دوشنبه / 25 خرداد 1388 شمسی
از مجموعه تصاویر آقای مهندس محمودرضا طالبی، که قبلا تعدادی از آنها در این پست از وبلاگ ارائه شده بود:


قضیه از این قرار است که در وفس و بیشتر در بین افراد سادهلوح و معمولاً بیسواد، شایعه شده است که اگر کسی به احمدینژاد رأی ندهد، سهام عدالت و حقوق روستایی یا کمیته امداد وی قطع خواهد شد و همین عامل سببشده تا این افراد، احمدینژاد را به عنوان کاندیدای منتخب خود معرفی نمایند. معلوم نیست که این شایعه توسط طرفداران احمدینژاد و یا توسط مسئولین مربوطه در کمیجان، در بین مردم پخش شده است.
مطالعه کنید: اخبار وفس به نقل از رضا نبوی
به گزارش اداره كل روابط عمومی سازمان ثبت اسناد و املاك كشور، این اقدام به پیشنهاد اداره كل ثبت اسناد و املاك استان مركزی، با توجه به ماده 14 قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات كشوری و مفاد تصویبنامه مورخ دوم تیر ماه سال 1359 شورای انقلاب و با رعایت كامل مقررات و ضوابط قانونی و مراعات محدوده قضائی موافقت میشود.
در این موافقتنامه با اشاره به ایجاد هماهنگی با واحدهای ذیربط و مراجع محلی و رعایت كامل مقررات مربوطه نسبت به تحویل و تحول پروندهها و مدارك و اسناد و سوابق، به استنساخ دفاتر املاك و دفاتر توزیع اظهارنامه و دفتر آمار و سایر دفاتر قانونی مربوط به املاك و رعایت بخشنامههای مربوطه تاكید شده است.
یادداشت: همانگونه که خبر فوق نشان میدهد، منطقه وفس، هنوز در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور به عنوان بخش وفس از توابع شهرستان اراک شناخته میشود و این مسئله بسیار عجیب است. قبلا نیز آقای دارابی به بنده گفته بودند که در حال حاضر در بعضی منابع وزارت کشور، وفس به عنوان بخشی از شهرستان کمیجان شناخته میشود.
در ابتدای جلسه سركار خانم داتوسی، مشاور خوشه، به ارائه توضیحات اجمالی در خصوص نحوه فعالیت خوشه، تشكیل كلاس آموزشی جهت اعضا برای شناخت اصطلاحات گردشگری، غیبت اعضای جلسه، استفاده از امكانات اتاق خوشه توریسم و تاكید بر انجام تحقیقات تكمیلی از روستاهای دارای جاذبه توریستی پرداختند.
در ادامه خانم شكرائی نسبت به ارائه تحقیق كامل سازمان گردشگری استان مركزی در مورد روستای هزاوه پرداختند و عنوان كردند كه تحقیقات 11روستا كه شامل آوه، آهو، انجدان، چناقچی علیا، خورهه، سرآبادان، شهابیه، واران، ورچه، وفس و هزاوه میباشد توسط سازمان گردشگری از طریق دكتر ملك حسینی بطور كامل و دقیق تهیه و تنظیم گردیده كه كار مجدد باعث اتلاف وقت میگردد و ما میتوانیم از این تحقیقات در راستای فعالیت خود استفاده نمائیم.
در پایان خانم مهندس شریفی به تاكید بر شروع كار تورگردانی اشاره نمودند و خاطر نشان کردند كه بایستی روستا و شهرستان مورد نظر با توجه به موقعیت مكانی و شرایط آب و هوائی انتخاب گردیده و كارهای جانبی از قبیل تشكیل بازارچه كه بیشتر مورد توجه اعضای جلسه بود در كنار آن و در راستای آن انجام پذیرد كه شهرستان محلات بدین منظور پیشنهاد گردید و بازدید از گلخانهها و دشت لالهها در نظر گرفته شد.
در دهههای اخیر با مشاهده اثرات جانبی داروهای سنتزی، نهضت بازگشت به مصرف گیاهان دارویی كه به دست فراموشی سپرده شده بود، دوباره فعال شد؛ به طوریكه قرن بیست و یكم را میتوان قرن استفاده و مطالعه گیاهان دارویی نام نهاد. از طرفی آمار ارائه شده از سوی كشورهای تولیدكننده و مصرفكننده حاكی از افزایش قابل توجه مصرف گیاهان دارویی است كه این امر در حال حاضر موجب نابودی گیاهان دارویی شده است.
منطقه وفس از لحاظ آب و هوایی، موقعیت جغرافیایی، تنوع گیاهی فراوان و زمینه مناسب رشد گیاهان دارویی، از بهترین مناطق ایران جهت تولید انواع گیاه دارویی به حساب میآید، که لازمست با انجام مطالعات و بررسیهای میدانی بر روی پوشش گیاهی این منطقه و همچنین انجام تحقیقات محلی در فرهنگ استفاده از داروهای گیاهی و موارد سنتی کاربرد گیاهان خاص در بین مردم وفس، گیاهان دارویی مختلف این منطقه شناسایی شده و در طب گیاهی نوین مورد استفاده قرار گیرد.
در جدول ذیل اسامی و مشخصات چندین گونه گیاه دارویی منطقه وفس به اختصار نقل شده است:
|
نام فارسی |
فرم رویشی |
اندام مورد استفاده |
ارتفاع رویشگاه |
نام علمی |
تیره |
|
تاج خروس |
یکساله |
بذر |
1700-1850 |
Amaranthus paniculatus |
Amaranhtaceae |
|
کور |
چندساله |
جوانههای مولد گل، میوه، ریشه و پوست |
1700-1900 |
Capparis spinosa |
Capparidaceae |
|
شنگ |
دوساله |
تمام گیاه |
1800-2000 |
Tragopogon pratensis |
|
|
دارواش |
چندساله |
برگ |
1750-1950 |
Viscum album |
Loranthaceae |
|
انجیر |
درختچه |
پوست، ریشه، برگ، میوه |
1900-2150 |
Ficus carica |
|
|
خشخاش |
یکساله |
ساقه گلدار |
1750-1850 |
Glaucium contotulicatum |
|
|
شقایق |
یکساله |
گل و میوه |
1750-1850 |
Papaver sp. |
Papaveraceae |
|
نسترن |
درختچه |
قسمت کوزهای |
1800-2400 |
Rosa canina |
|
|
مورد کاذب |
چندساله |
برگ |
1850-2100 |
Haplophyllum perforatum |
Rutaceae |
|
مخلصه |
چندساله |
سرشاخه، میوه |
1800-2200 |
Scrophularia cf.striata |
|
|
گل ماهور |
چندساله |
برگ، گل و ریشه |
1800-2200 |
Verbascum sp. |
Scrophulariaceae |
|
خشک |
درختچه |
پوست، ساقه، برگ، ریشه |
1850-2400 |
Daphne mucronata |
Thymelacaceae |
منبع: شناسایی گیاهان دارویی استان مركزی، حمیدرضا میرداودی و پرویز باباخانلو، فصلنامه علمی-پژوهشی تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، جلد 23، شماره 4، صفحه 559، 1386.
آرش بادینلو یکی از جوانان سربلند وفسی است که توانسته در زمینه طراحی خودرو در کشور آمریکا به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند. خانواده آرش که سالهاست در آمریکا زندگی میکنند معمولا در هر سال چند روزی را در ایران و به ویژه در وفس میگذرانند. ضمن تشکر از آقای محمود بادینلو (پدر آرش) که بیوگرافی مختصری از آرش را برای وبلاگ ارسال کردهاند از شما دعوت میکنم به مطالب زیر توجه بفرمائید.
سال تولد: اول آوریل 1980 میلادی
محل تولد: سندیهگو، کالیفرنیا
مدرسه ابتدایی: Westwood
دبیرستان: Rancho Bernardo
تاریخ فارغالتحصیلی از دبیرستان: 1998 میلادی
Arash attended Academy of Art University in San Francisco California with major in Automotive Design. In 2005, Arash was picked by Audi/Volkswagen Design Center in Simi Valley California as an intern. During his internship, Arash collaborated on concept design car VW GX3; which he design the interior of the car
In 2006, Arash was picked by Renault design center in Barcelona Spain for internship. During his internship, Arash design concept car for Dacia (Eastern European version of Renault
In 2007, upon his graduation from Academy or Art University, Arash was recruited by Hyundai and Nissan. Arash chose to work for Hyundai Design Center in Irvine California. Arash started his carrier at Hyundai in August 2007. During the year in 2008, Arash competed with the rest of the designers at Hyundai design centers for Hyundai’s concept car for the 2009. His design Hyundai NUVIS
Arash is shown here with the rest of his team

Other Source: Arash Badeanlou work and his design history
مرثیهای به سال 1374 توسط یکی از شعرای ناشناس (احتمالا مرحوم ابراهیم صادقی- از دبیران بازنشته آن دیار) سروده شده است كه از این قرار است:
اینجا كه نهان گوهر فضل و ادب است فرزانهی با كمال، رضوان لقب است
شهزاده حســین و دودمانش ز حسین بر كوثر و نور و هل اَتی منتسب است
این دامنه را ســزد كه فـــــخرینه كند از آنــــكه برای دفن او منتخب است
از كوثــــر و سلسبیل و از مــــاء معین این نــهر زلال و باصفا منشعب است
روز است شــب محب ایـــــــــشان اما بر مبغض او تمام ایـــــــام شب است
هركس كه نه در دلش بود تولای علی والله كه جهد او هــــمه بیسبب است
در «وفس» و این بلنــــــد وادی عشق افراشته پرچــمی ز عشق و ادب است
با بند بـــــــنیفاطــــــــمه ابواب خدا زین در همه حاجات، روا در طلب است
برای رسیدن به امامزاده، باید از شهرستان كمیجان جاده كوهستانی وفس را در پیش گرفت كه ابتدا به روستای كوچكی در دامنه كوه (در فاصله 6 كیلومتری) به نام «تكیه» میرسیم و پس از آن گردنه پر پیجوخم وفس كه جاده چالوس را در ذهن انسان تداعی میكند.
روستای وفس در فاصله تقریباً 15 كیلومتری از شهرستان كمیجان واقع شده است كه از قدمت تاریخی زیادی برخوردار است چه بسا از قدیم مركز بخش بزچلو بوده [این مطلب اشتباه است به یادداشت 1، قسمت الف مراجعه کنید] و اكثر مردمان روستاهای بزچلو با این روستا در ارتباط تجاری و درمانی و … بودهاند و قبل از شهرستان شدن كمیجان، تمام ادارات و مدارس و نهادهای این شهرستان به نام وفس معروف بوده است.
زبان مردمان این دیار «تات» بوده كه احتمالاً برگرفته از قوم تاتار بوده [این مطلب اشتباه است به یادداشت 1، قسمت ب مراجعه کنید] و به زبانهای تركی و فارسی نیز مسلط هستند. مردمانی درشت اندام، با صورتهای گندمی زود به پیری نشسته از زحمت روزگار، خونگرم و مهربان.
شغل مردم این روستا عمدتاً باغداری، كشاورزی و گیوهدوزی است كه این مورد اخیر به لحاظ ویژگیهای خاص آن از شهرت بسیار بالایی برخوردار است به همین جهت پایپوش بیشتر مردم این روستا (حدود 90%) را تشكیل میدهد. قالیبافی و جاجیم بافی نیز سرگرمی بانوان این دیار است كه به علت كم توجهیهای اقتصادی كماكان رو به افول است.
علامه دهخدا از وفس به نام «منطقه ای كوهستانی و سردسیر نام میبرد كه در شمال كمیجان قرار دارد و جمعیت آن بالغ بر 4214 تن میباشد شغل بیشتر مردم آن كشاورزی، باغبانی و گیوهچینی است».
كوه قلنجه
كوه قلنجه با ارتفاع 2880 متر بلندترین قله منطقه، ادامه سلسله جبال زاگرس میباشد،[به یادداشت 1، قسمت ج مراجعه شود] از سنگهای عمدتاً آهكی تشكیل شده كه از آبهای دوره چهارم زمینشناسی بیرون آمدهاند (فسیلهایی كه حتی در قله این كوه یافت میشوند دال بر این قضیه هستند). به علت آهكی بودن این كوه، غارها و مغارهایی از ایام قدیم ایجاد شده كه افسانههایی عجیب و شگفتانگیز از زبان مردمان بومی در رابطه با آنها میتوان شنید (غار معروف قلعهجوق كه مربوط به دوره ساسانی میباشد در ادامه این كوهها در نزدیك روستای چهرهقان قرار دارد). در دامنه این كوه چشمهسارهایی روان است كه به واسطه ویژگی آب هر كدام نامهایی از قبیل «آق سو»، «آقگل»، «قارا گل»، «ویستان» و … دارند كه نامهایی محلی (تركی) بوده و در فصول مناسب چشماندازهایی بسیار دیدنی و چشم نواز دارند.
موقعیت جغرافیایی و پیشینه تاریخی
بر قله كوه قلنجه، گنبدی سبز استوار است كه دل عاشقانش را همواره به خود معطوف داشته و زائران گاه با پای پیاده و گاه با اندك وسیلهای كه در اختیار دارند مسیر كوهستانی صعبالعبور را پیموده و به «عشق حرم»، آن مسیر پر خطر را «سهل میانگارند».
امامزاده با ارتفاع گنبد 25/6 متری بر صفه صخرهای و كاملاً در حاشیه این كوه ساخته شده است. مصالح این امامزاده عمدتاً از گچ و ساروج و سیمان میباشد كه با توجه به نحوه ساخت، گواه گچبریهای داخل و همچنین تاریخهایی كه در گوشه و كنار دیواره داخلی گنبد درج شده مربوط به دوره قاجار میباشد.
با اندك توجهای كه به دو امامزاده دیگری كه در منطقه وفس قرار دارد (امامزاده درویشان و امامزاده امیر عبدالله) میتوان فهمید كه هر سه اینها در یك موقعیت جغرافیایی (دره، دامنه و قله كوه) چنان قرار گرفتهاند كه به غیر از راهها و جادههایی كه امروزه برای سهولت تردد به آن مناطق كشیده شدهاند، كاملاً مهجور و دست نیافتنی باشند. آنهم به نظر میرسد كه صاحبان این بارگاههای متبركه در ایام حیات، احتمالاً تحت تعقیب بوده و یا به لحاظ آزار و اذیتهایی كه از مردم یا حكومت وقت میدیدهاند به این مناطق عزیمت كرده و در آنجا مدفون شدهاند.
به هر حال به خاطر كاوشهای باستانشاسی بسیار كمی كه در این مناطق صورت گرفته، تاریخ دقیقی از نحوه پیدایش آنها وجود ندارد.
ویژگیهای معماری
بنای امامزاده چهارگوش به ارتفاع دیوارهای 5 متری و گنبدی به ارتفاع 5/1 متر، به طول و عرض 5 در 25/5 متر میباشد كه در دو طبقه بنا شده است.
طبقه پایین این بنا از دو زائرسرا به ابعاد 25/2 در 5 متر تشكیل شده است كه در ارتفاع 5/1 متری با طاق سبزی پوشش داده شدهاند و هم اكنون به عنوان اطاق سرایداری و انبار لوازم اضافی امامزاده مورد استفاده قرار می گیرند.
مقبره اصلی احتمالاً بین دو دیوار زائرسرای طبقه پایین میباشد كه اخیراً چندین بار توسط افراد ناشناس بصورت مخفیانه كندهكاری شده كه آثار آن به وضوح قابل رؤیت است.
ضریح امامزاده بصورت مكعب از جنس آلومینیوم مشبك به رنگ طلائی به ابعاد 2در 2 متر ساخته شده كه در طبقه دوم در اطاقی به ابعاد تقریبی 5 در 5 متر واقع شده كه متاسفانه آن نیز مورد دستبرد قرار گرفته است.
پشت بام امامزاده (گنبد) از طریق راهپله ای تنگ و باریك و بصورت مارپیچ با طبقه دوم امامزاده در ارتباط است كه به علت خطرات ناشی از تردد زائران مسدود است.
اخیراً افراد خیراندیش با استفاده از كمكهای مادی خود و نذورات امامزاده تعداد 12 زائرسرا به ابعاد 3 در 4 متر در كنار امامزاده ساختهاند كه سرویس دستشویی، قربانگاه، میدان وسط محوطه و وضوخانه نیز از جمله آنها است.
آخرین گچكاری داخلی گنبد به سال 1310 هجری قمری اتفاق افتاده است.
تزئینات
برخلاف سایر امامزاده ها، امامزاده شاهزاده حسین (ع) از تزئینات بسیار اندكی برخوردار است. تنها چند نمونه آثار گچبری به شكل قاب و آیینه و فرشته در دیوارههای داخلی گنبد چهرهنمایی میكند. همچنین كتیبهای از سوره مباركه قدر بر روی چوبی به طول 180 و عرض 5 سانتیمتر كنده شده كه در قسمت انباری نگهداری میشود، قسمت مربوط به تاریخ كندهكاری آن از بین رفته ولی احتمالاً مربوط به همان دورانِ گچبری میباشد. به غیر از تزئینات جزئی كه زائران امامزاده به عنوان ادای نذورات به بارگاه هدیه میكنند و چند اثر گچبری كه ذكر شد، متاسفانه تزئینات دارای ارزش تاریخی با احتمال وجود آنها همچون دیوار و ضریح امامزاده به غارت رفته است.
یادداشت: تحقیق مختصر و مفید فوق را آقای «محسن جاویدان(شمشیری)» در وبلاگ خود منتشر کردهاند. این تحقیق در عین بدیع و نو بودن دارای اشکالاتی به شرح زیر است:
1) دارای چندین مطلب نادرست است از جمله:
الف) بخش بزچلو هیچوقت وجود نداشته است چرا که در سال 1316 که اولین تقسیمات جغرافیایی نوین ایران انجام شد، منطقهی شمالغربی استان مرکزی به نام بخش وفس که شامل سه دهستان وفس، بزچلو و شراء بود، نامگذاری شد. دهستان بزچلو تا سال 1365 شمسی، پابرجا بود و در این سال به دو دهستان خنجین و اسفندان تقسیم گردید و به این وسیله نام بزچلو برای همیشه از این منطقه حذف گردید.
ب) زبان مردم وفس را تاتی دانسته (که درست است) و با سهلانگاری و شاید به خاطر تشابه اسمی(!) آن را به قوم تاتار که قومی مغولی است منتسب کرده است(!). همانطور که بارها در این وبلاگ توضیح داده شده، به نظر اکثر محققان تاریخ و زبانشناس، لفظ تات اصطلاحی است که از جانب ترکان به مردم وفس و مردم سرزمینهای عمدتاً شمالغربی ایران نسبت داده شده است. مردم این مناطق در اصل بازماندگان قوم ماد هستند و هم اکنون جزایر پراکندهای همچون وفس، تاکستان(در قزوین)، کلور (در خلخال) و ... در شمالغربی تا مرکز ایران وجود دارند که هنوز زبان اصیل خود یعنی زبان مادی (یا تاتی) را حفظ کردهاند.
ج) ارتفاعات وفس را میتوان امتداد کوه راسوند در جنوب اراک و در نهایت منشعب از کوه الوند در استان همدان دانست که با عبور از روستای وفس، در سمت شمالشرق به کوههای ساوه پیوند میخورد. بلندترین قلهی این کوهها با نام کوه سفید، 2703 متر ارتفاع دارد که در جنوب وفس قرار دارد. نویسندگان کتاب «وفس در گذر زمان»، محل امامزاده شاهزاده حسین(ع) را بر روی کوه «اَینَبار» (یا باختر) دانستهاند که بعضی مواقع از آن به کوه حاجرضوان تعبیر میشود. ارتفاع این کوه در نقشه یک صدهزارم وفس، حدود 2631 متر گزارش شده است.
2) بعضی مطالب همانند تاریخ آخرین گچبریها که در مقاله 1310 قمری ذکر شده، مستند نمیباشد.
3) منابع مورد استفاده در تهیه این مقاله ذکر نشده است.
مطالب مرتبط:
رویت «هلال ابتدای ماه رمضان» از کنار «امامزاده حاج رضوان وفس»
رویت هلال شامگاهی شوال 1427، از کنار امامزاده حاج رضوان وفس
روز 28 صفر، روز امامزاده شاهزاده حسین(ع)
جلسه درس اخلاق در جوار مرقد امامزاده حسين (ع) وفس
یا شاهزاده حسین (سه تصویر برفی)
حاجی رضوان