خاطرات وفس!
خاطره اردوی گروهی از دانش آموزان دختر اراکی به وفس
... بعد از یه ساعتو خورده ای پیاده روی و کوه نوردی رسیدیم به باغشون، دیدیم زیرانداز پهنه و یه عده منتظر ما نشستن و یه خر سفیدم اونجاست، که یهو "بهشاد" گفت دستتون درد نکنه راضی به زحمت نبودیم قربونی واسه چی، شرمنده میکنید که با پشت دست گلی مواجه شد و ادامه نداد! نشستیم صبحونه خوردیم و پاشدیم رفتیم کوه بعد از یه ربع که از کوه صاف بالا کشیدیم و هی بد و بیراه میگفتیم، رسیدیم رسیدیم اون بالا! واقعا عالی یه دره سرسبز که دورتادور کوه بود و پایینش یه دره عمیق پر درخت! یعنی اگه نبینید نصف عمرتون بر فناست
متن کامل گزارش سفر را می توانید در اینجا بخوانید
تصویر صابره و محمدرضا در وفس، که در وبلاگ ایشان منتشر شده است. برای دیدن عکس های بیشتر به اینجا مراجعه نمائید.

+ نوشته شده در شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۱ ساعت 22:58 توسط مهدی
|