلی به معنی پیاز دشتی است. "سلاکو" به ترکی به صورت سله‌کی به معنی جای بافتن سبد و به فارسی به معنی محل سیلابی است. "سرکولی" را می توان به معنی کوی مقدم و یا کنار حوض گرفت.

(سئوال): مرحوم استاد محتاط در یکی از کتاب‌هایشان ادعا کرده‌اند که دژ بابلیان را یافته‌اند و محل آن را در شمال‌غربی روستای چهرقان و در نزدیکی وفس دانسته‌اند؛ آیا به نظر شما ادعای ایشان می‌تواند صحت داشته باشد؟ آیا بیت‌کاپسی در نزدیکی دژبابلیان بوده است؟
(پاسخ): نام ایرانی بومی دژبابلیان، سیلخازی بوده است (تاریخ ماد حواشی فصل سوم، شماره 152) که همان سیالک یا سیلک کاشان است که در نزدیکی کارکاسی (کاشان‌کنونی) قرار داشته و دارد. همدان همان دژکیشه‌سو است که تو در تو بوده است و دژ معروف دیگر خارخار همان دیوان‌دره کردستان است. بدون اطلاع از جای اینها شناسایی مکان‌های جغرافیایی ماد برایم غیر ممکن بود.
حمدالله مستوفی نام منطقه وفس را "بوسیان" آورده است یعنی جایگاه دارای چشمه‌ساران و این نشان می‌دهد نام‌های وفس و کاپسی به معنی جایگاه چشمه‌ساران بوده است. در کنار وفس نام روستای خنجین هم معنی جایگاه چشمه را می‌دهد. این نام‌ها می‌رساند که این منطقه در عهد باستان مرکز پرستش ناهید/ایشتار بوده است.

(سئوال): اشاره به "حمداله مستوفی" کردید، باید بگویم که همیشه یک سئوال در ذهن من پیرامون نوشته‌های مستوفی وجود داشت و دارد و آن اینست که: "مستوفی" ولایت ساوه را 4 ناحیه دانسته به نام‌های ساوه، آوه، جهرود و ناحیه چهارم «بوسین» و در ادامه‌ی نام ناحیه‌ی چهارم، آورده است که «چهل و دو پاره دیه است و راودان و ازناوه و شمیرم و مرق و دفس و خیجین معظم قرای آن» در پاورقی نیز توسط ویراستار برای اسم «دفس»  شکل‌های دیگر «دفسن» و «وفسن» یادداشت شده است. حال من مانده‌ام که وفس کدام است؟ وفس همان ناحیه «بوسین» است و یا یکی از معظم قرای آن یعنی دفس یا دفسن یا وفسن؟
(پاسخ): وفس هم یک نام عمومی ایالت بوده و هم نام شهرک. وفسن علی‌القاعده شکل پهلوی وفس است. چنانکه کتاب پهلوی بندهش را بندهشن میگفته‌اند. حتی شکل دفس یا دفسن نیز اصیل بوده است، چون اگر ده (قصبه) را به عنوان پیشوند به وفس (وفسن) علاوه نموده و تلخیص نمائیم همین اَشکال آن عاید می‌گردند. "حمدالله مستوفی" نام ایالت را با مترادف وفس، یعنی بوسین (دارای چشمه سار) بیان نموده است. ضمنا این بحث جالب مرا در شناسایی قوم بوسین ماد یاری کرد اینان همان مردم سمت پارتوکا (کنار چشمه سار) بوده‌اند که همان ناحیه کاشان و چشمه‌فین است، خشتریتی سوم پادشاه ماد را به همین سبب کی- کا- ووس یعنی پادشاه منطقه چشمه‌ساران (در سمت کوه ارزیفیه= کرکس) می‌نامیده‌اند.


نتیجه: این نامگذاری در هر درجه از درستی که باشد تلنگری است در ذهن جستجوگر برای انجام کندوکاو های بیشتر.