شخصيت هاي وفس
شخصيت هاي وفسي از قديم معروف و در اين روستا و خارج از اين روستا داراي شهرت و آوازه بوده اند و تقريبا" يك سوم جمعيت ساكن روستا در تمام ادوار تاريخ را سادات تشكيل مي داده اند و هم اكنون نيز اين مطلب صادق است. دو محله از محله هاي روستا اجماعا" سادات نشين هستند و در محلات ديگر نيز كم و بيش پراكنده مي باشند و بعضي از اين سادات داراي كشف و كرامات بوده اند از جمله نقل مي كنند كه طايفه اي از آنها، آب را به جاي نفت در چراغ مي ريختند و چراغ مي سوخت كه از فرزندان آنان هنوز هم در وفس ساكن هستند.
محله خيبر كه اكثريت ساكنين آن را سادات تشكيل مي دهند از قديم بزرگان و عالمان زيادي تربيت و به جامعه تقديم كرده است و روزگاري « خاني بر » به عنوان « بَست » بوده، يعني اينكه اگر كسي از دست ظالمي يا مامور دولتي به آنجا پناهنده مي شد كسي حق تعرض به او را نداشت و در دوران قاجار از زمان ناصرالدين شاه، جوانان سادات از خدمت نظام معاف بودند و پيوسته علما و بزرگان، زعامت مذهبي مردم را عهده دار بوده، مسند قضاوت داير كرده به حل دعاوي مي پرداختند. در ذيل نام بعضي از اين علما و مكتب داران را كه در دوره اي در حدود 300 سال قبل تا كنون مي زيسته اند را ذكر مي كنيم:
قاضي جعفر، قاضي شمس الدين، سيد اسدالله، ملاشاه بابا، شريعتمدار، ميرزا ظهير الدين، سيد ساجد الدين، سيد نورالدين، ميرزا لطيف، ميرزا طاهر، ميرزا رضي، ميرزا حبيب، سيد مبين، شيخ مهدي، ميرزا محمد آقا( صاحب كتاب « گلهاي محمدي »)، ميرزا عبدالباقي، ميرزا شفيع، ميرزا ياسين، آقا صادق، امام جمعه و ديگر بزرگان كه همه از جاه و منزلت ويژه اي برخوردار بودند و اعقاب و اخلاف آنان هنوز در وفس زندگي مي كنند و بعضي هنوز در لباس روحاني امور مذهبي مردم را عهده دار هستند. از مردان علمي و ادبي وفس مي توان به شخصيت هاي بزرگي چون « آيت الله شيخ عبدالنبي وفسي عراقي»، « سيد عبدالحميد( اولين شهيد مشروطيت )»، « همافر عراقي »، « ميرزا رفيعا »، « ابوالقاسم خاكي» و ديگر بزرگان اشاره كرد.
منبع: كتاب « وفس در گذر زمان»؛ جمعي از نويسندگان؛ صفحات 208 و 209.
در پست هاي بعدي به معرفي بيشتر اين شخصيت ها خواهم پرداخت.